موضع روشن حکومت ترکیه با سرنگون کردن جنگنده روسی همان
حساس بودن در قبال مرزهایش میباشد که توسط مقامات متعدد آن کشور اعلام
شد. اما بهنظر میرسد ترکیه با این کارش بهدنبال فرستادن سیگنالهای جدید
به روسیه است. سرنگونی جنگنده روسی اوج نارضایتی ترکیه را در قبال بحران
داخلی سوریه با آغاز مداخله مستقیم نظامی روسیه آشکار میسازد. با در
نظرداشت اینکه تنشهای بیشتر میان ترکیه و روسیه- دو بازیگر اصلی و پر
قدرت بحران سوریه- رسیدن به یک تفاهم و صلح همهجانبه را در این مورد
پیچیدهتر خواهد کرد، این موضوع هم دور از امکان نمیباشد که با این عمل
دولت ترکیه رسیدن به صلح و آتشبس میان گروههای درگیر در سوریه در همین
نزدیکیها به یک رویای درازمدت برای سوریها تبدیل شود.
بهنظر میرسد ترکیه با سرنگونی جت روسی دچار اشتباه
محاسباتی شده باشد، اگر عملکرد ترکیه در این مورد با دیکته کردن همپیمانان
غربیاش چون ناتو و ایالات متحده بوده باشد یا به منافع مشترک همپیمانان
منطقهایاش چون سعودی و قطر سنجیده شده باشد و یا هم سیاستهای داخلی و
نارضایتی جدی حکومت ترکیه در قبال دست درازی نظامی روسیه در سوریه باشد،
از هیچ بُعدی این کار به منافع ترکیه در درازمدت تمام نخواهد شد.
از نظر حقوق بینالدول نقض حریم هوایی در بخش نظامی و ملکی بدون موافقت
قبلی ممنوع میباشد، اما از ممنوعیت پرواز در حریم هوایی تا سرنگونی یک جت
جنگی با آخرین زورآزمایی تکنالوژی نظامی (سوخوی ۲۴ و اف ۱۵ و اف ۱۶) میان
دو کشور دارای روابط عمیق سیاسی– اقتصادی فاصله عظیمی نهفته است. اگر به
یاد داشته باشیم در ماه جون ۲۰۱۲ سوریه یک جیت جنگی ترکیه را در آبهای
مدیترانه بهدلیل نقض مرزهایش و ورود به حریم هوایی سوریه سرنگون کرد که
با واکنش شدید مقامات ترکیه به شمول رجب طیب اردوغان نخستوزیر پیشین
روبهرو شد. اردوغان آن زمان اعلان کرد که این دور از امکان و احتمال است
که یک جنگنده بهدلیل نقض حریم هوایی هدفگیری وسرنگون شود. اما امروز عین
انتقادات بالای خودش و صدر اعظم اُغلو صورت میگیرد.
انگیزههای ترکیه از این کار میتواند چند چیز باشد؛ اولین هدف ترکیه
فرستادن غیرمستقیم این سیگنال به روسیه است که آن کشور از عملیات و دخالت
نظامی روسیه در سوریه به شدت ناراض است بهدلیل این که دورنما، سیاست و
منافع ترکیه و روسیه در سوریه بهطور مکمل در تقابل و تضاد است. ترکیه با
قرار گرفتن در صفآراییهای منطقهای بعد از آغاز شدن جنگ داخلی در سوریه
با کشورهای عربستان سعودی و قطر همپیمان شده از گروههایی علیه حکومت
بشار اسد چون ارتش آزاد و به اساس برخی ادعاها از داعش حمایت میکند. اما
روسیه و همپیمانانش چون ایران، حزبالله و عراق از حکومت مرکزی بشار اسد
پشتیبانی بیدریغ میکنند. برای ایتلاف دوم هر گروه که علیه دولت مرکزی
میجنگد قابل تفکیک به میانهرو و تندرو، تروریست و آزادی خواه نبوده و
باید از بین برده شوند.
انگیزهی دیگر ترکیه از این کار، حملات روسیه بالای حدودا یکونیم میلیون
ترکمنهای سوریه در نزدیکی مرز این کشور میباشد. این گروه از مخالفان
سرسخت دولت بشار اسد است و تحت حمایت مستقیم تسلیحاتی و آموزشی ترکیه قرار
دارد. گروه مذکور با آغاز حملات جنگندههای روسی بهگونه اجتنابناپذیری
مورد حملات کوبنده روسها و ارتش سوریه قرار گرفتهاند. برای ترکیه
غیرقابل تحمل خواهد بود تا گروهی را که چندین سال است تحت حمایت مالی و
تسلیحاتی برای فروپاشی اسد قرار داده، حالا یکسره بهدست روسیه نابود
گردد.
از سوی دیگر ترکیه با افزایش تنشها با روسیه در بُعد اقتصادی هم به شدت
متضرر خواهد شد. روسیه اولین و بزرگترین شریک تجاری ترکیه میباشد که
ترکیه سالانه در حدود سی میلیارد دالر امریکایی از ناحیه مبادله کالا و
تولیدات از روسیه درآمد دارد. قرار بود با افزایش مناسبات سیاسی- اقتصادی
میان دو کشور ارزش مبادلات تجاری به پنجاه میلیارد دالر برسد، اما بر خلاف
این همه انتظارات سرگی لاوروف، وزیر خارجه و یکی از بازیگران اصلی سیاست
خارجی روسیه به محض حادثه سرنگونی هواپیمای نظامی کشورش سفرخود را به
انقره را لغو و پوتین فورا دستور داد تا هیچ شهروند روسی الی امر بعدی به
ترکیه سفر نکند. اگرچه قطع روابط تجاری این دو کشور بعید بهنظر میرسد اما
پایان یافتن و یا کمرنگ شدن روابط تجارتی عواقب دردناک برای ترکیه در پی
خواهد داشت. صدها کمپنی و هزاران شهروند آن کشور مصروف کار در
فابریکههایی میباشند که قسمت اعظم تولیدات آن به روسیه صادر میگردد. در
روی دیگر این سکه ترکیه نه اولین و بزرگترین بلکه هفتمین شریک تجاری روسیه
میباشد و این روسیه است که تمام گاز طبیعی مورد نیاز ترکیه را به آن کشور
میفرستد.
اگر چه پاسخ نظامی روسیه به ترکیه بهدلیل عضویت ترکیه در پیمان اتلانتیک
شمالی شاید محتاطانه باشد اما ترکیه به زودترین فرصت درک خواهد کرد که
عملکردش در مورد فوق خالی از اشتباه نبوده است. اگر ترکیه با این عملکرد
خودش گزینه اتکا به غرب را برای کم کردن نقش روسیه و تقویت منافع خود در
سوریه روی دست گرفته باشد، دیر یا زود به این حقیقت پی خواهد برد که
عملکردش سنجیده شده نبوده است، چون با حملات روسیه به گرجستان که یک عضو
ناتو میباشد، غرب هیچگونه واکنش قابل ملموس را در حمایت از آن کشور نشان
نداد و این ادعا در مورد کشمکشهای اوکراین نیز صدق میکند زمانی که روسیه
بهطور آشکار جداییطلبان کریمیه را تقویت و تا الحاق آن به خاک روسیه
حمایت بیدریغش را ادامه داد. اگر این ادعا صادق باشد و ترکیه در آینده
نتواند حمایت سرنوشتسازی از کشورهای همپیمان بهخصوص اعضای ناتو دریافت
کند، بهطور قطع روبرو شدن با یک کشور که عضو دایم شورای امنیت ملل متحد
است، دارای یکی از بزرگترین و قدرتمندترین ارتشهای جهان میباشد، یکی از
کشورهایی است که بیشترین بمبهای اتومی را در اختیار دارد و دارای یک
اقتصاد خیلی بزرگ میباشد، میتواند عواقب خیلی دردناک سیاسی- اقتصادی
داشته باشد.
در بُعد بحران سوریه، این عملکرد ترکیه باعث خواهد شد بحران متذکره بیشتر
از پیش پیچیده گردد. روسیه ناوگانهای بیشتر دریایی مدافع زمین به هوا در
آبهای مدیترانه جابهجا و حمایت نظامی خود را از بشار اسد بیشتر خواهد
کرد. همچنان روسیه حملات بیشتری بالای مواضع ترکمنهای سوریه که مخالف
دولت اسد میباشند توسط ارتش سوریه و حملات هوایی انجام خواهد داد و دور از
احتمال نمیباشد که حزب کارگران کردستان یا پکک ترکیه که مخالف دولت
میباشد، مورد حمایت مستقیم و همهجانبه روسیه قرار گیرد. این موضع سبب
اتحاد بیشتر میان صفآراییهای منطقوی چون روسیه– ایران– حزبالله و عراق
خواهد شد، متحدین علیه نظام فعلی سوریه چون ترکیه– سعودی و قطر را با هم
انسجام بیشتر خواهد داد و این مردم مظلوم سوریه خواهد بود که باید بیشترین
هزینه را در کوتاهمدت و درازمدت بپردازند. |