کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

   

 رشید بهادری

    

 
فرهنگ کاربرد نکتایی

 




در زمان رژیم شاهی شاید هفتاد سال پیش استادی وارسته ، خوش لباس و موقر در یکی از دانشکده های دانشگاه کابل مشغول تدریس بود. پس از ختم درس شاگردی پرسید: استاد شما هر روز نکتایی می بندید آنهم در این هوای گرم... آیا ا‌‌ٔ‌ذیت نمیشوید؟ استاد که از این پرسش ناگهانی حیرت زده به نظر میرسید گفت: وقتا من در انگلستان درس می خواندم قرار بر این بود که همه باید نکتایی ببندیم و حالا من عادت کرده ام. استاد کمی مکث نمود و سپس چنین ادامه داد: آیا میدانید نکتایی چه تغییری در زندگی انسان ها ایجاد میکند؟ چون شاگردان همه خاموش ماندند استاد ادامه داد: هر کسی نکتایی می بندد باید یخن پیراهن اش پاک و تمیز باشد درین صورت دریشی ایکه به تن میکند همچنان پاک و اطو شده ، بوت هایش پالایش دیده و حتا به ریش و بروت اش رسیدگی نماید. از سوی دیگر آنهایی که میخواهند سر شان به تن شان بیرزد و در اجتماع جایگاهی داشته باشند باید این معیار های پذیرفته شده که نشانه یی از فرهنگ متعالی نیز محسوب می شود به کار گیرند.

با اجرای این رویکرد ها در وهله ی نخست این شخص به خودش احترام میگذارد چون به این سر و وضع با وقار راه میرود و درهر قدم احساس بزرگمنشی می نماید و سپس از سوی دیگران نیز احترام می شود. شوربختانه در سرزمین ما با آنکه فرهنگ نکتایی پذیری تا اندازه یی راه افتاده بود ولی با آمدن مجاهدین و بویژه در دوره عمارت طالبان ، بود و نبود ؛ باد هوا شد و در ر‌ژیم به اصطلاح دموکراسی ی ساخته و پرداخته بن تا امروز؛ جزعده یی محدود بیشترین با لباس های بیگانه و محلی ما (پیراهن و تنبان ، چپن ، پکول ، دستار و...) همان که به تن دارند به دفاتر رسمی حکومتی و دولتی میروند و به کار می پردازند. اگر نقدی یا انگشت انتقادی به سوی شان دراز شود یکی نکتایی را افسار ، دیگری صلیب و... قلمداد میکنند و به هر نحوی شده است یک قدم به جلو را ؛ می برند به عقب. من نقل قولی را شنیده ام که امیدوارم صحت نباشد.

میگویند در زمان حکومتداری حامد کرزی یکی از وزرای اطلات و فرهنگ منسوب به یک دوره اش با پیراهن و تنبانی که شبانه میخوابید با همان چین و چروک در لباس اش ، روزانه به دفتر میرفت و ایکاش این پرداخته گواهی بیش نباشد. اما من مطمین ام همین حالا برخی از افراد به این عملکرد پایبندند که در برخورد با آنها دل و دماغ انسان را سخت می آزارد و بد به مشام میرسد.
با آنهم اگر همه را نادیده گرفت آیا می شود چند دستگی ، ناهماهنگی ، رنگارنگ بودن و بی سلیقه گی را نادیده گرفت؟ به هیچ وجه!

 

یاد استاد دوراندیش و خوش لباس گرامی که به ما فهماند با بستن یک نکتایی نتنها پاک ، خوش لباس و با سلیقه جلوه میکنیم بل باعث وقار ، عزت و آبروی ظاهر ما نیز می شود و با اجرای این رویکرد ، آگاهانه یا ناآگاهانه ما را قدمی به سوی یک جامعه ی مرفع و با فرهنگ میکشاند و به معرفی میگیرد.
 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۴۴     سال  پـــــــــــــــــــــــــــــــانزدهم           سنبله/میزان    ۱۳۹۸       هجری  خورشیدی      شانزدهم سپتمبر  ۲۰۱۹