روز
چهارشنبه، ۱۶ ثور، در روزنامه «ماندگار» مطلبی با عنوان «دستبرد
دوم کاظم کاظمی» خواندم، به قلم «حشمتخلیل غبار»، فرزند
مرحوم غبار، مورخ شهیر افغانستان. در چند جای این نوشته، آقای غبار،
محمدکاظم کاظمی را متهم کرده است که کتاب «افغانستان در مسیر تاریخ» را
مورد دستبرد قرار داده است و آن را به سود اجانب تحریف کرده است.
در بخشی از نوشتة آقای حشمتخلیل غبار آمده است: «افغانستان در مسیر
تاریخ»، تاریخ واقعی و علمی مردم مظلوم و مبارز افغانستان میباشد. این
کتاب که ضداستبداد، ارتجاع، استثمار ظالمانه و استعمار میباشد، به مردم
افغانستان تعلق دارد. ولی این کتاب هرگز به ریزهخواران آستان استبداد،
ارتجاع و استعمار تعلق ندارد. افغانستان در مسیر تاریخ (جلد اول و جلد
دوم) تاکنون در خارج و داخل افغانستان به چندصدهزار نسخه بدون کوچکترین
تغییر و کموکاست طبق نسخۀ اصلی چاپ شده است. هیچگاهی به عمال خارجی و
شخص شیادی که بدون مشروعیت و قانونیت بخواهد تحت عنوان ویراستاری و چاپ
مجدد به کتاب افغانستان در مسیر تاریخ دزدانه به نفع اجانب دستبرد بزند،
اجازه ندادهام و هرگز اجازه چاپ یا ویراستاری را به آقای کاظم کاظمی و
ناشر وی ندادهام و هیچگونه قراردادی را با آنها امضا نکردم.»
در مورد مطلب جناب غبار نکاتی قابل طرح است که ناچار باید آن را مطرح
کرد.
در چند دهه اخیر تعدادی از مهمترین آثار تاریخی افغانستان، مانند «تاریخ
احمدشاهی»، «سراجالتواریخ»، «افغانستان در پنج قرن اخیر» و… توسط برخی از
نویسندگان و ویراستاران سرشناس کشور ویرایش شده و نتیجة کار هم رضایتبخش
بوده است. این بسیار خوب است که ما امروز این آثار را با کیفیت بهتر و
حروفچینی تازهتری در دسترس داریم و ناچار نیستیم که به همان چاپهای قدیم
با حروفچینی قدیمی مراجعه کنیم. چنانکه من دیدهام، در هیچیک از این
کتابها تحریف یا دستبردی صورت نگرفته است؛ بلکه ویرایش در موارد فقط به
حروفچینی مجدد، اصلاح رسمالخط و گرفتن غلطهای تایپی محدود شده است.
بنابراین، ضروری است که کتابی مثل «افغانستان در مسیر تاریخ» که حدود نیم
قرن پیش با امکانات آن زمان چاپ شده و از نظر حروفچینی و رسمالخط با
هنجارهای امروزینِ چاپ و نشر برابر نیست، دوباره حروفچینی شود و با
رسمالخط و قواعد نقطهگذاری امروز چاپ شود. نمیدانم که چرا جناب
حشمتخلیل غبار تأکید دارند که این کتاب با همان حروفچینی نیم قرن قبل
منتشر شود و هیچ ویرایشی در آن صورت نگیرد!
و اما اینکه ایشان فرمودهاند «کاظمی در کتاب دستبرد زده است»، ادعایی است
که بدون دلیل مطرح شده و آقای غبار هم نمونهای از آنچه «دستبرد» نامیده
است، در متن نشان نداده است. البته اگر کاظمی واقعاً تصرفی در متن کتاب
کرده بود، قابل ملامت بود؛ ولی تا آنجا که من خبر دارم و جلد اول این کتاب
را که با ویرایش کاظمی منتشر شده است مطالعه کردهام،
بدون هیچگونه دخل و تصرفی فقط ویراستاری کرده و این ویراستاری فقط در حد
غلطگیری، بهروزساختن رسمالخط و دیگر مسایل فنی است. هرکس چاپ قدیم
کتاب را دیده باشد، تصدیق میکند که آن چاپ، واقعاً از نظر حروفچینی مشکل
داشت و آقای کاظمی را از این بابت باید ستود که چنین کار ارزشمندی را انجام
داده است.
جناب غبار تأکید میکند که کاظمی خیانت کرده و کتاب را تحریف کرده است.
البته اگر کاظمی کتاب را تحریف کرده باشد، محکوم است؛ ولی در مقابل، آقای
غبار نیز اگر بدون ذکر سند و نمونهای از این تحریفهای مورد ادعای خویش
ایشان را متهم کند، قابل نکوهش است.
نکته دیگری که باید یادآور شد، این است که آقای غبار نوشته است «دستبرد
دوم کاظمی» و این روشن نیست که منظور ایشان از دستبرد دوم چه چیزی بوده
است. آنچه از کتاب «افغانستان در مسیر تاریخ» با ویرایش کاظمی منتشر شده،
فقط در یک نوبت و آن هم جلد اول این کتاب بوده است که چند سال پیش توسط
انتشارات «عرفان» منتشر شد. در همان زمان هم همین حرفها مطرح شد و جناب
حشمتخلیل غبار مخالفت خود را با انتشار این کتاب نشان داد و به همین
دلیل، انتشارات عرفان نیز از چاپ جلد دوم این کتاب که آن هم با ویرایش آقای
کاظمی آماده شده بود، صرف نظر کرد.
حال چه اتفاق تازهای افتاده است که باز آقای غبار دوباره این موضوع را
مطرح کرده است؟ در حالی که جلد دوم این کتاب منتشر نشده است و ای کاش
میشد، چون واقعاً چاپهای قدیم این کتاب هم جلد اول و هم جلد دوم از نظر
فنی مشکل داشتند.
موضوع دیگری که قابل ذکر است، بحث حقوقی کتاب است. آقای غبار طرف حقوقی این
قضیه را آقای کاظمی دانسته و از امضاکردن یا امضانکردن قرارداد با او سخن
گفته است؛ در حالی که انتشار یک کتاب از نظر حقوقی به ناشر برمیگردد نه به
ویراستار. اگر قراردادی در کار باشد، باید با ناشر منعقد شود و اگر هم آقای
غبار شکایتی از این ناحیه داشته باشد، باید با ناشر مطرح کند نه با
ویراستار.
البته این نکته گفتنی است که ناشر کتاب در مقدمة چاپ اول که منتشر کرده،
دلایل خود را برای انتشار این اثر نوشته است، و میشود به آن مراجعه کرد.
جلد دوم هم به دلیل مخالفت آقای غبار، اصلاً منتشر نشده است تا مورد بحث
باشد. به نظر میرسد که آقای غبار از کیفیت و وضعیت انتشار این کتاب و
جزئیات آن اطلاعی نداشته است. این را از آنجا میتوان تشخیص داد که ایشان
از تحریف کتاب سخن میگوید؛ ولی حتا یک نمونه از تحریف را نقل نمیکند و در
ضمن هیچ مشخص نمیکند که آنچه مورد نظر ایشان است و ایشان آن را «دستبرد
دوم کاظمی» نامیده است، کدام چاپ از کدام جلد کتاب است.
|