کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

محمد رضا محمدی

    

 
ملت جوان و بخت پیر

 

 

 

در داستان مثالی فریدون شاه و ضحاک و کاوه آهنگر، که یکی از تمثیلی ترین اساطیر سرزمین ما و در عین حال یکی از نمادهای جهانی برای داد ورزی و نوشدن حکومت است. کاوه آهنگر، پس از جور و جفای بسیار ضحاک ماردوش، با درفشی رنگین از ژنده های لباس های پاره پاره بر علیه این سیستم می آشوبد و پس از همراهی مردم، فریدون جوان را با یاران برنایش بر تخت می نشاند.فریدون حکومتی مبتنی بر داد و دانایی می سازد و درفش کاویان را با ژنده های پاره پاره اش دربلخ گزین بر می افرازد درفشی که تا امروز نیز هر ساله  برافراشته است و یاد آن دادگری جاودانه گرامی داشته می شود.

ضحاک تمثیلی از دوره بیداد و سیاه است. نشانه ای از پیشنیان برای ما که در این نبرد سیاهی و روشنایی راهنمای ماست.دوره ضحاک را می توان با دوره تیره طالبان و روزگار نکبت جنگ مقایسه کرد. سر فرزانه ترین فرزندان این مرز و بوم  طعمه مارهای ضحاک جهالت شدند و چه بیدادها که برسر فرهنگ و فضیلت و نیکویی های این ملک نرفت. کاوه ، دل دردمند مردم افغانستان است که لباس های پاره پاره شان برتن زارشان درفش دادگریشان بودند.کاوه یتیمانی است که پدرانشان را ذژخیمان به قتلگاه بردند.کاوه ،شیرمردانی است که دور از راحت خانه ، همسفر سنگ ها و صخره ها شدند و تن به تسلیم ندادند.تفنگ گرفتند و از دل خاراهای این سرزمین بر علیه ضحاک ،درفش مقاومت افراختند. مجاهدین راستینی که تاج کیانی را برای نسل تازه فریدون ها به امانت گرفتند. فریدون اما جوانانی است که درین سال ها تحصیل دانش و معرفت کردند.

نمی توان، شهر ضحاک را نگون کرد و دوباره عمال ضحاک را برتخت نشاند. نمی توان این اسطوره را درست به جای آورد مگر این که جوانان دانای این سرزمین را ارج نهاد. حکومت فریدونی ، جز با یاران جوان فریدون درست نمی آید.

نسل نوی که در طی این سال‌ها درافغانستان بالیده اند، بی هیچ تردیدی یکی از درخشان ترین نسل‌های تاریخ افغانستان است، نسلی که زیر سایه جنگ و وحشت، بار تاریخی کهن سال را بر شانه می کشند.

سرزمین کهنسال ما، برای رهایی از اندیشه های فرتوت، برای رهایی از چنگ دژخیم فساد و پلیدی و نژادپرستی و هزارآفت معمول و مستور افغانستان ، می باید  سر تا پا جوان شود.

 پیر را می نشاندند و برای او مشاورین جوان می گرفتند. ترتیب عقلانی این قاعده، وزرا و مسوولین جوان با مشاورین صاحب تجربه است. وزرایی که در سال های نکبت، به شیوه رشوه و فساد و بیداد خو گرفته اند، کوشش برای نیکوکاریشان عبث است.

روزگار جوان، دولت جوان و مدیران جوان می طلبد که زبان امروز دنیا را بلدند،شیوه های مرسوم بازی جهانی را می شناسند و با دانش و درایت امروز جهانی مسلحند و به نیروی جوانی ، تن بارگی و تنبلی روزگار گذشته را می توانند جبران کنند پیش از آن که کار از جبران بگذرد و دیگر صاحبان هویت این سرزمین در هیچ جای عالم سر بلند شدن و چشم روبرو شدن با مردم عالم را دیگر نداشته باشند. آن وقت هیچ مغاکی ما را تحمل نخواهد کرد و چون هزار تمیل زنده از گذشته، با خاک و سنگ و آهن و رویاهایمان کم کم نابود خواهیم شد.

بخت بازآید از آن در که یکی چون تو درآید

 
روی میمون تو دیدن در دول

پیشنهاد شدن وزاری جوان در روزهای باقیمانده به مجلس برای تکمیل کابینه، کم ترین کاریست که می توان برای تجدید جیات این سرزمین کرد. نیروهای جوانی که در طی این سال ها تواناییشان را در فضیلت و فرهنگ، در مدیریت و دوستی وطن به روشنی نشان داده اند. و حالا نوبت سکان داری شان است.

قاعده برعکس تا هنوز مضحکه ای بوده است که وزاری ت بگشاید

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل   ۲۴۱                    سال  یــــــــــــازدهم                      جوزا         ۱۳۹۴ هجری  خورشیدی         ۰۱ جون     ۲۰۱۵