کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

   

میر حسین مهدوی

    

 
ما و گره کور صلح

 

 

 

صلح و انتخابات دو حادثه ی مهمی است که سرنوشت سیاسی و حیات جمعی مردم ما را عمیقا تحت تاثیر قرار داه است. انتخابات ریاست جمهوری قرار است که در تاریخ تعیین شده برگزار گردد و از میان رقیبان سرسخت و جدی راه یابی به ارگ، یک نفر زمام امور کشور را به دست بگیرد. این درحالی است که همه ی انتخابات های گذشته آمیخته با تقلب آشکار و دزدی های روشن رای مردم بوده اند. چگونه می شود در چنین فضای تقلب زده و در سایه ی حکومتی برخاسته از تقلب به یک انتخابات سالم و به دور از دزدی امید بست؟ چگونه می توان رای مردم را سرنوشت ساز دانست و راه رای سازی و رای بازی های دوره های قبلی را مردود دانست؟

انتخابات بازی قاعده مند و قانونی برای به دست آوردن قدرت سیاسی است. انتخابات دموکراتیک رقابت قانونی و محدود به قواعد و قوانین پذیرفته شده ی جهانی برای به دست آوردن قدرت است. در کشور ما سرنوشت انتخابات را نه رای مردم که پول و زور رقابت کنندگان و بازی گران عرصه ی انتخابات رقم زده است. انتخابات های گذشته بیشتر به بازی های کودکانه ای شبیه اند که سرنوشت بازی و برنده ی آن را بزرگتر ها پیش از پیش تعیین کرده اند.

در گفتمان سیاسی جهان معاصر صلح نیز جایگاهی شبیه انتخابات دارد. صلح ایجاد فرصتی است برای مشارکت قاعده مند و قانونی همه ی بازی گران موثر برای به دست آوردن قدرت سیاسی. کسانی که تفنگ در دست دارند و می خواهند با زور و با توسل به ویرانی و کشتار قدرت سیاسی را تصاحب کنند، علی القاعده در بیرون دایره ی قاعده ی قدرت قرار دارند و تا زمانی که فرصت ورود به بازی مسالمت آمیز نیابند، ویرانی و کشتار ادامه خواهد داشت. در چنین شرایطی است که تلاش برای برقراری صلح، تلاش برای قانونمند سازی بازی و رقابت برای به دست آوردن قدرت است.

در این روز و شب ها کشور ما شاهد تلاشهای گسترده ی کشورهای ذیدخل در امور افغانستان برای برقراری صلح است. صلح دقیقا از همان روزهای نخست تاسیس اداره ی موقت به ریاست حامد کرزی یکی از موضوعات جدی در گفتمان سیاسی ما به حساب می آمد. تاسیس شوراهای صلح و تخصیص هزینه های میلیاردی در طول نزدیک به دو دهه گذشته نشان از اهمیت این مسئله دارد. اما در تمام این سالها سخن گفتن از صلح پوششی برای جنگ بوده است. شورای صلح کاری جز تجهیز و تامین کردن هزینه ی جنگ طالبان و دیگر گروههای شورشی علیه مردم افغانستان را نداشته است. این تنها یک گوشه از گوشه های پنهان"صلح" به حساب می آید. به بهانه ی صلح، جنگ گسترده ی قومی و زبانی بین اقوام و ملیت های ساکن کشور طرح، سازماندهی و ایجاد گردید. گویا شورای صلح و حکومت دست در دست هم داده بودند تا از یکسو طالبان و دیگر گروههای تروریستی را تقویت نموده و از سوی دیگر وحدت میان اقوام و امکان تاسیس حاکمیت ملی را با تمام توان نابود نمایند. خلاصه ی کارنامه ی صلح خواهی شورای صلح و حکومت های کرزی و اشرف غنی چیزی جز این نیست. طالبان با حمایت های بی دریغ کرزی و غنی از یک گروه کوچک و فراری شورشی به یک نیروی سرنوشت ساز سیاسی و نظامی تبدیل شد. بی هیچ تردیدی تمامی این طالب خواهی ها و این تروریست نوازی های کرزی و غنی با حمایت های جدی آمریکا و دیگر بازی گران مهم منطقه و جهان صورت می گرفت.

حالا اما نوبت حضور آشکار آمریکا در پروژه ی قدیمی طالب نوازی است. آمریکا تصمیم گرفته است که پس از سالها طالب نوازی و طالب پروری حالا این مهره های تربیت شده و مطیع خود را وارده ی بازی های کلان قدرت خواهی و قدرت سازی نمایند. دیگر زمان حمایت های پشت پرده سپری شده است و بعد از این طالبان باید به عنوان بازی گران اصلی وارد قدرت سیاسی افغانستان شوند.

چنین است که هم انتخابات ما، نه تمرین دموکراسی و مردم خواهی برای تعیین سرنوشت سیاسی بلکه معرکه ای برای به نمایش گذاشتن زور و زر و نمایشگاه دزدی و دروغ است و هم صلح ما، نه فرصتی برای ورود مسالمت آمیز در حوزه ی اقتدار سیاسی بلکه تشدید و تمدید جنگ و تلاش مذبوحانه برای نابودی کامل است.

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۴۱     سال  پـــــــــــــــــــــــــــــــانزدهم              اسد    ۱۳۹۸       هجری  خورشیدی        اول اگست  ۲۰۱۹