ما در بیشتر از چهار زندان اسیر مانده ایم. پشتون پشتون است و همیشه پشتون
خواهد بود و توقع نداشته باشید که غیر از این چیز دیگری باشد. تاجیک تاجیک
است و همیشه تاجیک خواهد ماند. هزاره و ازبیک نیز در هر شرایطی - حتی در
همان روزهای سیاهی که قتل عام شده اند- هزاره و ازبیک بوده اند و همیشه نیز
چنین خواهند بود. منظورم از قطار کردن این نام ها فقط اینست که اقوام بزرگ
افغانستان را نام ببرم٬ منظورم زندان های بزرگی است که هر کدام از ما در آن
اسیر مانده ایم. ما در زندانی به نام قوم اسیر مانده ایم و امیدی هم به
رهایی ما نیست. یاد ما باشد که ما در این چهار جبهه نه تنها هم زمان علیه
هر سه جبهه ی دیگر می جنگیم٬ بلکه دردناکتر اینکه ما همزمان علیه خود نیز
می جنگیم. پشتون ها در حال نبرد همه جانبه با همه ی اقوام دیگر است و ظاهرا
سه قوم دیگر متحدانه و در کنار هم طعم تلخ شکست را باهم می نوشند. این
اتحاد البته مربوط روزهایی است که کاری از دست ما بر نمی آید٬ به محض اینکه
دست ما به قدرت برسد٬ هر کسی غیر از ما دشمن ما خواهد شد. این رسم روزگار
است٬ این رسم حزبی شدن قوم است٬ این رسم قومی شدن حزب است.
مردم! یادمان باشد تا زمانی که در این زندان ها باشیم٬ نمی توانیم از آزادی
سخن بگوییم٬ تا زمانی که آزاد نباشیم٬ تا زمانی که آزادی را تجربه نکنیم٬
نمی توانیم از آزادی حرف بزنیم. می دانم٬ رهایی از این زندان ها تقریبا نا
ممکن است. هر کدام از ما یک اسماعیل یون در سینه دارد. اسماعیل یون شیطان
رجیمی است که از سر بد شانسی مورد لعن خداوند قرار گرفته است. ما هم کم و
بیش٬ در نبرد با دیگر اقوام می توانیم همانند او باشیم.
یگانه راه نجات کشور آزادی است٬ آزادی از اسارت قوم٬ از زندان مخوفی به نام
قوم گرایی. اما مشکل اصلی اینست که ما را هیچ کسی نمی تواند از این زندان
آزاد کند٬ نه آمریکا و نه آیساف. کلید این زندان در دست خود ماست. فاجعه ی
اصلی اینست که ما هر کدام زندان بان خودیم و هر کدام از ما خود را در این
زندان انداخته و دروازه را پشت سر خود قفل کرده ایم. هیچ کسی جز خود ما نمی
تواند ما را از این زندان آزاد کند.
اشرف غنی و تیم فاشیتش با سرعت تمام در حال ویران کردن همه چیز اند. آنان
با تمام توان می کوشند با پشتونیزه کردن همه چیز٬ همه ی راهها به صلح و
برادری را برای همیشه ببندد. اما نفرت ما از پشتونها چیزی جز ترویج نفرت در
برابر تاجیک و ازبیک و هزاره نیست٬ هست? نفرت ما از پشتون به معنی خم شدن
کمرما در برابر فاشیزم سیاهی است که هدفی جز نابودن کردن این سرزمین ندارد.
مردم! تکرار می کنم٬ هرچند هیچکسی از حرف تکراری خوشش نمی آید. در اینجا
چار زندان است٬ به هر زندان دو چندان نقب و در هر نقب چندین حجره٬ در هر
حجره چندین مرد در زنجیر...( خدا شاملوی بزرگ را رحمت کند که حدیث حال گفته
است)
تنها راه نجات ما رهایی از این زندان هاست. همین.
|