کابل ناتهـ، Kabulnath
برگردان از: ظاهر تایمن
-مردِ سرود گر- اینکه دهانم، پُر است از خنده، و گلویم، غرق در سرود. تصور نمی کنی، که تا حال چه عذابی کشیده ام، برای پنهان کردنِ دردم؟ شاید چون دهنم با خنده باز است. گریه ی درون ام را نمی شنوی؟ چون پاهایم، خوشحالِ رقصیدن اند، نفهمیدی که، من مرده ام؟
بالا
دروازهً کابل
الا
شمارهء مسلسل ۲۴۱ سال یــــــــــــازدهم جوزا ۱۳۹۴ هجری خورشیدی ۰۱ جون ۲۰۱۵