خلقند پرخلاف و شیاطین مر انس را
ننگند و هم ز ننگ نسوزد شهابشان.
خاقانی
کار زارانتخابات ریاست جمهوری آغاز یافته است. از دیگران که بگذریم، چند تن
از مدعیان دورۀ پیشین انتخابات را با وعده های شان در نظر می آوریم و می
بینیم که چی گفتند وچی کردند. اشرف غنی، عبدالله عبدالله، حنیف اتمر
را به
یادبیاوریم. از تأمین امنیت گفتند، از شغل آفرینی گفتند، از عدالت ومبارزه
با فساد، از بهبود خواهی ها و هرچه خوب ونازشت رونویس نموده بودند، به خورد
مردم دادند، چیغ وفریاد کشیدند، تعدادی را هم دور خود جمع نمودند و تعدادی
هم با پذیرش وحشت ودهشت گروه طالبان رفتند ویا برده شدند، رأی دادند . . .
سرانجام محک تجریه درمیان آمد. انتخابات را مسخره کردند. تقلب وتقلبکاران
را نوازش نمودند. باوجود آگاهی آنانی که بر رویداد ها آگاهی می یابند که
وزیر خارجۀ امریکا، رئیس جمهور و"رئیس اجرائیه" انتخاب کرد، دست نشانده های
نا محترم ، موضوع را به رخ نیاوردند. همینجا باید گفت، آخر در نفس قضیه، در
وجود صلاحیت امور در دست امریکا، چه تفاوتی با کار هند بریتانیه یی، نفوذ
مکناتن، با کار فرستادن ببرک کارمل و نفوذ ماسکو وکی .جی بی، ایجاد شده
است. آنانی که این واقعیت را میدانند ولی از اظهار آن کنار میروند ویا بخود
نمی گیرند، باید بسیار بی ننگ وموجودات خود فروش و ابزار جاندار دست اجانب
و با هر خیانتی مجهز باشند.
آنانی که با بی ننگی در خور عناصر وابسته به سازمان های اطلاعاتی، گام پیش
نهادند وپیمان امنیتی با امریکا را زودتر امضأ کردند که مورد تفقد بیشتر
قرار بگیرند، تا چه اندازه بی ننگ اند که از این همه بی امنیتی ماحصل آن
هیچ نمی گویند.
اگر رگ وراست در پی آن استیم که تهداب بنایی را دریابیم که چند پرطمطراق بی
ننگ در آن غنودند، این واقعیت یا دست نشانده گی و دست نگری، سرخمی،
دروغگویی آنهایی را تشخیص بدهیم که تا مغز استخوان آلوده با دروغ استند.
این ادعا از مخالفت شدید با گروه های مافیایی، دست نشانده و خود فروخته، و
دورغگو ناشی نشده است. این حدود پنج سالی را که عمل نمودند ویا آن وعده ها
در نظر آوریم، با شیادانی مواجه می شویم که با هر ذلت وحقارت آلوده اند،
وچنان آلوده که بار دیگر روی صحنه آمده و رگ های گردن را بالا وپائین می
آورند.
موجوداتی که گروه بازی، برتری خواهی ویا حقارتِ خوار پذیری خویش را
پذیرفتند و با خون ده ها هزار مظلوم ومسکین وطن معامله نمودند، فساد را
هرچه بیشتر دامن زدند. رقم بیکاری را بالا بردند. موج دیگری از مهاجر سازی
را ایجاد نمودند، پیکر تعفن آمیز زن ستیزی را چاق نمودند، اشکار ا به هرسوی
از وطن در جهت تقویت تروریست ها کوشیدند، فضای خفقان آمیز و اشک آلود را در
پی رونق تابوت سازی ایجاد کردند، ودر واکنش برکارنامه های خویش با وضاحت از
صبح تا شام نفرین آنانی را می شنوند که درد دارند وامیدی داشتند، اما چین
برجبین نمی آورند ویا خود را با سخنرانی های ننگین وآلوده با دروغ به رخ
مردم می می کشند، برحق که موجودات عجیب وبی ننگ اند.
افغانستان دردمند و مردمی که از سراپای شان گریه وناله می بارد، با این مشت
عناصر بی ننگ، همکاران بی آزرم و مشاوران دلقک صفت ومفت خوار و ملاهای تنبل
جیره خوار در زیر دست ایالات متحدۀ امریکا مواجه استند.
زهی سعادت که روزی فرا برسد و چنین نباشد.
|