کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

اندیشه شاهی

    

 
جدایی

 

 

 

 

جدايي كلمه ي بدي است

تنها و غگين نشسته با ماه

حرف ميزند

صدايم را انگار ميبوسد

و اما

سيگاري كه بر لب دارد

دود كه فوت ميكند 

زمزمه ميكند با صداي دلنشين اش

كسي ميايد

كسي كه مانند هيچ كس نيست 

ظهور خواهد كرد 

درون ذهن خلوت من، كه نشسته امشب 

باز لب خيال باز كرده 

در ياد تو


 

جدايي كلمه ي بدي است، عزيزم! 

امشب تا سحر يك عمر زندگي كردم 

ميان زلف تو خوابم نبرد


 

جدايي كلمه ي بدي است.. 

در دام غمت همچون مرغ وحشي 

روز هجران و شب فراقت را جشن ميگيرم

با 

جدايي كه كلمه ي بدي است..


 

جدايي كلمه ي بدي است

و 

زان  شب كه وعده كردي روز وصال مانرا

در كتاب نگاه ات خواندم 

كه

مرا بزودي از اين چشمان خيس خواهي شست

و خاطرات ان شب 

از دل خسته ي تو خواهد زدود.. 


 

جدايي كلمه ي بدي است، عزيزم

بي تو اما به چه حالي ام

شب و روز در خيالي ام 

هنوز هم دلم انجاست، كه گفتي ماه من باش

امشب هم از شب هايست 

كه

دلم از خيال تو در غوغاست ..


 

 

انديشه شاهي

مسكو روسيه. 

 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۲۵۵            سال  یــــــــــــازدهم                  جدی       ۱۳۹۴     هجری  خورشیدی        اول جنوری    ۲۰۱۶