کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

   

کریمه شبرنگ

    

 
زن

 

 


پرنده ای کوچکی ست با اندوه بزرگ
می‌پرد
شاخه به شاخه
دنبال جای دو پا
و
یک افق روشن که بریزد
تنهایی نگاه اش را
زن عنکبوتی ست که
تمام عمر زندگی می تند به دور خودش
و
هیچگاه نمی داند
این تار چقدر خام است
از رنگ ها ترسیدن
حق زنی ست که
سایه پشت چشم هایش خاکستری ست
و
سرخی گونه هایش
خون جگر خوردن های ست که روزِ سه وقت با غذا همراه است.
ناخن های بلند
و
لاک براق
راوی قامت رسای اندوهی زنی ست که می بینی
زن
پرنده ای کوچکی ست با اندوه بزرگ
و
ناگزیر برای زیستن
برای یافتن جای دو پا که
بداند
ناگزیر به خوشبختی ست

کریمه شبرنگ

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۴۱     سال  پـــــــــــــــــــــــــــــــانزدهم              اسد    ۱۳۹۸       هجری  خورشیدی        اول اگست  ۲۰۱۹