کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

نصیرمهرین

    

 
دو کوتاه نوشت

 

 

 

 

۱

ریاست به دست کسانی خطاست
که از دستشان، دست ها برخداست

 

                                                         https://scontent-frt3-1.xx.fbcdn.net/hphotos-xfa1/v/t1.0-9/10421099_954879171218196_7895484573736275366_n.jpg?oh=e313ed12b66538979dd7bf5ed877adcd&oe=56971FA5

شاید از دستاوردهای پیروزمند فرهنگ مطیع ساز و خوی دهنده به رضایت، زیستن با تنگدستی و پذیرش فقر؛ یکی هم این باشد که وقتی بیچاره و گرسته یی سر در بالشت کهنۀ خویش می نهد و لحاف کهنۀ به ارث رسیده و پینه شده را بر سر و روی خویش می کشد؛ بگوید: خدایا به هر حال شکر! 
این برداشت را برجایش می گذاریم. اگر دامنۀ رنج مردم را در اوضاع چند دهۀ پسین بجوئیم، عصیان وفغان، خشم ونفرت وفشار های طاقت سوز ایشان را نیز بنگریم، به ژرفای مصیبت های تحمیل شده توجه نمائیم؛ مردم برای نجات خویش از اعماق نا امیدی، دست به سوی بالا نبرده اند. حال زار وپریشان، ریاست مشتی سود جوی، بی کفایت، خود فروش وجاسوس مشرب، متعصب وتنگنظر، عاری از فرهنگ سازنده گی و انسانی و . . . در دعای مردم، مطالبۀ گم شدن این مشت تبهکار را،در غیاب نیروی بسیجندۀ مردمی و آزاد، راه داده است                   .
امروز برای اکثریت مردم افغانستان فرهنگ قناعت ورضایت رنگ باخته است. آنها این واقعیت تلخ را نیز می نگرند که بسا از موعظه گران که برای مردم وعدۀ بهشت فردا را می دهند، خود در آن کشور، از امکانات بهشت گونه بهره مند شده اند. واکنش مردم به جایی رسیده است که رهایی از دست خطاکاران را می خواهند.

۲

بیکاری، دردیست که مداوای عاجــل می طلــبد

           
                                               https://scontent-frt3-1.xx.fbcdn.net/hphotos-xap1/v/t1.0-9/11223745_956836297689150_1111868942649107404_n.jpg?oh=c150850cf2a63524210580dd82a7517c&oe=56987930
شاید توضیح واضحات باشد، اگر پیرامون پیامدها وعواقب زیانباربیکاری سخن بگوئیم. همان پدیده یی که افغانستان دردمند شاهد آن است و کارکردهای دستگاه ونظام بیکاری آفرین و بالتبع اندوه گستر را می نگرد.   
-
 کتله های وسیعی ازمردم فقیر، باررنج بیکاری و پیامدهایی آن را که همه جوانب زنده گی ایشان را متأثر نموده، همچنان بردوش خویش حمل می کنند. 
-
 ده ها هزار جوان پس از پایان دوران تحصیل بیکار و بی سرنوشت استند.            
-
 تعداد کمی که پیوندی با حلقه های قدرت دارند، دارندۀ کاری می شوند.     
-
 تعدادی که به سوی وزارت دفاع ونظامی شدن روی می آورند، خطر مرگ ناشی از حملات تروریست ها ونفوذی های آنان را در فاصلۀ چند قدمی می بینند.     
-
 فرارجوانان و چگونگی راهجویی فرار وآنچه پس از بیرون شدن از وطن می بینند، خود گویای جگرخون کننده یی است از برگهای اندوهبارمهاجرت تحمیلی.   
-
 تروریست های طالبانی و "حکومت اسلامی"(داعش) که پول های سازمان های جاسوسی بیگانه را دراختیار دارند، برای شکاربرخی جوانان دام های مهلک نهاده اند.     
-
 بیکاری تعدادی از جوانان را به سوی معتاد شدن، خود کشی و . . . با انگیزۀ رهایی از دردهای بیکاری کشانیده است.      
  . .  .   
اما سران حکومت معیوب وآغشته بافساد، تقلب ودزدی؛ درادامۀ سیاست های غلط زمان کرزی، همچنان مشغول چانه زدن، وعلاقمندی شدید به تعمیل آرزوهای افزون خواهانه ومصیبت زای قومی می باشند. گویی گرداننده گان چرخ فساد انگیز این حکومت بویی از داشتن برنامه های نبرده اند که به نیاز انسان ها بیندیشند.

در چنین اوضاع واحوال، هر حرکت اعتراضی مدنی، هر فریاد وگامی که خارج از دایرۀ چنین دستگاه سربرمی آورد، در واقع روزنۀ امیدی رابرای رهایی مردم می تواند بگشاید.
حرکت اعتراضی جوانان بیکار، فریاد دلها و گام های نسلی است که باید راه گسترش دامنۀ اعتراض وحرکت مستقل خویش را بپیماید. 
از این حرکت باید پشتیباتی جدی به عمل بیاید.

 

 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل  ۲۴۸               سال  یــــــــــــازدهم                    سنبله/میزان        ۱۳۹۴ هجری  خورشیدی      شانزدهم سپتمبر     ۲۰۱۵