کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

کریمه شبرنگ

    

 
چی با شور شعورند

 

 

چی با شور شعورند
جمعه های من
بیش از همه آدم ها
تنهایی ام را می دانند
وقتی سر زانویم می نشینند
به گونه های سفیدم دست می کشند
بی آنکه حس خواهش دستی عرق آلودش کرده باشد
به موهایم دست می کشند
بی آنکه شور پنجه ای در سر داشته باشند
دو دستی گردنم را می گیرند
و می بوسند
بی آنکه خواهش لبی متورمش کرده باشد
جمعه های من
با شور شعورند
حتا بیشتر از بچه ای که
ده سال
پیاله پیاله
زندگی ام را و خودم را نوشید
و حالا
برای خودش مردی شده است که
دختری نمی دانم
چند ساله یی
هر صبح صدایش می زند
با
با

شبرنگ
دوازدهم دیماه نود و چهار

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۲۵۶            سال  یــــــــــــازدهم                  جدی /دلو      ۱۳۹۴     هجری  خورشیدی       شانزدهم جنوری    ۲۰۱۶