بحثی تحلیلی:
در این روز ها که حال و هوای وطن ما افغانستان سخت نگران کننده و شکننده
است، همه در گیر انتخابات پارلمانی و به ویژه انتخابات ریاست جمهوری هستند.
افزون بر این رویکرد های داغ، حالا موضوع صلح با طالبان نیز چاق شده و در
هر محفل و نشست های دورهمی کدام هموطن نیست که ابراز نظر ننماید و یکی از
پرسش های همگانی این است که در آینده چه کسی رییس جمهور کشور خواهد بود؟
سپس در پیوند به این پرسش می افزایند که به اکثریت این کاندیداتورهای موجود
دل بستن و امیدوار بودن از برای رسیدگی به درد، فقر و اعتلای کشور و از این
گونه پرسش های دیگر ؛ امریست خطا و محال. در چنین وضعی کمتر افرادی پیدا می
شود که بگوید: این چند تن مهره های سوخته و شناخته شده ی جهادی یا دست
نشانده های غرب که همه آنها را می شناسند چرا هنوز مگس هر دوغ گفته باز هم
سر و کله می زنند و نمی گذارند دیگرانی که با دیدگاه های متفاوت و اندیشه
های بکر ؛ آرزوی خدمتگذاری به وطن و وطنداراران را دارند راه پیدا نمایند و
به نام نسل نو و جوانان نواندیش مشکل کشا باشند. اگر به جوانان فرزانه،
دلسوز و آگاه در جامعه فرصت داده شود مطمین هستیم که به مراتب بهتر از این
مهره های فساد و ناقابل عمل خواهند کرد.
در کشور امارات متحده عربی محمد ابن راشد حاکم و ولیعهد امارات که به سال
دوهزار و شش میلادی به این منصب رسید و در آن زمان خیلی جوان بود با داشتن
فهم و درایت سرشارش تا کنون طبق آمار دوبی را به امن ترین شهر دنیا و
پردرآمد ترین مقصد توریستی منطقه تبدیل کرد. بلند ترین برج دنیا، بزرگترین
بازار سرپوشیده ی دنیا و لوکس ترین تفریحگاه های دنیا را بنا نمود. درآمد
شهروندان امارات را به ده درآمد برتر دنیا رساند. در یک برنامه ی یک و نیم
ساله ؛ تمامی ادارات دولتی را کاملا الکترونیکی و مدرن کرد. محمد ابن راشد
با آنکه شخصی مومن و متدین است و تاسیس موسسات آموزشی دینی و از این دست
اجراآت، بخشی از خدمات وی در زمینه های شرعی است ولی با آن هم مدرنیته
بودن، آزادی و دموکراسی را نیز ارج میگذارد برنامه شیخ محمد ابن راشد برای
سال دوهزار و بیست تبدیل دوبی به ثروتمند ترین شهر دنیا در تمام زمینه ها
است.
حالا در باب آگاهی وی از امنیت شهر و وضع اجتماعی مردم دوبی به اتکای مقوله
اش که گفته است: (وقتا یک هموطن درد میکشد کل دولت باید تکان بخورد.)
ماجرای اتفاق افتاده یی را مرور و سپس خود به قضاوت می نشینیم.
یک شهروند اماراتی به رادیو عجمان زنگ می زند و میگوید بازنشسته است و حقوق
تقاعدی اش که ماهی ده هزار درهم می شود کفاف نمی کند و هزینه ها بالا است و
درد دل می کند ولی با پاسخ نادرست و تمسخر گوینده ی رادیو مواجه می شود.
فقط نیم ساعت بعد ؛ از دفتر محمد ابن راشد به دفتر رادیو عجمان زنگ می زند
و گوینده را به خاطر تمسخر یک متقاعد از رادیو اخراج میکند و به وزیر مالیه
دستور میدهد که در مدت ۲۴ ساعت تمام نیازمندی های این بازنشسته را برآورده
کند. روز بعد آن شخص (بازنشسته) به جلسه مجلس وزرا دعوت شده و بودیجه یی به
مبلغ ۱۱ میلیارد درهم برای تآمین نیازمندی های متقاعدین اختصاص می یابد و
همین شخص بازنشسته که روز پیش به رادیو عجمان زنگ زده بود به سمت مدیر
بازرسی امور متقاعدین تعیین میگردد و در پایان جلسه محمد ابن راشد میگوید:
وقتا یک هموطن درد میکشد کل دولت باید تکان بخورد.
پ.ن: آیا با این همه اوصاف و شایستگی حاکم و ولیعهد امارات، کشور
های اسلامی به ویژه افغانستان به کسانی مانند شیخ محمد ابن راشد نیاز
ندارند؟
|