کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

شریف سعیدی

    

 
سپيد به ثانيه ي اكنون

هراس از خانه

 

 


خانه را از دور دوست ميدارم

در كودكي
هميشه به سوي خانه مي دويدم
حالا مي گويم
كاش كمتر دويده بودم

يك بار هم
روي شاخه ي ميان سالي
سيب مي خوردم
كه ماري از كنده بالا آمد
و درخت به زلزله افتاد

حالا
پير مردي با عصاي لرزان
رد شد
هرقدر گام هايش را آهسته تر بر مي داشت
زمين كوتاه تر مي شد

در دهان بي دندان لرزانش
زبان شكسته بود
و چشمانش مي گفتند
خانه رسيدن چه ترسناك است
آنگاه كه تنها باشي

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل  ۲۵۱             سال  یــــــــــــازدهم                   عقرب        ۱۳۹۴     هجری  خورشیدی         اول نوامبر    ۲۰۱۵