کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

رضا محمدی

    

 
رسیدن

 

 

رسیدم و به دری که نبود بر خوردم
به کلبه ای که درش بسته بود بر خوردم
رسیدم اما قبل از رسیدنم در شهر
به آن که باید در می گشود بر خوردم
رسیدم و تو نبودی رها شدم در شهر
میان شهر به قوم ثمود بر خوردم
به شهر مرگ به شهر کفن به شهر قبور
به شهر دزد به شهرحسود بر خوردم
به شهر دربدر دیدن تو در ماندم
به جای تو به تباهی به دود بر خوردم

مرا رسیده که می خواست؟ کال من خوش بود
من جوان به رسیدن چه زود بر خوردم
رسیدم و نرسیدن چقدر بهتر بود
رسیدم و به دری که نبود بر خوردم

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل   ۲۳۹                     سال  یــــــــــــازدهم                      ثـــــور         ۱۳۹۴ هجری  خورشیدی         اول  مَی     ۲۰۱۵