کلمات هم عجب دنیایی دارند. بعضی کلمات مثل بعضی آدم ها آنقدر تازه و
پرطراوت اند که هرچه به آنان فکر کنی و هر چه در مورد سرشت و سرنوشت آنها
فکر کنی بازهم خسته نمی شوی. مثلا همین کلمه ی دم دستی و ساده ی " خوش" را
در نظر بگیرید. "خوش" اگر به تنهایی بیاید، یعنی وقتی که فقط خودش باشد و
خودش، معمولا به معنای شاد و خندان است و حالت را توصیف می کند. در این
صورت نام دستور زبانی اش قید است. خوش گاه به اول جمله می آید و در آخر آن
عموما الف اضافه می شود. در این صورت به جمله شکل دعایی – آرزویی می دهد.
حافظ می گوید که " خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود". یا وقتی که حضرت
عراقی می گوید " خوشا دردی که درمانش تو باشی/ خوشا راهی که پایانش تو
باشی".
بعد همین کلمه ی ساده و دم دستی "خوش" را اگر در کنار کلمه ی دیگری
بگذاردید و آنرا به صورت ترکیبی به کار ببرید، شیرینی شنیدن صدای این کلمه
ی جادویی زیاد تر می شود. دل به اضافه ی خوش را می شود به صورت "دل خوش"
نوشت. در این حالت خوش همچنان به معنای شادمانی است. اگر جای خوش و دل را
تبدیل کنیم و بنویسیم " خوش دل" در این صورت معنای خوش کاملا تغییر می کند.
خوشدل ( خوش دل) یعنی دلی که صاف و صادق است، دلی که آراسته و پاک است.
یعنی کلمه ی خوش که تا حالا نقش قید را بازی می کرد و فقط وضعیت آنی و صوری
را شرح می داد حالا وضعیت پایدار و مستقر را توضیح می دهد و تبدیل به صفت
شده است. وقتی می گوییم " خوشرو" منظور مان قطعا این نیست که طرف روی شاد و
خندان دارد. منظور مان اینست که طرف روی زیبا دارد. می بینید که در این
حالت نیز "خوش" ازنظر کاربردی تبدیل به صفت شده و از نظر معنایی نیز به شکل
عجیبی گسترش یافته است. " خوشخو" نیز از همین خانواده است.
در گویش ایرانی به خانم زیبا می گویند " خوشگل" ( خوش + گِل). در این حالت
دامنه ی معنایی خوش بسیار وسیعتر از مثال های قبلی است. زن زیبا کسی است که
جان او، خمیرمایه ی هستی او و در یک کلام گِل ( ) او خوش است. می بینید
که به جای کلمه ی خوش ( در همین عبارت پایانی حقیر) کلمات زیادی را می شود
به جای خوش گذاشت که معنای آن همچنان درست باشد. زن زیبا کسی است که جان
او، خمیرمایه ی هستی او و در یک کلام گِل او خوب / زیبا/ اصیل/ پاک/قابل
انعطاف و... باشد. تازه در این حالت به نظر می رسد که خوش می تواند حتی به
معنای اصیل و قیدی خود نیز به کابر برده شود. زن زیبا کسی است که گِل او
شاد و خندان باشد.
|