رسیدم و به دری که نبود بر خوردم
به کلبه ای که درش بسته بود بر خوردم
رسیدم اما قبل از رسیدنم در شهر
به آن که باید در می گشود بر خوردم
رسیدم و تو نبودی رها شدم در شهر
میان شهر به قوم ثمود بر خوردم
به شهر مرگ به شهر کفن به شهر قبور
به شهر دزد به شهرحسود بر خوردم
به شهر دربدر دیدن تو در ماندم
به جای تو به تباهی به دود بر خوردم
مرا رسیده که می خواست؟ کال من خوش بود
من جوان به رسیدن چه زود بر خوردم
رسیدم و نرسیدن چقدر بهتر بود
رسیدم و به دری که نبود بر خوردم |