مقدمه :
در سال 1352 هـ ش زمانیکه شامل پوهنحی ادبیات و علوم بشری منحیث محصل
پذیرفته شدم ، فقط یک سمستر مضمون ژورنالیزم را استاد ایثار برای ما تدریس
نمود.نکاتی زیادی در مورد ژورنالیزم ازایشان فراگرفتم و علاقه مفرطی به این
رشته پیداکردم و مطالب کوتاهی در یک یا دو شماره روزنامه و جراید داشتم اما
شاید تقدیر نبود ؛ این رشته را ادامه بدهم . درشروع صئف دوم دیپارتمنت ها
مشخص میشد . من از این تقسیمات آگاهی نداشتم و یا اعلان که درمورد وجود
داشت من ندیده بودم . وقتیکه مراجعه نمودم دیر شده بود به تعداد سی محصل
برای صنف دوم ژورنالیزم قبلا" انتخاب شده بود و من بنابر خواست دومی ؛ به
دیپارتمنت تاریخ و جغرافیه معرفی شدم . اما بعدا" که در کدربه حیث استاد
شامل شدم ؛ سروکارم با محصلان ژورنالیزم بیشتر بود . چند سال مضمون تاریخ
معاصر افغانستان را دردیپارتمنت متذکره تدریس نمودم و خوشبختانه محصلان
ممتاز و دوستداشتنی داشتم . تاجاییکه هرکدام شان در مطبوعات و رادیو و
تلویزیون افغانستان درخشیدند و هنوز هم با هم دوست هستیم و احترامم را نگاه
داشته اند . بنا" در حضور داشت آنها نظرگذرا به این مطلب دشوار است . چون
هرکدام شان صاحب نظر اند و یقین دارم همراه خوبی دراین پُست میباشند. اما
تا حال سه یا چهارعنوان کتاب در این مسیر به نگارش گرفته شده است . اولین
اثر همانا « سیر ژورنالیزم در افغانستان » از مرحوم پوهاند محمد کاظم آهنگ
، دومین رساله « معرفی روزنامه ها، جراید و مجلات » ازمرحوم استاد رضا مایل
هروی ، مطبعه دولتی 1341 و سومی « تاریخ مطابع و جراید افغانستان» از مرحوم
عزیزالدین وکیلی فوفلزایی و چهارمی آن « تاریخ مطبوعات افغانستان از شمس
النهار تا جمهوریت » از محترم پوهاند رسول رهین میباشد . سیرژورنالیزم در
افغانستان و معرفی روزنامه ها و جراید و مجلات را داشتم و از آن استفاده
میبردم اما به یاد ندارم که مطبعه و سیر آنرا به بررسی گرفته بودند یا خیر
؟ اما دو اثر اخیر الذکر را تا حال ندیده و نخوانده ام . محتوای این کتب
یقینا" بررسی کلی در مورد مطبوعات کشورمان است . باورمندم مطابع را با
حواشی و جزییات آن بیان نموده باشند در غیرآن ؛ کاستی بزرگی دراین اثار
خواهد بود .
بنده در مطالب گذشته که راجع « مطبوعات در افغانستان در دهه های دیموکراسی
» خدمت هموطنان ارایه داده بودم ؛ کلا" تکیه بر روزنامه ها و جراید و مجلات
و روزنامه نگاری داشتم و این بخش را برای امروز نگاه داشته بودم آرزومندم
این مختصر جوابگوی سرگذشت مطابع درافغانستان باشد .
از حاشیه و مقدمه چینی فوق میخواهم بگویم که ستون فقرات مطبوعات و جراید و
روزنامه ها « مطبعه » است که با تاسف نویسندگان و دانشمندان و حتی
ژورنالیستان عزیز مان کمتر به آن پرداخته اند .
اول - تآسیس اولین مطابع در افغانستان :
چاپ برگه ها و یا کتابها و نقش نمودن روی دیوار و خشت و امثال آن را آسوری
ها چند هزار سال قبل به کار برده اند ، اما برای اولین بار یوهانس گوتنبرگ،
(متولد حدود 1398 م ، درگذشت 3 فبروری 1468 م)، زرگر آلمانی و اولین مخترع
ماشین چاپ و کلاً صنعت چاپ در اروپا بود ؛ از یوهان گوتنبرگ اغلب به عنوان
مخترع صنعت چاپ یاد میشود ( بین سالهای 1434 تا 1444 م ) اما آنچه را که
او انجام داد ابداع اولین روش استفاده از حروف چاپی قابل جابجایی و ماشین
چاپ بود که این امکان را فراهم میآورد تا بتوان مطالب نوشته شدهٔ گوناگون
را با سرعت و دقت به چاپ رساند. البته این صنعت ۴۰۰ سال قبل از وی توسط یک
بازرگان چینی به نام بی شنگ استفاده میشد و حدود ۲۰۰ سال قبل نیز در کره
مورد استفاده قرار میگرفت . اعتبار اختراع حروف چاپی فلزی و صنعتی شدن
چاپ، از آنِ حکومت کوریا است که اولین بار در سال ۱۲۴۱ م به آن اشاره
میشود. در سال ۱۳۹۲م ، ۶۴ سال قبل از دستگاه چاپ گوتنبرگ، دولت کوریا،
وزارت چاپ را تأسیس کرد که وظیفه داشت حروف چاپی فلزی را با فن ریخته گری
تولید کند. کارخانهٔ ریخته گری دولت کوریا، در سال ۱۴۰۳م ، یک قلم مفرغی
شامل صدها هزار کاراکتر داشت و تا پایان قرن پانزدهم، دهها قلم کوریایی
دیگر نیز اختراع شد. احتمال دارد که مارکوپولو که در قرن سیزدهم به چین
رفت، کتابهای چاپی را دیده باشد و او یا مسافران دیگر جادهٔ ابریشم، این
دانش را به اروپا آورده باشند که بعدها الهامبخش یوهان گوتنبرگ برای
اختراع ماشین چاپ شد، چون غربیان نیز قبل از گوتنبرگ با چاپ آشنایی داشتند.
مهم ترین اثر چاپی گوتنبرگ انجیل گوتنبرگ یا انجیل ۴۲ سطری است، که از
لحاظ زیبایی خطی و کیفیت صنعتی آن در زمان خودش انجیلی بینظیر بود . ( 1)
درحالیکه ماشین طبع در افغانستان بعد از 420 یا 429 سال با نشر نخسیتن
شماره یی شمس النهارکابل احتمالا" در ماه جمادی الاخر یا ماه رجب و یا قبل
ازآن سال 1290 هـ ق = 1873 م معرفی و جوانه زد، امیر شیرعلی خان؛ مطبع شمس
النهار کابل را در بالاحصار کابل به کار انداخت . بنابر قول فوفلزایی اولین
مطبعه سنگی که به امر امیر شیرعلی خان در ایام سفرانباله هند خریداری و به
کابل تورید یافته تاریخ نصب و تدویر آن در نزدیک بالاحصار کابل به سال 1287
هـ ق = 1248 هـ ش = 1869 م است . ( 2 )
این ماشین نه تنها اخبار متذکره را چاپ مینمود بلکه نشرنظام نامه ها ،
قواعدعسکری ، نشر اصطلاحات و الـقاب عسکری و تعلیماتنامه نظامی به زبان
پشتو طبع مطبعه مصطفاوی در بالاحصار کابل در سال 1287 هـ ق ( قبلا"
اصطلاحات نظامی تماما" به ترکی بود ) ، رساله شهاب ثاقب دررد وهابیگری و (
فوفلزایی نام این کتاب را « حجة قویه در ابطال عقاید وهابیه » از تالیفات
ملا عبدالرحمن خان بارکزایی در سال 1288 هـ ق میداند که در اولین مطبعه
سنگی به نام مطبعه مصطفاوی طبع شده است )،تکت های پست ، کاغذ های رسمی
دولتی ، کتاب ذخیرﺓ الملوک ، کتاب فتاوی برهنه ، سخنان وعظ آمیز، تـعلیم
نامه های نظام ، چاپ یک مجموعه از نشریه تایمز لـندن ، و اعلانات و تقویم
را نیز انتشار میداد .
در پهلوی مطبعه شمس النهار که احیانا" بنام مطبعه شیرعلی خان هم ذکر گردیده
است ؛ دو مطبعه دیگر بنام های مطبعه مصطفاوی واقع سرای سردار شیرعلی خان در
بیرون بالاحصار و مطبعه مرتضاوی واقع سرچوک فعلی ( جاده میوند ) نیز ایجاد
و فعالیت داشت . اما دقیق نمیتوان گفت که مطبعه شمس النهار و یا مصطفاوی که
در سرای سردار شیرعلی خان ( شهرکهنه کابل ) موقعیت داشت به نام مطبعه
شیرعلی خان نیز نامیده میشد. چنانچه کتاب « تحفت العلمآ » در سال 1875 م =
1292 هـ ق درمطبعه شیرعلی خان انتشار یافته است .
باید گفت که شماره های شمس النهار کابل از شماره اول تا نهم در مطبعه
مرتضاوی چاپ شده است و در شماره دهم مجددا" نام مطبعه شمس النهار به کار
رفته است . فراموش نباید کرد همه این مطابع سنگی بوده که در برگ های بزرگتر
چاپ میشدند .
در مورد اولین شماره شمس النهار کابل سخنانی زیادی است که چه زمانی انتشار
یافته است اما از فحوای شماره ها دانسته میشود که جریده شمس النهار کابل
بعضا" هفته وار و یا ده روز و یا دو هفته را دربر میگرفت تا اینکه تا یک
ماه رسید مثلا" : با توجه به شماره پنجم، 25 رمضان، شماره هشتم، 22 شوال،
شمــاره دهم، پانزده ذيحجه 1290هـ ق و شماره هاي شانزدهم و هفدهم به ترتيب
دردهم صفرو ششم ربيع الاول 1291 هـ ق با ارایه جلد اول همان سال نشر شده
اند، معلوم می شود، نشر جريده شمس النهار كابل نامرتب بوده است و میتوان
حدس زد که شماره اول قبل از ماه رجب سال 1290 هـ ق چاپ شده است . و بتابر
قول پوهاند رهین : « ... استدلال توسط روز نامه فارس طبع شيراز نيز تائيد
گرديده است. درخبر منتشره شماره دوم، رجب 1289 هـ ق برابر با سپتامبر 1872
م روزنامه فارس آمده اســت: "در كابل روز نامه مخصوص مقرر شده است كه بطبع
برسد. اسم آن شمس النهار ميباشد » (3) .
باید دراین خبر روزنامه فارس دقت نمود « درکابل روزنامه مخصوص مقرر شده است
که بطبع برسد. اسم آن شمس النهار میباشد » یعنی تا حال طبع نشده است .
بنابران وقایع نگار و یا جواسیس فارس این خبر را شنیده و یا از تصمیم امیر
مبنی بر انتشار جریده شمس النهار اطلاع یافته است و خبر به کشور فارس رسیده
است . بنا" موجودیت مطبعه که همان مطبعه مرتضاوی است ؛ قبل از سال 1290 هـ
ق – 1873 م تثبیت گردیده که امیر را به این تصمیم واداشته است .
دریغا این هسته ماشینی و صنعتی افغانستان با هجوم دوباره انگلیس بالای
افغانستان از هم پاشید وماشین خانه واقع علم گنج که لوازم نظامی تولید
مینمود به آتش کشیده شد . شعر واهنگ « علم گنج در گرفت دودش برامد » از
خاطرات همان دوره است . بالاحصار کابل ویران و یقینا مطابع در قدم اول آماج
این حملات گردید . شیرپور کابل در حقیقت شهر جدیدی که شیرعلی خان آنرا با
طرح جدیدی اعمار نموده بود با خاک یکسان گردید . شهریکه برای بار اول در
اعمارآن کار اجباری از بین رفته بود و مزد کارگران و معماران روزانه و یا
هفته وار تادیه میشد .
بنا" انگلیس ها نه دیروز و نه امروز چشم و دیده ندارند که تا در کشورهای
اسلامی ترقی و مدنیتی تهداب گذاری شود . عملکرد های آنها درکشورهای شرق
میانه و افغانستان ؛ دال برگفتار مان است یا خودشان مستقیم دست به ویرانی
می زنند و یا افراد خودفروخته و ضعیف نفس را نوکر و اجیر گرفته به بربادی
کشورهای اسلامی دست به کار می شوند.
دوم - احیآ مجدد مطبعه در زمان امیر عبدالرحمن خان :
در سال 1880م= 1259 هـ ش پس از شکست انگلیس ها و به قدرت رسیدن
امیرعبدالرحمن ماشین خانه دوباره ترمیم و احیا گردید و به همین منظور در
سال ۱۸۸۶ م به مشوره انجنیر فرانسوی بنام شوم کریشگر یک فابریکه که به
واسطه بخار ، کار میکرد خریداری و به کابل انتقال داده شد ودرهمان ماشین
خانه قبلی در باغ علم گنج تهداب گذاری کرد .
در پهلوی آن مطبعه سنگی بنام « مطبعه دارالسلطنه کابل » با کمیت و کیفیت
بهتر در همان فابریکه ی و یا ماشینخانه کابل فعال شد، که پس از سال 1885م =
1264هـ ش به صحافت بسیار عالی به نشر کتب و اسناد دولتی پرداخت . در حالیکه
در سال 1262 هـ ش = 1883 م قانون نامه مالیات به عنوان کتابچه حکومتی به
امر و اداره امیر عبدالرحمن خان توسط مولوی احمد جان قندهاری در کابل تالیف
و در مطبعه دارالسلطنه کابل چاپ شده بود . ضمنا در مطبعه دارالسلطنه کابل
اولین کتاب دفاتر افغانستان و دفتر صکوک در 1310 هـ ق = 1271 هـ ش چاپ شده
است (4 )
« پند نامه دنیا و دین » که بعدا" به تاج التواریخ شهرت بافت درمطبعه
دارالسلطنه کابل یا مطبعه ماشین خانه دارالسلطنه کابل انتشاریافت در مورد
میخوانیم : « یک قطعه زمین که معروف به علم گنج میباشد و به جهت بنانمودن
کارخانجات و فابریکه مناسبت داشت انتخاب نمودم زیرا که اراضی مذکور خارج از
شهر کابل و متصل به شهر میباشد و این اراضی از زمینهای دیگر حول و حوش آنجا
وسیع تر بود علاوه برین هوای آنجا هم سالم بودو این نقطه منظر خوبی داشت و
یک طرف آن نهری بود که به جهت ماشینها و دیگهای بخار و غیره در کارخانه آب
برساند ... » ( 5 )
اثر دیگریکه دراین ایام انتشار یافت « رساله موعظه » است عبارت پشتی آن
شامل این جملات بود : حسب الفرمان بندگان اشرف همایون والا امیر عبدالرحمن
خان رساله موعظه باهتمام گل محمد محمدزایی مهتمم چاپ خانه مبارکه در مطبع
دارالسلطنه کابل چاپ شد 1310 .
در سال 1312 هـ ق ماه شوال دیوان رحمت الله ابن میرزا اسمعیل خواجه زاده
گان ورسج بدخشان به امر امیر عبدالرحمن خان در مطبعه سنگی دارالسلطنه کابل
چاپ شد . ضمنا" کتابهای « شراره عشق » از حبیب الله صاحبزاده بفاروقی متخلص
به عشرت قندهاری در سال 1316 هـ ق ، کتاب « آیینه جهان نما » به امر امیر
عبدالرحمن خان و اهتمام سردار گل محمد خان محمد زایی در سال 1317 هـ ق =
1899 م ، کتاب « کلام الملوک ملوک الکلام » به اهتمام خادم آستان و فدوی
جان فشان گل محمد محمد زایی درانی افغان به امر امیر عبدالرحمن خان در
دارالسلطنه کابل چاپ شد . امیر عبدالرحمن خان در سال 1265 هـ ش = 1304 هـ ق
= 1886 م در مطبعه دارالسلطنه کابل اشتهاری بنابر خیانت و رشوت و حکام و
ضباط و قضات و عمال و اهل دیوان و حرسه بنادر و مستاجران و خرج گیران و
پیشکاران ؛ انتشار داد تا از روز جزآ بترسند و الی عقاب و عذاب سیاست
خواهند شد . (6 )
بی مورد نخواهد بود تا از شخص بنام سردار گل محمد خان پسر اول غلام محمد
خان طرزی نام برد که اهتمام مطبعه دارالسلطنه کابل را به عهده داشت وتمام
اثار و اشتهارات تحت نظر او دراین مطبعه چاپ میشد . موصوف در سال 1317 هـ ق
بنابرمرض وبا در کابل وفات نمود . ( 7 )
با تاسف در زمان امیر عبدالرحمن خان با وجود انتشار چند کتاب و اشتهارات و
کتاب های دفاتر و صکوک و حسابداری و دخل و خرچ که برای بار اول در
افغانستان معرفی شده است از انتشار روزنامه و یا جریده خبری نیست .
زیرنویسها :
1 - ویکی پیدیا ، واژه چاپ .
2 -فوفلزایی – عزیزالدین وکیلی ، فرهنگ کابل باستان ، ج اول ، مطبعه دولتی
، کابل ، 1387 هـ ش ، ص 593 .
3 - رهین – پوهاند رسول ، تاریخ مطبوعات درافغانستان ، دانشنامه آریانا .
پنجشنبه 4 میزان 1387 هـ ش .
4 - فوفلزایی ، اثر قبل الذکر ، ج اول ، ص 664 و 665 .
5 - عبدالرحمن – امیر، تاج التواریخ ، ج دوم ، به اهتمام محمد جعفر مولا و
محمد حسین لاری ، مطبعه فیض رسان ، بمبی ، 1322 هـ ق ، ص 18 .
6 - فوفلزایی ، اثر قبل الذکر ، ج دوم ، ص 730 .
7 - فوفلزایی ، ایضا" ، ج دوم ، ص 740 .
درغـربت اگـر مرگ بگیرد بدن من
آیا کی کند قبر و کی دوزد کــفن من
تابـوت مرا بـرسرکـوهی بگـــذارید
تا بــاد برد خاک مرا دروطن مــــن « محمود طرزی »
سوم - انکشاف مطابع در دوره امیر حبیب الله خان :
در دوره امیر حبیب الله کار عمده و قابل لمس فرهنگی به چشم میخورد . مکتب
حبیبیه در سال 1303 هـ ق تآسیس میگردد . مکتب فوق سه درجه داشت : ابتداییه
4 سال ، رشدیه 3 سال و اعدایه 3 سال .مضامین مختلف علوم دینی و احتماعی و
علوم طبیعی و زبان های داخلی و خارجی انگلیسی و ترکی و یا اردو تدریس میشد
. 6 شاخه ابتداییه دیگر در مناطق دیگر شهر در باغ نواب ، تنورسازی، خافی ها
، پرانچه ها ، مکتب خدام حضور عالی ومکتب اهل هنود بود ( 1 )
با یادآوری این مقدمه مختصر در این راستا باید اذعان نمود که مکتب حبیبیه ؛
هسته فرهنگی دوره امیر حبیب الله خان بوده است . جنبش مشروطیت از این مکتب
ریشه گرفت ، کتب و مواد درسی برای شاگردان این مکتب ؛ ضرورت چاپ و کاغذ و
ماشین را ایجاب نمود روی این ملحوظ در قدم اول آنچه انتشار یافت همه جزوه
ها و کتاب های درسی بود که نویسنده گان خود مینوشتند و یا ترجمه مینمودند .
و ما شاهد مطبعه های دراین دوره هستیم که تا هنوز ثمره آن دوره را لمس می
نمایم .
- مطبعه دارالسلطنه کابل :
در دوره ی امیرحبیب الله؛ مطابع انکشاف بیشتری کرد، در سال (1906م = 1285
هـ ش) بعد از 28 سال انتظار؛ « سراج الاخبار افغانستان » به سرمحرری مولوی
عبدالرؤف با چاپ سنگی در مطبعه دارالسلطنه کابل طبع شد اما بعد از یک شماره
، مورد تحمل اولیای امور داخلی و احتمالا" خارجی قرار نگرفت و مسدود گردید
و سپس در سال (1911م = 1290 هـ ش) سراج الاخبار افغانیه به سرمحرری و مؤسس
آن ؛ محمود طرزی که بعدا" به محمود افغانی تخلص گرفت ؛ تاسیس و در همان
مطبعه سنگی دارالسلطنه کابل از چاپ برآمد . بی مورد نخواهد بود که در نتیجه
تلاشهای خسته گی ناپذیر طرزی و حمایت های سردار عنایت الله خان پسر بزرگ
امیر که اداره معارف و مطبوعات سلطنتی را سرپرستی و اداره مینمود افغانستان
تبدیل به یک کشور دارای روزنامه یا جریده شد .
گریگوریان عقیده مند است : سراج الاخبار در طی اولین سال انتشار خود، به
صورت ساده چاپ می شد، اما بعد ازان که ماشینهای چاپ جدید وارد شد کیفیت
کاغذ و کیفیت چاپ و کلیشه عمیقا" بهبود یافت . ( 2 )
با ازدیاد توقع در انتشار کتب و جریده سراج الاخبار و دیگر اوراق دولت
ضرورت مطابع جدید و ماشین های چاپ پیشرفته را مینمود . بنابرقول مرحوم
غبار: به علاوه مطابع جدید تیپوگرافی ( حروف سربی متحرک) ( دارای سه پایه
ماشین بخاری و مجلد خانه) و زنگوگرافی وارد و به کار انداخته شد . مطابع
لیتوگرافی توسیع و خطاطی و حکاکی ترقی کرد . سراج الاخبار و سراج اطفال و
آثار محمود طرزی و غیره آثار متفرق در همین مطابع چاپ و انتشار میافت . (
3)
امیر حبیب الله با موجودیت مطبعه فوق الذکر توانست اشتهارات عفو عمومی و
دهها اشتهار و فیصله ها دولت را قبل از انتشار سراج الاخبار افغانستان و
سراج الاخبار افغانیه در این مطبه چاپ نماید و بنابریادداشتهای فوفلزایی :
از آغاز سنه 1320 هـ ق = 1281 هـ ش به نشر اشتهارات آغاز نمود و در همین
سنه مرکز علمی به نام بیت العلوم تشکیل داد و متعاقب آن بیت الشوری و میزان
التحقیق و دارالترجمه ایجاد نمود . مکتب حبیبیه تاسیس کرد و راه پیشبرد این
همه مقاصد علمی یگانه مانعی ؛ کمبود اشخاص فهمیده و باسواد بود و نشر
اشتهار عفو عمومی تمام مسایل را تنظیم نمود . ( 4 )
یکی از بارزترین کار های مطبعه دارالسلطنه کابل همانا چاپ جلد اول و دوم
سراج التواریخ است که مطبعه دارالسلطنه کابل در سال 1331 هـ ق انجام داد .
همچنان اشتهار بی طرفی افغانستان در جنگ اول جهانی نیز در همین مطبعه چاپ
گردید .
درسال 1291 هـ ش = 1912 م به مطبعه یی سرکاری کابل ( مطبعه دارالسلطنه کابل
) ماشین طبع حروفی آورده شد و شماره اول سال دوم سراج الاخبار افغانیه در(4
میزان 1291هـش = 1912م) توسط ماشین طبع حروفی از چاپ برآمد و در همین دوره
کتب و اسناد زیاد دولتی در ماشین های سنگی و حروفی مطابع یاد شده، چاپ شد .
- مطبعه فنون حرب :
بنابر فرمان امیر حبیب الله خان در سال 1909 م مکتب حربیه تآسیس که دارای
سه صنف اعدادی و سه صنف حربی بود . برعلاوه مضامین علوم احتماعی و ریاضی و
هندسه ، تحرکات حربی جمناستیک ، تعلیمات پیاده نیز داشت تعداد شاگردان آن
از 150 تا 400 و 900 نفر ارتقا یافت معین السلطنه و عین الدوله از شاگردان
آن به شمار میرفت . غذا و لوازم عسکر و محل بودباش همه از طرف دولت برایشان
داده میشد . میدان تعلیم و باغ و تعلیم گاه سوار و قطعه نمونه در مهتاب
قلعه تاسیس نمود. مطبعه فنون حربیه در سال 1337 هـ ق شروع به فعالیت نمود ؛
نظام نامه ها و تعلیمات نامه های حربی تمام در مطبعه فنون حربی انتشار
میافت . این مطبعه بعدا" انکشاف نمود و بنام مطبعه وزارت دفاع ارتقا و
انکشاف کرد.
برعلاوه مطابع فوق ؛ مطبع شاهی کابل ( سراج الاحکام – 1327 هـ ق ) ، مطبعه
ماشینخانه کابل ( سراج الاخبار – 1329 – 1336 هـ ق ) نیز به نظر میخورد که
احتمالا" از طرف دولت اداره میگردید .
مطابع ازاد و شخصی :
- مطبعه عنایت :
در سال (1912م = 1291هـ ش) مطبعه ای عنایت در کابل تاسیس شد. بانی و ایجاد
کننده این مطبعه شخص سردار عنایت الله خان پسر ارشد امیر حبیب الله بود .
موصوف مطبعه را در یکی از منازل خویش واقع ده افغانان کابل در جوار مسجد
باغبان باشی به کار انداخت . امروز شهریان کابل بلند منزل گلبهار سنتر را
هر روز به نظاره میگیرند و لوازم لوکس خرید میکنند اما بی خبراند که زمانی
مرکز انتشار اخبار و دهها جلد کتاب بوده است که از مطبعه عنایت چاپ می شد
ند .
این مطبعه هشت پایه ماشین طبع سنگی و یک پایه ماشین طبع حروفی و هم دستگاه
زینگوگرافی و طبع عکس داشت. بنا" بیشترین اثار و کتابها و ترجمه های محمود
طرزی دراین مطبعه چاپ می شد
تاسیس مطبعه در زمان امیرعبدالرحمن خان و ادامه کار مطبعه در زمان امیر
حبیب الله خان که زیرنظرعنایت الله خان معین السلطنه، اداره می شد به همین
دلیل به نام مطبعه عنایت یاد می گردید، و بعد با خدمات علامه محمود طرزی و
نشر سراج الاخبار ادامه یافت.
چهارم - مطابع دولتی و آزاد در دوره امانی :
در زمان شاه امان الله خان نقش مطبوعات و روزنامه و جراید و انتشار کتابهای
درسی افزون گردید . مطبعه دارالسلطنه کابل و یا مطبعه فنون حربیه یا مطبع
شاهی و یا چهاپ خانه سنگی کابل ( 1298 هـ ش ) نمیتوانست جوابگوی ؛ خواست
های کشور را فراهم کند بنابران مطابع شخصی بیشتر شد و یا اینکه در بیرون
افغانستان در لاهور ، کلکلته و بمبی و دهلی کتاب های درسی چاپ میشد .
مطابع دولتی عبارتند از :
1 - مطبعه تیپوگرافی دارالسلطنه کابل
2 - مطبعه وزارت معارف که اکثریت معاهدات دوستی بین کشورهای مختلف چون
لیبریه ، مصر، سویس ،لهستان و .... که استقلال افغانستان را به رسمیت
شناخته بودند چاپ شده بود . و بخشی دیگر معاهدات در مطبعه رفیق انتشار
یافته بود
3 – مطبعه وزارت مالیه .
4 – مطبعه دایره تحریرات مجلس عالی وزرا ( 1302 هـ ش ) .
5 - مطبعه سنگی جبل السراج که جریدهٔ هفته وار «ستاره افغان»به مدیریت
میرغلامحمد غبار از زمستان ۱۲۹۸ تا تابستان 1299 هـ ش = 1919 تا 1920 م
انتشارمی یافت ، این نشریه در دو صفحه با مضامین انتقادی و اصلاحی در
مطبعهٔ سنگی جبل السراج و مجددا" در چاریکار (ولایت پروان) چاپ و نشر میشد
.
اما هر چند مطبعه شخصی «عنایت» در افغانستان از زمان امیر حبیب الله فعالیت
داشت اما در دوره امان الله خان مطابع ذیل طور شخصی به فعالیت آغاز نمودند
. در سال ۱۹۲۷ میلادی با ظهور نشریه های آزاد فصل تازه ای در مطبوعات
افغانستان باز می شود. و سه نشریه:"انیس"، که مدیر مسئول آن غلام محی الدین
انیس بود، "نسیم سحر"، که مدیر مسئول آن احمد راتب بود و نشریه "نوروز" که
مدیر مسئول آن محمد نوروز بود، یکی پی دیگری به میان آمدند . اکثرا" این
جراید در مطابع شخصی چاپ می شد .
- مطبعه رفیق :
این مطبعه به سرمایه شخصی محمد رفیق خان در محوطه ماشین خانه کابل تأسیس
گردید. مطبعه با وسایل چاپ سنگی (لیتو گرافی) وسایل چاپ حروفی (تیپو گرافی)
مجهز و دارای تشکیلات منظم اداری و فنی بوده در آن نظامنامه های ملکی و
آثار دانشمندان و نویسندگان به طبع حروفی چاپ می شد . جریده انیس نیز مدتی
در این مطبعه به چاپ میرسید چنانچه محی الدین انیس در شماره (24) از کار
این مطبعه قدر دانی کرده است
- مطبعه انیس :
از سال دوم نشرات انیس از پول اشتراکات محی الدین انیس یک مطبعه شخصی در
کوچه روغن کشان ده افغانان در سال 1930 م تأسیس نمود دفتر انیس بنابر نشانی
که درصفحه اول دیده میشود جاده ارگ بوده است ، و چاپ جریده انیس بعد از آن
در مطبعه خودش صورت میگرفت. طوریکه دیده میشود احتمالاً خوانندگان آن دوره
نظر به شرایط فعلی خوش ذوق تر و با احساس تر بوده اند چون دیده میشود از
پول اشتراکات یک و نیم ساله خود انیس توانست مطبعه یی را خریداری کند و
برعلاوه روزنامه انیس کتب زیادی را طبع نمود « اصول نامه فتبال » از کار
های انتشاراتی این مطبعه است .
- مطبعه کاظمی :
این مطبعه که در ابتدا از طرف وزارت مالیه برای انجام کار های طباعتی آن
وزارت تأسیس گردیده بود بنابر غیر اقتصادی بودن آن میر محمد هاشم وزیر
مالیه تصمیم گرفت آن را بفروشد آن مطبعه را وزیر به پول شخصی خود خریده ،
بنام پسر خود سید کاظم «مطبعه کاظمی» نامید. گفته میشود که حجم کار در این
مطبعه خیلی زیاد بوده و در (24) ساعت (4) تایم کار میکرد .(5 )
میر محمد هاشم وزیر مالیه دوره امانی یگانه پسر یازده ساله خویش را در جزء
دومین گروپ محصلان افغانی به کشور جرمنی و خدیجه دختر خود را در جمع اولین
دختران دانش آموز به ترکیه فرستاد . میرهاشم وزیرمالیه ؛ کاکای سید قاسم
رشتیا و میر محمد صدیق فرهنگ فرزندان ( سید حبیب مستوفی ولایت کابل برادر
میر هاشم وزیر مالیه بود) از دولت مردان و مؤرخین افغانستان بودند.
- مطبعه دانش
این مطبعه در شهر هرات تأسیس گردیده، در مورد مؤسس و صاحب امتیاز آن اطلاعی
در دست نیست ولی از شرکت بودن آن اعلانی که از طرف مدیر مطبعه در جریده
انیس به نشر رسانیده گواهی میدهد، در اعلان آمده که «ما چند نفر که از چند
سال است در پی تدوین آثار رویای خودیم… از حسن تصادف که مطبعه دانش هرات با
حروف سربی و لوازم مکمل در این تازگی ها در هرات وارد و مشغول به کار شده…
اینست که مصمم طبع کتابی شده، پول حق الطبع و قیمت کاغذ را به طور اشتراک
تهیه دیده…» این اعلان به صراحت نشان میدهد که مطبعه دانش هرات شخصی بوده و
از طرف چند هموطن هراتی به کار افتاده بود
فشرده اینکه در سال (1922م = 1301 هـ ش) کارهای مطبعه ی اتفاق اسلام در
هرات رو به افزونی گذاشت و ماشین سابقه از عهده ی کار برآمده نمی توانست،
همان بود که عده ی از هموطنان ما که عبارت بودند از: علی اصغر، محمد عظیم،
غلام علی، عبدالغیاث، محمد هاشم، جمعه خان و محمد حسن سراج «چرمگر» تحت
نگرانی عبدالله خان کابلی و تحت مواظبت سید اشرف خان سرپرست چاپ خانه یی
هرات؛ چنان ماشین سنگی را ساختند که از ماشین های خارجی دقیق و بهتر کار می
کرد و یک نسخه یی اتفاق اسلام که توسط این ماشین از چاپ برآمده بود، بسیار
زیبا و روشن بود، این اولین ماشینی بود که به دست کارگران افغان ساخته شده
بود و با کیفیت خوب از عهده ی چاپ می برآمد .
در این دوره ۱۴ مطبعه یا چاپخانه در مرکز و ولایات فعال بود. آمار نشان می
دهد که از ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۷ هـ ق حدود ۷۰۰ هزار جلد کتاب درسی در این چاپخانه
ها چاپ شد که در افغانستان بی سابقه بود. (6 )
- مطبعه فخریه سلجوقی هرات :
این مطبعه در جنوب چهارباغ هرات موقعیت داشت و اثار مهمی چون آثار هرات از
خلیل الله خلیلی ، تاریخ فتوحات اسلامی ، و دیوان شاعر وارسته هرات اسمعیل
سیاه دراین مطبعه انتشار یافته است .
- مطبعه ابلاغ کابل در سال 1300 هـ ش پایه گذاری شد .
- مطبعه ستوری فاریاب .
علاوه بر انتشارات و مطابع فوق داخلی ؛ مطابع هندوستان که کتابها درسی و
بعضی آثار نویسندگان افغانستان را چاپ مینمودند عبارتند از : مطبعه کراچی
فیض محمدی ( دیوان محمود طرزی – 1310 ) ، مطبعه نظامی دهلی 1324 هـ ق ،
مطبعه مفید عام لاهور ( تاریخ افغانستان برای صنوف رشدیه – 1306 هـ ش ) ،
مطبعه مسلم پرنتنگ پرس لاهور ( رساله موعظه – 1930 م ) ، مطبع حبل المتین
کلکته ، مطبعه اسلامیه لاهور ( کتاب دوم فارسی – 1329 هـ ق ) ، سلیم پرس
لاهور ( کتاب اول فارسی ) ، مطبعه صفدری بمبی ( کلیات بیدل ) .
پنجم - سرگذشت نامیمون مطابع در زمان امیر حبیب الله کلکانی:
امیرحبیب الله کلکانی فرزند عبدالرحمن زمانیکه کابل را اشغال نمود و
بعدازاعلان سلطنت خود را « خادم دین رسول الله » خطاب کرد . در مورد کارکرد
ها و گذشته و اینده موصوف هرکسی به مزاج خویش نوشته است . اما با گذشت صد
سال در مورد نام پدر موصوف اتفاق نظر وجود ندارد . حتی انانیکه در هنگام
سلطنت وی ؛ وظایف دولتی و یا بودباش در کابل و داشتند چون میرغلام محمد
غبار ، میرمحمد صدیق فرهنگ و برادرش سید قاسم رشتیا، حتی استاد خلیل الله
خلیلی که مشاورنزدیک شاه بود و بعدا به سمت مستوفی مزار مقرر گردید در
ارایه نام پدر موصوف یک دل و یک دست نیستند .
شاهآغا صديق مجددی کتابی تحت عنوان « امير حبيبالله خادم دين رسولالله»،
می نویسد : اسم پدر حبیبالله را من از زبان معاصرینش که همه موسفیدان
کوهدامن بودند احمدالله ثبت کردهام. اما برهانالدین کشککی در کتاب "نادر
افغان" نام پدر حبیبالله کلکانی را عبدالرحمن نوشته، مولانا آغا رفیق
نویسندۀ کتاب "بغاوت افغاستان بچه سقو کی دلچسپ حالات زندگی" او را
کریمالله ناميده و آدمک در کتاب "روابط خارجی افغانستان در نیمۀ اول قرن
بیست" او را امینالله خوانده است .
بصير احمد حسنزاده، در سایت بی بی سی تحت عنوان هشتادمين سالروز پادشاهی
حبيبالله كلكانی موصوف را فرزند عبدالرحمن نوشته است ، اما دکتر خلیل وداد
در انتقاد از او مینگارد: "پدر حبيبالله کلکانی عبدالرحمن نه بلکه
امینالله نام داشت. این را من از حاجی غلامرسول خان کوهدامنی شنیدم . (7)
فوفلزایی در فرهنگ کابل باستان نام پدر وی را امین الله ذکر نموده است (8)
درکابل کتابی به زبان اردو به نام انقلاب افغانستان در کتابخانه محتصر خویش
داشتم نوسنده کتاب را فعلا به یاد ندارم در آن اثر نام پدر امیرحبیب الله
کلکانی ؛ عبدالرحمن نوشته شده بود و ادعا کرده بود که امیر حبیب الله پدر
امان الله خان هم فرزند عبدالرحمن بود و من هم فرزند عبدالرحمن هستم .
همچنان در ویکی پیدیا فارسی نام پدر موصوف را امام الدین نوشته است .
اولین اشتهار و بیانیه امیر حبیب الله کلکانی بتاریخ 28 جدی 1307 هـ ش در
مطبعه رفیق به طبع رسیده است . (9)
حبیب الله در اولین اقدام خود قانون اساسی را لغو کرد، مدارس دولتی را بست،
به جای تقویم هجری شمسی تقویم هجری قمری را رایج کرد، حجاب را برای زنان
اجباری اعلام کرد، مالیات و محصولات غیر شرعی را لغو کرد و خواستار اعمال
قوانین شرعی شد . اخبار و مطبوعات هم به سرنوشت قانون اساسی دچار شد.
- مطبع حبیب الاسلام :
دراین وقت در کابل فقط یک روزنامه بنام « حبیب الاسلام » به مدیریت غلام
محی الدین انیس انتشار میافت . با نگاه کردن به این روزنامه میتوان حدس زد
که مطبعه دارالسلطنه و دیگر مطابع در اولین روز حضور طرفداران خادم دین
رسول الله از کار افتاده است ورنه حبیب الاسلام در همچو مطابع انتشار
مییافت . شماره های حبیب الاسلام نشان میدهد که مطبعه انیس در خدمت حبیب
الاسلام بوده است ، این جریده هفته وار که هر صبح پنجشنبه از چاپ بیرون
میشد دفتر جریده در ده افغانان موقعیت داشت .
امیر حبیب الله خان کلکانی بنابر قول جریده موصوف از تاریخ 6 شعبان 1347
دور شرعی سلطنت شروع میشود چه در تمام پایتخت مظاهردین حنیف آشکار و به
میدان عمل و تطبیق آمد . و همه عملیات غیر مشروع که دراین سرزمین درین ده
سال بنام ترقی روی کار آمده بود ، لغو گردید . ( 10)
حبیب الاسلام در اخیر صفحه ( ص 15 ) شماره اول سال اول معذرت خواسته که نظر
به مهیا نبودن سامان زنگوگراف نام جریده را به خط جلی و واضح تهیه کرده
نتوانست انشالله بکمال سرعت تهیه خواهد شد .( مطبع حبیب الاسلام )
احتمالا" در این هنگام مطبعه انیس به مطبع حبیب الاسلام تغییر نام یافته
است . شماره های 3 ، 4 و 5 بدون سرمحرر و یا دبیر بوده اما باورمندم ؛ محی
الدین انیس از ذکر نام خویش ؛ خودداری نموده است تا اینکه در شماره 6 حبیب
الاسلام 30 شوال 1347 = 23 حمل 1308 هـ ش ؛ به سر دبیری سید محمد حسین
انتشار یافت .
در شماره 21 مورخه پنجشنبه 19 صفر 1348 هـ ق = 12 اسد 1308 هـ ش برهان
الدین کشکی مدیر حبیب الاسلام معرفی شده است .(11)
- مطبع سرکاری کابل :
حبیب الاسلام 7 شماره در مطبع حبیب الاسلام انتشار یافت و از شماره 8 به
بعد در مطبع سرکاری چاپ می شد .
- مطبع بابری جلال اباد :درسمت مشرقی مطبع بابری ؛ جریده شریفة الایمان را
نشر می کرد
همچنان جراید دیگر چون ؛ نهضت الحبیب در خان آباد ،اتفاق الاسلام در هرات ،
رهبر اسلام در مزار، اشرف الامصار در قندهار در مطابع شهر های متذکره
انتشار مییافت .
زیر نویسها :
1 - غبار- میرغلامحمد ، افغانستان در مسیر تاریخ ، ج اول ، کابل ، 1346 هـ
ش ، ص 702 .
2 - گریگوریان – وارتان ، ظهور افغانستان نوین ، مترجم علی عالمی کرمانی ،
تهران ، 1388 هـ ش ، ص 206 .
3 - غبار، اثر در بالا گفته شده ، ص 704 .
4 - فوفلزایی – عزیزالدین وکیلی، فرهنگ کابل باستان ، ج دوم ، کابل ، 1387
هـ ش ، ص 757 .
5 - سیاوش – داوود ، ارمغان ملی ،ش 10 سال 1387 .
6 - شادان – عبدالله ، دوره امان الله خان و نخستین تجربه آزادی مطبوعات ،
بی بی سی ، سه شنبه 18 اکتبر 2011 - 26 میزان 1390
7 - دانشنامه آریانا . امیر حبیب الله کلکانی .
8 - فوفلزایی ، اثر در بالا گفته شده ، ص 1035 .
9 - فوفلزایی ، ایضا" ، ص 1038 .
10 - حبیب الاسلام ، شماره اول ، ص 2 ، 17 رمضان 1347 هـ ق = اول حوت 1307
هـ ش .
11 - حبیب الاسلام - جریده ، ش 21 .
|