کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

   

نازی کریم

    

 
جهنم

 

 


جهنم‌ام شده‌ای
و هر بار که به جای خالیت نگاه می‌کنم
از شش جهت
آتشِ دهانه می‌کشد
و به سینه ام می‌زند
و هر بار که نبودنت دنیا بیرون مردم را
از دنیا سرد و تاریک من جدا میکند
شعله های از سینه ام
موج زنان دوزخ اطراف ام را می‌سوزانند
چنانکه نه دنیاِی می‌ماند که تو را دارد
نه قلب که تو را داشته٬ نداشته است
اما تو!
تو مگر میدانی چیست جهنم؟
آتش است سوزان
که هربار در سینه ام میکشمت
تو را دوباره زنده میکند
و تو را تا ابد تکرار میکند
و وقتی میگی: هر چه خیر ام باشد
فرو میروم
فرو میروم
فرو میروم
تا اسفل سافلین که پر است از آدم های که خیر را
نه! بلکه شر خویش را خواسته اند
میله های صبر که شکست
قلبم را از قفسه در آوردم
میان عالم که از بیرون فشارش میدهد
و توی که از درون پس میزنیش
و میان جرقه های آتش ازلی و جاودان
پرتاب می‌کنم
شعله هایش بلند میشود
سیاه و تیره
میان دود، سیاهی
و شعله های آتش
جهنم که دوست می‌دارم
دراز می‌کشم
و نگاه میکنم به آسمان
که ستارهِ من را دور از ستاره تو انداخته است

ن.ک

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۳۷     سال  پـــــــــــــــــــــــــــــــانزدهم             جوزا    ۱۳۹۸       هجری  خورشیدی     اول جون  ۲۰۱۹