تصاویری که این روزها از پناهجویان سرگردان بروی صحفه های کمپیوتر و
تلویزیون می آید، صحنه های دلخراشی ازعمل کرد پولیس هنگری را به نمایش می
گذارد که باعث ناراحتی روحی هر انسان آگاه می گردد.
استفاده گازآش آور درمقابل اطفال وپناهجویان انداختن دو قرص نان توسط پولیس
هنگری به پناه جویان مرا بی درنگ به یاد توماس هابس
Thomas
Hobbes
متفکر انگلیسی سده هفدهم انداخت. که در اثر فلسفه سیاسی خود بنام "لویاتان"
در رابط حقوق بشر و مردم سالاری مفاهیمی چون "وضعیت طبیعی"، "حق طبیعی" و "
قانون طبیعی" و" قرار داد دولتی" که شالوده اندیشه او است، مطرح می کند.
به عقیده "هابس"، در وضعیت طبیعی که قانون و نظم دولتی اعتبار ندارد، فرد
انسانی تنها چیزی است که باقی می ماند و منطقن می تواند خاستگاه و شالوده
توجیه، قرار گیرد.
هنگری یکی ازکشورهای قاره اروپا است که حقوق بشر در آن قاره پهلو زد.
متاسفانه سیاستمداران کنونی هنگری گذشته خود را که روزی فرزندان هنگری در
پروسه مبارزه حقوق بشر سهم داشتند، بدست فراموشی داده اند. جنبش دانشجوی
هنگری به ۲۳ اکتوبر ۱۹۵۶ دست به عتراضات علیه سیستم استبدادی شوروی زدند.
نخست وزیر وقت هنگری امری نوج
Imre Nagy
نیز علیه سیستم استبدادی شوروی با دانشجویان یکجا طغیان کرد. رژیم استبدادی
و نظامی شوروی به سرکوب جنبش دانشجوی هنگری اقدام کرد.زنده یادامری ناش و
همراهان وی، به سفارت یوگوسلاویا پناهنده شدند و درسال ۱۹۵۸ توسط ارتش
شوروی تیرباران شدند.
برخورد غیرانسانی پولیس هنگری با پناهجویان خلاف حقوق بشر است. از همین جهت
ورنرفایمان، صدراعظم اتریش گفته است که برخورد مجارستان با پناهجویانی که
وارد این کشور میشوند، یادآور روز های تاریک تاریخ اروپا است.
یکی از ارزش های که در تاریخ معاصر جهان مطرح نمی شود و از هر بابتی مورد
نزاع بوده است و از درگیری ها نیز آسیب دیده است، ارزش " انسان" و حقوق و
کارکرد او در زندگی اجتماعی معاصر است. حقوق بشر و کرامت انسانی بر محور
همین ارزش ها پدید آمد. اما امروز بر خوردی که پولیس هنگری با این انسانها
می نماید، دور از فرهنگ و تمدن انسانهای است که روز گاری حقوق بشر را در
این قاره مطرح کردند.
تا کنون هیچ کسی بدون از یک نماینده جناح راست گرای هالند این سوال را مطرح
نکرده است که، علت این سیل پناهجویان از طریق آب و زمین چیست؟ کی کلبه
کهنه آن ها را منهدم کرد؟ جالب است که کشور های امریکا و انگلیس که پیشگام
ویرانگری عراق، افغانستان و سوریه و لیبی بودند، اکنون برای پناه دادن
پناهجویان مشکلات امنیتی میتراشند. سیاستمداران این کشور ها بدین باور
اند که شاید در بین پناهجویان تروریست های اسلامی باشند. کانادا و آسترالیا
نیز از پذیرش پناه جویان معذرت خواستند. اینها قرار است در آینده با انگلیس
یکجا به کمپ های پناه جویان سوریه در لبنان و ترکیه بروند و بعد از معاینات
و بررسی امنیتی چند هزاری را انتخاب کنند. عین عملی را که در سده هفدهم در
باره انتخاب برده افریقا انجام دادند. دسته دسته جوانان افریقای را آوردند،
به امستردام هالند، مارکت فروش برده ها را باز نمودند.
به قضاوت رهبر جدید حزب کارگر انگلیس آقای جرمی کوربین
Jeremy Corbyn
کسانی که از مناطق جنگ زده میگریزند، "انسانهایی مثل من و شما هستند".
او گفت باید با مساله پناهجویان به شکلی انسانی برخورد کرد. او از
سیاستهای جنگ طلبانه و نابرابری اقتصادی در جهان انتقاد کرد و گفت پیام
حزب کارگر باید این باشد که "ما یک جهان هستیم". این یک آرمانگرایی زیبای
است که درعمل پیاده کردن آن ساده نیست. درست است که فقر و نابرابری مشکلاتی
اجتناب ناپذیر نیستند، ولی سوال عمده این است که کی فقر را در جهان بوجود
آورده و کی مانع رفع فقرمی شود. تا زمانیکه شرکت های بزرگ اسلحه سازی که
ماشین جنگ وخونریزی اند و در فروش این ابزار قدرتهای حاکمه را در کنترول
خود دارند، قدرت آنها مهار نگردد، فقر ونا برابری از بین نخواهد رفت.
واقعیت این است که پناهجویان کنونی از افغانستان، عراق و سوریه از قشر شهری
اند. نیروی جوان جامعه اند. زیادتر آنها تحصیل کرده اند. قرارمصاحبه هارون
نجفی زاده، بی بی سی فارسی با مارکوس پوتزل سفیر آلمان در کابل؛ بتاریخ ۱۵
سپتامبر ۲۰۱۵، سفیر آلمان میگوید در شش ماه اول امسال نزدیک به ۸۰ هزار
افغان کشور خود را ترک کردهاند. توجه کنیم که اگر نصف این جمیعت تحصیل
کرده باشند، چقدر سرمایه های معنوی ازافغانستان فرار کرده است. همه ما خوب
می دانیم که مصرف تعلیم یک انسان در دوران مکتب در کشور های صنعتی در حدود
۱۸۰ هزاردلار محاسبه می شود.
واقعیت این است که نزدیک به پایان سال عیسوی این توده های با ارزش با فامیل
و اطفال خود هدیه کرسمس ۲۰۱۶ به شرکت های تولیدی آلمان می باشند. فراموش
نکنیم که آلمان ازجمله کشورهای است که با روی کار آمدن نازیها، بزرگترین
پناه گزینی مدرن را در اروپا رقم زد. ولی اکنون آلمان و جاپان دو کشور اند
که در ظرف ربع قرن اخیر به کسرنفوس کارگرگرفتاراند.
آلمان با یکجا شدن آلمان شرق در اوائل با مصارف هنگفتی که داشت نیروی کارگر
کافی خلاق بوجود نیامد. مردم آلمان شرق از نگاه سن پیر بودند و جوانان از
نگاه سطح تحصیل و سازمان دهی به سطح مردم غرب آلمان نبودند. در آلمان میل
عدم جوانان به ازدواج و تشکیل فامیل و نداشتن اولاد پروسه کسر نفوس را سرعت
بخشید. بسیاری تحصیل کردگان آلمان بخاطر باران و هوای تاریک به کانادا،
آسترالیا، امریکا، چلی وغیره کشور های امریکایی جنوبی مهاجرت می کنند.
اگرچه آلمان در دوهه گذشته دست به تدابیری جهت مهاجرت و ازیاد نفوس غیره
آلمانی زد، ولی عملی نشد. نخست جهت اشد ضرورت شرکت های تولیدی به متخصصین
ابزار نرم افزار کمپیوتر، تعداد از انجنیر های هندی را آورد.از آنجائکه
هوای سرد و بر خورد خشن مردم آلمان در روابط اجتماعی با غیره آلمانی این
شرایط برای هندو ها نچسپید هندوها با چنان شرایط سازگاری نشان ندادند.
ازکشورهای همجوار آلمان و شرق اروپا، پولند، اکراین، رومانیه، هنگری و
روسیه دست فروشان زیادی آمدند، که آنها نیروی کارگر جوان و خلاق نبودند.
اکنون پیشرفت نوعیت تولیدات آلمانی و قدرت اقتصادی آن در حوزه اروپا و فرش
بازار گرم اسلحه آلمانی در مناطق جنگ زده، اقتصاد آلمان را در صدر کشورها
اروپا قرار داده است. برای ادامه و حفظ ارزش اضافی به نیروی خلاق کارگران
زن و مرد جوان ضرورت دارد. پناهجویان کنونی آغازهدیه به شرکتهای تولیدی
آلمان است که با ویرانی کامل سوریه، چهارملیون انسان سرگردان دیگر
دراردوگاهای کشور همجوار منتظر خروج اند.
این قلم دو مرتبه شاهد دیدار آثار تاریخی سوریه بود. سوریه در شرق میانه با
داشتن شهرپالمیرا در ولایت حمص نگینه ی از فن معماری رومی را در خود جا
داده بود. حلب در کنار رود فرات نخستین شهردرحوزه بود که درآن نشانههایی
از معماری دوران هیتی، رومی، بیزانسی و ایوبی را می توان مشاهده کرد. تمام
این سرزمین بخاطرحفظ قدرت استبدادی پدر و پسر و جناح مخالف حکومت مستبده،
پیروان اسلام واقعی داعش به پشتبانی قدرتهای استعماری نابود
شد.
تورنتو، کانادا. ستمبر ۲۰۱۵
|