کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

   

حشمت امید

    

 
پریشانی ..

 

 

 

وطن دوباره می رود به کام اژدهار ها
فتاده باز کار ما به دست نا بکار ها

دوباره بسته می شود دو چشم و گوش این جهان
دگر به کس نمی رسد فغان داغدار ها

عسس نهنگ می شود ؛ سگی پلنگ می شود
فدای سنگ می شود ، عذار گلعذار ها

شب سیاه بردگی هزار و چند ساله شد
ندید چشم کس سحر ، زبعد انتظار ها

اگر کسی به ناگهان ستاره شد در آسمان
به حکم حاکمان ، زمین جدا شد از مدار ها

هنوز تاک بخت ما نبسته ریشه بر زمین
که باز کوچ می کند ز خاک ما بهار ها

درین زمین خسته جان ، عرق فشانده باغبان
مباد این که قد کشد به جای سرو دار ها

نفس به دل شود قفس ، به دل بمیرد هر هوس
که ترس سایه افگند به گوشه و کنار ها


همین دم است و باز هیچ ، نجو تو چاره ساز هیچ
به جز همین نیاز هیچ ، نبایدت شعار ها


آگست 2019

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۴۲     سال  پـــــــــــــــــــــــــــــــانزدهم              اسد/سنبله    ۱۳۹۸       هجری  خورشیدی        شانزدهم اگست  ۲۰۱۹