کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

میرحسین مهدوی

    

 

امروز قندوز، فردا کجا

 

 

 

 

قندوز پس از مدت ها مقاومت سقوط کرد و طالبان با ورود به شهر مراکز دولتی و ساختمان های خدماتی را به آتش کشیدند. سقوط قندوز از نظر سیاسی حادثه ی بسیار مهمی است. طالبان پس از افت و خیز های سیاسی زیادی اینک توانانیی نیروهای امنیتی دولت افغانستان را به صورت بسیار جدی به چالش کشیده اند.در چند و چون این ماجرا یک روایت تقریبا فراگیر اینست که افغانستان در جنگ علیه پاکستان در قندوز شکست نخورده بلکه پاکستانی های ارگ نشین با تدبیر و برنامه ریزی خائنانه قندوز را دو دستی به پاکستان بخشیده اند.چنین درکی از ماجرا چندان دقیق و موشکافانه به نظر نمی رسد اگر فرضیه ی عمدی بودن شکست را بپذیریم باید قبول کنیم که اشرف غنی یا عبدالله ازنفوذ و قدرت خارق العاده ای در میان نیروهای نظامی از یکسو و طرح و برنامه ریزی دقیق نظامی از سوی دیگر برخوردارند.

اگر رئیس جمهور بتواند از همه ی موانع ملی و بین المللی عبور کرده و لقمه ای به بزرگی قندوز را مثل قندی در کام پاکستان بگذارد قطعا کار خارق العاده ای انجام داده است. اما باید کمی منصف باشیم، چنین تهمت ناروایی را نباید به اشرف غنی بست. هم ما می دانیم و هم خودش که اشرف غنی مرد چنین کارهایی نیست.

منصفانه تر این است که بگوییم شکست در قندوز نه حاصل تدبیر خائنانه که بی تدبیری ابلهانه است.این شکست نتیجه ی شکست دیگر و بزرگتری است.

دولت وحدت ملی پیش از آنکه قندوز را با همه ی حیثیت و هستی اش تسلیم پاکستان کند، هستی و حیثیت دولت ملی و مردمی، انتخابات دموکراتیک و نظام قدرتمند سیاسی را به اربابان خارجی شان پیش فروش کرده بودند. شکست اصلی نظام سیاسی کشور خود همین دولت وحدت ملی است.  درست همان روزی که از انتخابات به ائتلاف سیاسی و انتصابات سمتی رسیدیم شکست خورده بودیم.

فرض کنیم باز دلیرمردان اردوی ملی قندوز را آزاد کنند. فرض کنید که باز هم جوانان این سرزمین با سرمایه ی خون و جان شان دست متجاوزین پاکستانی را از قندوز کوتاه کنند. اگرقندوز هم آزاد شود، هیچ تضمینی وجود ندارد که اسیران ارگ باز قندوز دیگری را به فروش نگذارند به نظر می رسد که مشکل عمیق تر و ریشه دار تر از سقوط و یا آزادی یک منطقه باشد. مشکل بیماری مدریت سیاسی کشور است.

این بیماری کشنده به تدریج باعث ویرانی و سقوط می شود. به نظر می رسد که هر تلاشی جز ترمیم بیماری مدریت سیاسی کشور نمی تواند دولت و نظام سیاسی را از یک سقوط جدی نجات بدهد.

 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل  ۲۴۹               سال  یــــــــــــازدهم                    میزان        ۱۳۹۴     هجری  خورشیدی           اول اکتوبر     ۲۰۱۵