کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

زینت نور

    

 
بالماسکه

 

 
 
آیا می توانی
 مثل شوالیه ای مقابلم بنشینی
 دستم را بگیری
 و به سرانگشتان لرزانم
 بوسه بزنی
 آیا می توانی بلند ترین شعر عاشقانه ی «پوشکین» را
 با چشمان نم زده
 و صدای حزین دکلمه کنی
 یا با آن مرد سمج
 که هی دنبالم میکند
 آخر همین هفته
 در پارک شهر
 وعده دوئل بدهی…
نمیدانی خوابهایم چقدر طعم رمانس دارد 
چقدر طعم ماجرا‌های عاشقانه ی پاریس 
شاید سیب را از پنجره سوی تو پرتاب کنم 
شاید تو آن شهزاده یی باشی که می تواند با من
 بالماسکه بازی کند
 روی صحن زندگی ...

 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل   ۲۴۴                  سال  یــــــــــــازدهم                      سرطان/اســـــد        ۱۳۹۴ هجری  خورشیدی       ۱۶  جولای     ۲۰۱۵