هنر خطاطی با توجه به قدامت تاریخی در کنار سایر هنر های
بلاد اسلامی ودنیای امروزه همواره در خور رشد وتوسعه بوده که ما میتوانیم
کتب زیادی را در مورد تاریخ خط وخوشنویسی دریابیم. خوشنویسی درافغانستان
وخراسان زمین به خصوص هرات باستان دردوره تیموریان وعصر حاضررنگ ورونق
بیشتری داشت چنانچه خوشنویسان وخطاطان زیادی درین خطه عرض وجود نموده که
احوال وآثار شانرا میتوان در کتب معتبر چون منابع صورتگران وخوشنویسان در
عصرتیموریان ، گلستان هنر ، پیدایش خط وخطاطان ،اطلس خط ،منابع آثارهرات ،
خطاطان ونقاشان هرات وهمچنان در اماکن مقدسه ومساجد ودر کتابخانه نسخ خطی
درکتابخانه عمومی کابل و ده ها اثر دیگر را میتوان مطالعه نمود.
.
حسن خط بیشتر دردربار های سلاطین وامرا ورجال دولتی پرورش یافت چه در
آنزمان ماشین های چاپی وجود نداشت آثار فرهنگی قرآن ها وهمچنان فرامین
دولتی به خط خوش خطاطان معروف مزین می شد وخوشنویسان هم نام خود را
باافتخار زیر آن آثار می نگاشتند که به همین سبب اسامی خطاطان وخوشنویسان
معروف گردید.
ازآنجائیکه خط وحروف عربی کاملاء در اختیار نویسنده قرار داشت واین خطوط
دارای هر گونه صفات تزئیناتی بود لذا خطاطان توانستند آنار به هر شکل طبق
دلخواه در آورندهمین امتیاز سبب شد که خوشنویسان به فکر ایجادانواع خطوط
گردند چه حروف درابتدای امر نهایت فراخ وکم ارتفاع بود ولی در اوایل قرن
پنجم هجری کشیده وزیبا شد ودردوره غزنویان وسلجوقیان خط کوفی بردقت و
زیبائی خود افزود وخط نسخ از آن بوجود آمد ودر قرن هفتم هجری خط تعلیق ظهور
نمود واز آنوقت بیشتر کتب خطی به این خط نوشته شد وبه حدی این خط شیوع
ورواج یافت که اگر کتابی به خط نسخ دیده میشود میتوان یقین نمود از کتبی
است که پیش از قرن نهم هجری نوشته شده است.
با ذکر مراتب فوق چون شناختن خطوط مختلف ومتنوع به غیر از خطاطان
وخوشنویسان واهل فن برسایرین همواره دشوار بوده جای آن دارد تا بمنظور درک
بهتر از خطوط متنوع به معرفی انواع خطوط پس از اسلام حسب آتی پرداخته شود.
انواع خط پس از اسلام
از قرن اول هجری پس از ورود دین مقدس اسلام به سرزمین افغانستان همانطوریکه
دگرکونیهای از نظر سیاسی اجتماعی ادبی مذهبی رونما گردید. درعرصه های مختلف
فرهنگی ومعنویات جامعه نیز تغیرات شگرفی وارد آمد. از جمله یکی هم تاثیر
زبان ورسم الخط عربی بر شیوه نویسندگی وخط مردمان این سرزمینن است یک سلسله
قواعد وضوابطی در ان وضع گردیده وبه اثر آن انواع گونه گون خط در کشور ما
به وجود آمد که از چگونگی آن حسب ذیل نگاشته می شود :
خط عربی وکوفی
خط عربی ماخذ از خط نبطی متاخر از ریشهءآرامی
است که درقرن پنجم میلادی رواج داشت مستشرقان پیدایش خط عربی قدیم را در
قرن های چهارم وپنجم میلادی درشبه جزیره طورسینا دانسته تذکر داده اند که
که سه نفر از خطاطان شهر بغداد به نامهای مرامر اسلم وعامر از واضعین خط
عربی میباشند.
رسم الخط اوایل اسلام که خلفای راشدین هم به آن شیوه نگاشته اند وقرآن ها
ورقعات هم به آن شیوه نگارش یافته ظاهراآ مخترع این طریقه کاملاء روشن نیست
ونمیتواند به یک شخص خاص تعلق بگیرد ولی به نقل ابن ندیم درالفهرست مرامر
ابن مره – اسلم ابن سدره – عامر ابن جدره واضعین خط عربی بوده اند که هر
کدام کاری رااز پیش برده اند چنانچه اسلم بن سدره فصل ووصل حروف راوضع کرد
وعامر بن جدره نقطه های آنرا بنیادگذاشت. .
مخترع رسم الخط قرن دوم هجری هم معلوم نیست امااز قدامت آن واضح است وآنرا
میتوان تحول خط کوفی بسوی کمال وجمال دانست. ابن ندیم گوید (نخستین خط عربی
خط مکی است وپس ازآن خط مدنی وبعد خط بصری وباز خط کوفی. رسم الخط کوفی که
مخترع آن ابن مقله میباشد طی ادوار مختلف به شیوه های گوناگون نگارش یافته
که از جمله میتوان از رسم الخط کوفی سلاطین غوری یادآور شد که خواندن ای
رسم الخط از سایر خطوط مشکلتر بوده واین خط بارسم الخط ابن مقله فرق بارز
دارد وآثار آنرا میتوان در مسجد سلطان غیاث الدین ومسجد جامع هرات مشاهده
کرد ونوع دیگر خط کوفی عصر شاهرخی است که در کتیبه های مصلی های هرات به
مشاهده رسیده که این خط خصوصیات خاص خود راداشته واز آن روش سایر خطاطانی
تقلید نموده اند. این خطوط به ذات خود کوفیست ولی در سطح ودور اختلافی دارد
که بطرف کمال وجمال وزیبائی سیر کرده است ).
.
درعصر پیغمبر اسلام حضرت محمد (ص ) خط عربی با همان سادگی وشکل ابتدائی آن
معمول بود که نمونهء آن در فرمان های مبارک پیغمبر اسلام (ص )به نام
پادشاهان آنزمان موجود می باشد.
خط عربی در قرن دوم هجری مطابق قرن نهم میلادی از شکل ابتدائی و(خط نسخ
شکسته)آهسته آهسته به شکل رسم الخط کوفی نزدیک گردید وتا زمان عباسی ها نیز
این خط رواج داشت.
.
در خراسان هم خط عربی وکوفی رواج داشت واز روی اسناد نوشته شده وبعضی سکه
ها وسنگ نوشته های که بدست آمده است میتوان به رواج این خط یقین حاصل کرد.
از خراسانیان به ویژه خاندان برمکی بلخی ، در پرورش خط وخطاطان توج خاصی
داشته چنانچه یحیی بن خالد برمکی (متوفی یکصدونود هجری )در خطاطی نیز
دسترسی داشت او بزرگترین خطاط دربار مامون الرشید (احمدبن ابوخالداحول)
راتربیت کرد. همچنین وزیر دیگر خراسانی فضل بن سهل به خطاطی توجه فراوان
داشت.
خط عربی کوفی در قاره اروپا با مسلمانان یکجا هنگام فتح هسپانیا از طریق
فرانسه نفوذ کرده حتی بردیوار های معابد وکلیسا های مسیحی تحریر شده و
همچنان درکشور های ایتالیا ، هسپانیا- وفرانسه آیات مبارکه قرآن کریم رابه
غرض تزئین معابد به خط زیبای کوفی نوشته می کردند..
باید متذکر گردید که خواندن خط عربی کوفی دشواریهای داشت وخواننده به مشکل
میتوانست آنرا بخواند وبنویسد آما بمرور زمان دانشمندان وخط شناسان در پی
ایجاد خط آسانتری بر آمدند تا بتوانند این مشکل را حل کنند همان بود که خط
نسخ را ایجاد کردند
خط نسخ
نسخ در لغت بمعنای رد کردن ، باطل کردن ودور
کردن چیزی از چیزی دیگر است نسخ همچنان بمعنای کتاب نوشتن نیز آمده است.
مگر دراصطلاح ادیبان وخطاطان نام یکی از شش خطی است که خطوط عربی پیش از
خود را منسوخ ساخته وبه همین سبب آنرا نسخ گفته اند.
خط نسخ پس از خط عربی کوفی برای نوشتن متن های دینی ومکتوب های رسمی ودولتی
به کار می رفت و همچنان این خط از سبب خوانا بودن چون مخصوص نوشتن قرآن
مجید بود به نام خط قرآنی نیز شهرت یافت واز جمیع خطوط عربی بیشتر رواج
پیداکرد.
نسخ از آن گویند که در کتابت قرآن مجید ناسخ دیگر خطوط گردید. گرچه خط نسخ
را ابن مقله اختراع نمود ولی یاقوت مستعصمی این شیوه را به کرسی نشانده است
ویاقوت قرآن های زیادی کتابت کرده است. گویند روزی یاقوت مستعصمی مشغول
کتابت قرآن بود که المعتسم خلیفه اورادوبار صداکرد چون او به خانه دیگر بود
پاسخ داد ولی بر نخواست که نزد خلیفه برود. دفعه سوم اورا صدا کرد یاقوت
گفت اینک آمدم سپس خلیفه خودش نزد یاقوت رفت ودوات سنگی رابرداشت وبه فرق
او زد وخون هایش ریخت ویاقوت قلم رابه خون خود تر کرد ونوشت وخلیفه پشیمان
شد اوراآزاد کرد وبه او اجازه داد تا هر چه می نویسد وهر کجا که میرود
برود. یاقوت خواجه جمال الدین نام دارد که از حبشه بوده وغلام معتسم آخرین
خلیفه عباسی بوده است وتتبع خط این ابواب را می نموده است وخطش ازین ابواب
اوج گرفت ودر بغداد بسال شصدونودوشش در گذشت .
ارآنجائیکه در بحث خط عربی وکوفی در مورد دشواریهای نوشتن وخواندن خطوط
عربی کوفی ذکر گردید غرض رفع دشواریها علمای ماهر این فن خط در پی ایجاد خط
منسوخ کنندهء آن شدند وبرای بوجود آوردن صورت یا شکل ووصل وفصل کلمه ها
وبنیادگذاری نقطه های حروف زحماتی را متقبل شده وبه اصلاح آن اقدام نمودند
چنانچه خطاط مشهور عرب ابن مقله در سال 310 هجری قمری در بغداد از خط عربی
کوفی شش نوع خط دیگر رااختراع کرد وبرای هر حرف یک کلمه را با شیوه خاص
نگارش کرد که نام این شش نوع خط را شاعری اینگونه بیان کرده است :
نگار من خط خوش مینویسد به غایت خول ودلکش مینویسد
مناشیر ومحقق نسخ وریحان رقاع وثلث وهر شش مینویسد
خط نسخ در حدود هزار سال پیش از امروز در کشور مارایج گردیده همچنین این
خطوط شش گانه تا روزگار فرمانروائی سلطان محمود غزنوی وتا زمان حیات حکیم
سنائی غزنوی نیز ادامه داشت. محققین مخترع خط نسخ راشخصی بنام عمادالدین
یاقوت مستعصمی دانسته اند. طوری که مولانا جامی هم فرموده :استکه
((موجب شهرت شد یاقوت را جز حسن خط )) یاقوت مستعصمی از افغانستان وارد
بغدادشدوخط نسخ رابااصول جدید تر وبهتر از قبل نوشت تا جائیکه در نزد
خطاطان عرب به (قبلته الخطاطین) معروف شده است.
خط ثلث
ثلث در لغت به معنی سوم حصهء چیزی آمده است اما
دراصطلاح ادیبان وخطاطان نام خطی است از خطوط هفتگانه. چون در اکثر حصه های
حروف سه حصه نوک قلم ودریک یک حصه تمام نوک قلم در نوشتن کلمه باکاغذ وصل
میشود از همین سبب آنرا ثلث گفته اند. این نوع خط را ابن مقله در بغداد
ایجاد نمود چنانچه دراین بیت اینگونه آمده است.
ثلث وتوقیع ومحقق نسخ وریحان ورقاع
ابن مقله وضع کرد این شش خط از خط عرب
طوریکه از بیت بالا استنباط میشود ابن مقله غیر از خط ثلث پنج نوع خط دیگر
رانیز ایجاد کرد. مقارن تاسیس مدرسه های حکاکی وخطاطی نیز بنیانگذاری شد
وشخصی بنام حسن بن مصطفی حکاک راکه اصلاءترکی بود در سال 1326 هجری قمری به
صفت آمر ومعلم خطاطی مدارس کابل مقرر شد وشاگردان زیادی از وی مستفید
گردیدند. خطاطان خط ثلث رابنام های خط عنوانی وخط تزئینی نیز یادکرده اند
وبیشتر مهرهاراهم بوسیله این خط حک می کرده اند. ضمناء خط ثلث مکتب ترکیه
عثمانی هم در کشور ما توسط خطاطان ترکی رواج یافت وخطاطان بیشتری از آن
شیوه پیروی کردند .
خط ریحان
ریحان در لغت به معنای گل خوش بوی وهر گیاه
خوشبوی آمده است ودراصطلاح خطاطان ونویسندگان به نوع خطی اطلاق میشود که به
گل وبرگ تزئین یافته در حروف کلمه ها نقشهای گل وبرگ ترسیم شود.
خط ریحان در قرن سوم اسلامی در شهر بغداد توسط ابن مقله ایجاد شده وپس از
آن به سرزمین افغانستان ودیگر کشور ها وارد گردید اما خطاطان باگذشت سالها
تغیراتی درآن واردکردند و آنرا دردیوار های عمارت بعضی لوحه ها نگاشتند.
درخط ریحان توجه دقیق عالمانه بکاررفته این نوع خط نزد شاعران زبان دری هم
از شهرت ادبی بیشتری نسبت به انواع دیگر خطوط برخوداراست .
خط محقق
کلمه محقق در لغت به ضم (م ) وفتح (ق اول )به
معنای به حقیقت پیوسته – محکم ومنظم بوده اما این کلمه به ضم (م ) وکسر (ق
اول ) به معنی تحقیق کننده وآنکه سخن رابه دلیل ثابت کند آمده است. در
اصطلاح ادیبان وخطاطان نام خطی است از شش خطی که از خطوط عربی وکوفی شکل
یافته باشد، با تحقیق زیاد این خط توسط ابن مقله وضع گردید. خط محقق از قرن
سوم هجری به بعد در بغداد جهت نوشتن رساله ها وکتاب ها به کاررفته زیرا
نسبت به خط عربی وکوفی به شکل خوانا وعام فهم نگارش یافته است. خط محقق با
خط ثلث از نظر شکل شباحت دارد. از همینجاست که درکشور ما کتابهای دینی
وعلمی را به همین خط نوشته اند. مانند : الابنیه عن حقایق الادویه وترجمان
البلاغه را که در قرن پنجم هجری نگاشته شده است. همچنین نمونه این خط
دردیوار های مسجد جامع پل خشتی – مسجد جامع پولیتخنیک کابل دیده میشود که
توسط استاد عزیزالدین وکیلی پوپلزائی خطاط مشهور کشور ما به شکل ماهرانه
نوشته شده است.
خط توقیع:
توقیع در لغت به معنای نشانی کردن فرمان ونشانه
گذاشتن برچیزی وهم به معنای دست خط آمده است. در کتابهای لغت توضیح شده است
که توقیع فرمانی را گویند که به قهر وخشم نوشته شده باشد بر خلاف منثور اما
دراصطلاح خطاطان ونویسندگان نام خطی است که در گذشته از آن برای نوشتن
فرمان ها ، کتابها ورساله ها ومکتوب های رسمی ودولتی استفاده میشد. خط
توقیع با خط مناشیر شباحت دارد زیرا نوشتن آن سهل وبدون تکلفات هنری وبدیعی
هم است.
خط مناشیر:
درلغت جمع منثور به معنای فرمانها آمده است به
خصوص فرمانی که به لطف نوشته شده باشد وخطی است که مخصوص نوشتن فرمان های
رسمی ودولتی بود. این نوع خط در کشور های عربی به نام خط دیوانی مشهور است.
خط مناشیر در قدیم درادرات رسمی ودولتی برای زود نویسی مکاتیب عاجل به کار
میرفت..
خط رقاع :
کلمه رقاع در لغت جمع لقعه بوده وبه کسر (ر)نامه
ها پاره ها نوشته های مختصر راگویند. خط رقاع از جمله شش خطی است که در قرن
سوم هجری توسط ابن مقله در بغداد وضع شد. خط رقاع در اصل یکنوع خط زینتی
عربی کوفی است که اندک شباحت به خط کوفی وخط ریحان دارد. درافغانستان در
گذشته ها کتابهای علمی ودینی رابه همین خط نوشته اند. نمونه این نوع خط در
لوح مزار سلطان محمود غزنوی ولوح قبر امیر سبکتگین پدر سلطان محمود در غزنه
دیده میشود که به همین خط نوشته شده است.
خط نستعلیق
تعلیق در لغت به معنای آویختن چیزی آمده است. دراصطلاح خطاطان به نوع خطی
اطلاق میشود که شبیه به خط شکسته دری وخط دیوانی عربی بوده اندکی شکل
نستعلیق نما رادارد این خط تا حدود پنجصد سال قبل درافغانستان ایران
وماوراءالنهر وهندوستان به کثرت درنوشتن فرمان ها به کار میرفت وخطی که
بنام سبک ماوراالنهر مشهور شده عبارت از همان خط شکسته تعلیق دری است. این
نوع خط از نگاه فنی شکل زنجیری وپیوسته داشته یعنی. یک حرف یک کلمه با حرف
کلمه دیگر پیوسته ومسلسل نگاشته میشود،.
البته از سبب آن کسی نتواند دربین کلمه ها وجمله های اصلی متن کدام کلمه یا
جمله ای را قصداء بگنجاند ویا کلمه وجمله ای را از متن تحریر شده حذف کند.
خط تعلیق از ترکیب وگردش حروف خطوط پهلوی اوستائی (1) بوجود آمده که خط متن
کتاب الابنیه به خط عنصری تعلیق قرن ششم است که بعداء توسط خواجه تاج الدین
بصورت خط هنری درآمد وازآن خط شکسته پیرایه بست واز خوش خطان تعلیق از
خواجه تاج سلیمان وخواجه کمال طغرائی ومولانا عتیق باید نام برد وخواجه
عبدالحی تعلیق رادرتحت قاعده واسلوب در آورده است
تاریخ پیدائی خط تعلیق به سده چهارم هجری رسیده وتاقرن هشتم هجری رایج بود
ودرنوشتن کتابها ونامه ها از آن کار گرفته میشد.
درقرن های هفت وهشت هجری مطابق قرن های سیزده وچهاره میلادی دوتن از خطاطان
مشهور به نام های خواجه تاج الدین اصفهانی وخواجه عبدالحی منشی خط شکسته
تعلیق را ایجاد نمودند. البته خطاطان دیگری چون : عبدالرحمن مذهب ، درویش
بلخی ، خواجه هروی ،محمد کاظم اصفهانی ودیگران در نوشتن این نوع خط استاد
کامل بودند .
باید گفت پیدایی خط تعلیق وابسته به ذوق وسلیقه مردم است. چنانکه مولانا
جامی درین مورد گفته است :
کاتبان را هفت خط باشد به طرز مختلف ثلث وریحان ومحقق نسخ وتوقیع ورقاع
بعدازآن تعلیق آن خطست کش اهل عجم از خط توقیع استنباط کردند اختراع
خط تعلیق ممزوجی بود از خط توقیع ورقاع ونسبت به دیگر خط ها پیچیدگی های
رادارابود چون این خط درمراسلات رسمی ودولتی استعمال میگردید ازین سبب آنرا
ترسل هم گفته اند. از سبب خمیدگی وپیچیدگی ها شاعران دری زبان آنرا به زلف
معشوقه تشبیه کرده اندچنانکه(حکیم قاآنی)این خط را به زلف خوبان تشبیه
نموده که گفته است.
ای زلف تو پیچیده ترازخط ترسل .
خط نستعلیق
این خط دراواخر قرن چهاردهم میلادی مطابق سده
هشتم بوجود آمده است خط نستعلیق از امتزاج هنری خطوط نسخ وتعلیق به شیوه
بسیار ساده وزیبا بوجودآمد. ازاین سبب درابتدا آنرا (نسخ به تعلیق
یانسختعلیق) میگفتند. بعضی خط شناسان خطاطی بنام خواجه میرعلی خوشنویس
تبریزی رابنیادگذار خط نستعلیق دانسته اند چنانکه سلطانعلی مشهدی خطاط قرن
پانزدهم میلادی مطابق قرن نهم هجری دراین ابیات گفته است که :
نسخ وتعلیق گر خفی وجلی است واضع الاصل خواجه میر علی است
تاکه بودست عالم وآدم هرگز این خط نبوده در عالم
وضع فرمود اوزذهن دقیق از خط نسخ وزخط تعلیق
.
نستعلیق از جمله زیباترین خط های است که درافغانستان،ایران، هندوستان،
،پاکستان وآسیای میانه نشر وتعمیم یافته وهنوز معمول است. خط نستعلیق دوسبک
باشیوه خاص داشت یکی آنکه به نام شیوه جعفر تبریزی یادشده ودرآغازدرخراسان
معمول شد. سبک دوم که به عبدالرحمن خوارزمی تعلق داردابتدا درقسمت های جنوب
غربی ایران رواج یافت اما بعداء شیوه خراسانی جای آنرا گرفت.
خط دیوانی
خط دیوانی یا دفتری نوع خطی است که اختراع آنرا
به منشیان دربارترکیه عثمانی نسبت داده اند چون خط دیوانی از خط تعلیق
گرفته شده وبه آن شباحت دارد به نام تعلیق دیوانی نیز یاد میشود. خواندن خط
دیوانی دشوار بوده به جز کاتبان زیرک ودقیق کسی آنرا خوانده نمیتواند. اصول
شیوه ها وقواعد این خط برای نخستین باربه وسیله خطاط مشهور ترک (ابراهیم
منیف ) که درعهد سلطان محمد عثمانی میزیست وضع گردید.
خط دیوانی که مخصوص نگارش زمانها ودیوان ویادارالانشای سلاطین بود به نام
خط همایونی ومقدس نیز یاد شده است وجه تسمیه آن به دیوانی این است که چون
درزمان های پیشین درافغانستان وتمام ممالک اسلامی اداره های بزرگ دولت یعنی
تمام دفاتر رابه زبان عربی به نام (دیوان) یاد می کردند بناء اعضای آن
دفاتردولتی رابنام دیوانیان ومستوفیان یاد می نمدند. همچنین همه اسناد
دولتی رااسنادواحکام دیوانی دانسته طرز تحریر آنرا دیوانی میگفتند. خط
دیوانی دوگونه است یکی خفی ودیگری جلی .
خط دیوانی خفی بدون حرکت (فتحه ، کسره ، وضمه ) وزینت نوشته شده نقطه های
حروف آن اگر یک یا دو باشندبه گونه چهارکنجه (چهارگوشه) دراز اگر سه تا
باشد مانند( ) رومی نوشته میشد دیگر در خط دیوانی جلی همه حرکت ها ونقطه
های حروف کلمات جداجدابه شکل متناسب وزیبا گذاشته میشوند. ومیان حرف ها
جمله ها با گذاشتن نقطه های خورد آرایش میشد. (2)
خط طغرا:
خط طغرا یا پیچیده کدام نوع جداگانه نبوده بلکه
یک صنعت تزئینی برای عنوان نویسی است. در این شیوه خط کلمه ها وجمله ها
رااز هر نوع خطی که باشد میتوان به شکل طغرا وپیچیده به جحت زیبائی وزینت
سر صفحه یابه صورت عنوان نوشت. این نوع خط صرف برای نشان دادن مهارت وقدرت
دست نویسنده در هنر خطاطی بکاررفته ضمناء جهت استحکام وزینت امضا وشکل
عبارت ها به کار میرود ازاین نوع خط در کندن مهر ها نقش ها یا تاپه ها
استفاده میشود
|