فردا از رد پاهای تو خواهند گفت
از ته نشینی شور من
در مردمک چشمانت
از مسیر رقصان آرزوهایم
که دست در دست لحظهها
در سالن بزرگ خاطرههای مان
یک به یک خاموش میشوند
از سنگینی تاریکی
حروف نامت
که در رودخانهی سرخ سینهام
غرق خواهند شد
دیگر به سیاهی گیسوان بافتهام
کهشبهایت را جلا میداد فکر نکن
بی خیال برو
من گیسوانم را کوتاه کردهام.
صنم عنبرین |