بخش سوم
ضعف سیاست مداران افغان دراظهار حقیقت و پررویی سیاست گران پاکی در وارد
کردن اتهامات
شایعات وافوات درزمان صلح محدود به گفتن و نوشتن درشکلهای مختلف نیست؛
بلکه شامل کلیه فعالیتها، اقدامات و اعمال محرمانه نیز میباشد که با سه
عنصر اصلی برنامه ریزی، صبر و نظم همراه است. از اینرو مجریان افواهات و
شایعات کمتر دچار انفعال میگردند؛ در حالیکه محدوده شایعات درزمان صلح،
بیشتر، حوزه های اصلی کشور متخاصم را دربرمیگیرد؛ ولی تبلیغات در زمان جنگ
تابع تحولات جنگ و صدمه های نبرد است که با برنامه ریزی، صبر و نظم همراهی
چندانی نداشته؛ شعبات و ادارت شایعه ساز- عوامل وحوزه های آن بیشتر در معرض
انفعال قرار داشته وتحت فشار بیشتر میباشند. وضعیت روابط فعلی میان
افغانستان – پاکستان بمانند نه جنگ ونه صلح – هم جنگ وهم صلح میباشد. زیرا
با آنکه روابط میان دوکشورصلح آمیز واندکی تنش آمیز است، اما در واقع
پاکستانی ها مخفیانه جنگ اعلان نشده را علیه ملت ودولت افغانستان ذریعه
گروه طالبان در داخل این کشوربه پیش برده و همزمان در کنفرانس های بین
المللی از وارد کردن اتهام علیه افغانها به انواع واشکال گوناگون نیز دریغ
نمیورزند. بعد از حمله طالبان پاکستانی به پوهنتون پاچا خان در چهار سده
پشاور- پاکستان، نواز شریف صدراعظم اینکشور شخصاً اتهام وارد که طرح حمله
مذکور در افغانستان ریخته شده؛ و سخنگوی اردوی پاکستان نیز این موضوع را
تکرار کرد. در حالیکه دولت افغانستان قطعاً مخالف ساخت و صدور تروریزم بوده
و سازمان امنیت اینکشور اصلاً فرصت و امکان تربیه تروریزم را نداشته و
ندارد. اگر کدام طالب پاکستانی مخالف دولت اینکشور در مناطق سرحدی
افغانستان وجود داشته باشد- نیروهای امنیتی افغان بالای مناطق مذکور کنترول
چندانی ندارند. پشتونهای ملی گرای ایالت خیبر پښتونخوا
ضمن یک گردهمایی در پوهنتون پاچا خان، با رد ادعای میان خالی نواز شریف و
سخن گوی ارتش اینکشور؛ استخبارت پاکستان را در امر دست داشتن درحمله مذکور
متهم و تاکیدکردند که این حمله از سوی آی.اس.آی بخاطر ضربه زدن به
پشتونها، وارد کردن اتهام به دولت افغانستان وهمچنان ثبوت ادعای کذایی به
جهانیان که گویا پاکستان قربانی تروریزم است، از سوی استخبارات مذکور
سازماندهی شده بود. درحالیکه طی چهارده سال اخیر استخبارات نظامی پاکستان
به انواع گوناگون آتش جنگ و خونریزی را در افغانستان بر پا نگهداشته و
بارها با حملات انتحاری وانفجاری ساختمان های گوناگون بشمول هوتل ها سفارت
خانه، فروشگاه ها و غیره محلات عامه را هدف قرار داده و هزاران انسان
بیگناه را به خاک وخون کشانیده است. با وجود اسناد شواهد غیر قابل انکار در
امر دست استخبارت مذکور درجنایات متعدد؛ رهبران افغانستان از حامد کرزی
گرفته تا اشرف غنی وعبدالله –عبدالله هیچ کدام جرئت نکرده اند که پاکستان
را در زمینه متهم و صدای مردم افغانستان را بگوش جهانیان برسانند. در
حالیکه مخالفین مسلح افغانستان در شهر های مختلف پاکستان رسماً دارای دفتر
اند، آزادنه گشت گذار مینمایند وهمراه با شخصیت های رسمی دولت و وزرات
خارجه اینکشور شانه به بشانه در میزهای مذاکره حاضر میشوند.
بعد از آنکه از کنفرانس بن یک مجاهد بیکفایت، ابن الوقت واستفاده جو
چون
[حامد
کرزی]
بعنوان رئیس دولت افغانستان سر بیرون آورد، بنابه ضرب المثل معروف زبان
دری( کبوتر با کبوتر، زاغ با زاغ )، کرزی بجای استفاده از شخصیت با
کفایت و توانای رژیم های محمد داوود، داکتر نجیب وغیره شخصیت های
مستقل، ملی و تکنوکرات در ساخت دولت وحکومت؛ تا توانست همکاسه های
پشاوری دوران جهاد اش را در پست های احساس وکلیدی کشور، بعنوان وزیر،
معین، رئیس، مشاور وغیره وغیره جابجا ساخت که بیشتر این افراد تاثیر
پذیر از سیاست های پاکستان وسازمان استخبارات اینکشور بودند وهستند.
بناً استخبارات نظامی پاکستان توانست در استفاده مستقیم و غیر مسقیم از
چنین اشخاص براحتی طرح های تخریبی گوناگون را از داخل دولت افغانستان
علیه ملت افغان به اجرا گذارد؛ که پخش شایعات و افواهات مشمئز کننده و
ضد ملی وایجاد فضای بی اعتمادی میان افغانها وقوتهای حمایت قاطع بین
المللی جزء کار های روزمره چنین افراد بود و میباشد. زیرا وبدون شک،
لجاجت وعدم امضای حامد کرزی در پای قرار دو جانبه امنیتی افغانستان –
امریکا در مجلس لویه جرگه، با وجود درخواست ها و اصرار های مکرر بزرگان
وریش سفیدان ملت در مجلس مذکور؛ سرو صدا خواندن میان خالی مطبوعات در
ارتباط با راکت پراگنی های پاکستان بالای ولایات کنرا ونورستان از سوی
کرزی؛ جهت گیری عناد گونه کرزی حین مسافرت چاک هیگل وزیر دفاع سابق
امریکا در هنگام مسافرت اش به کابل ودرعین حال وارد کردن اتهام حمله
انتحاری بوزارت دفاع به امریکایی ها درهمین وقت، وده ها مورد دیگر ناشی
از پخش همین نوع پروپاگندها وافواهات زهر آلود در ارگ و بقیه ارگانهای
دولت افغانستان بوده است. در پهلوی این سازمانهای استخباراتی واطلاعاتی
کشورهای همسایه چون ایران و پاکستان از نزدیک به چهار دهه بدینسو در
تلاش اند تا از بروز حقایقِ دست سیاه این کشور ها در تراژدی خونین
افغانستان به هر نوع ممکن جلوگیری نموده، وخوش ندارند که کسی در برابر
افواهات و دورغ های بی اساس و گاهی هم خنده آور شان برهان- منطق ودلیل
ارائه کند. رزاق مأمون نویسنده و مفسرسیاسی شناخته شده افغان، بخاطر
افشای دست ایران در تراژدی بیست و چهار سال اخیر افغانستان مورد غضب
سازمان اطلاعات ایران قرار گرفت و مزدوران سازمان مذکور بروی رزاق
مأمون تیزاب پاشیدند- که خوشبختانه جان سالم بدر برد. موازی با آن
سازمان استخبارات نظامی پاکستان نیز سخت مراقب اوضاع بوده و نمی گذارد
که شخصیت های شناخته شده و قابل احترامِ ملی و قومی لب به سخن گشایند.
چنانچه شهادت روحانیون و شخصیت های متنفذ که درراه تأمین صلح، امنیت
وآشتی در فعالیت بودند از طرف طالبان طی چند سال اخیر واخیراً هم حمله
به خانه ملک عثمان شنیواری در شهر جلال آباد – کشته وزخمی شدن تعدادی
از اعضای فامیل موصوف وغیره حوادث مشابه، میرساند دستگاه های اطلاعاتی
و استخباراتی کشورهای منطقه سخت متوجه اوضاع بوده و با اجراات خشن
وقاطع در این راستا به دیگران پیام میرسانند:هر نویسنده ایکه واقعیت را
بنویسد، هر طالبی که بدولت بییوندد ویا هر ملاه وشخصیت قومی که درراه
استقرار صلح وامنیت در مساجد ودر میان مردم تبلیغ کند سر نوشت اش چه
خواهد بود. کارمندان
تلویزیون طلوع قربانیان دیگری بودند که بخاطر افشای حقایق طی دو هفته
اخیر هدف قرار گرفتند. طرح حمله به جان شخصیت ملی و معروف افغان،
جاوید کوهستانی خوشبختانه خنثی شد. ولی احمد سعید که بعد از سؤ قصد،
زخمی و الحمدالله که فعلاً صحت یاب شده است؛ در صحفه فیس بوک اش
نوشت
[کارمندان امنیت دولتی برایش توصیه نموده اند که سکوت کند.]
از کجا معلوم که افسون شایعات استخبارات منطقه تعدادی از کارمندان بی
دانش امنیت ملی را به سرنوشت مادر وطن بی اعتبار- و اخته(۱)
نموده باشد. ادامه دارد
۱– خنثی
|