کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

قهار عاصی

    

 
از تبعید

 

 

من از تبعید گاه نازنین مرگان
زشهر سبز بارانخیز موعود
از دیاران بلند آوازه ناهید میایم
پیام اختران دارم
من از خورشید میایم

گریبان تا گریبان از سرودی سرخ لبریزم
جنون آمیزهء یک دره عشقم
حیرت انگیزم
من از آنجا که میایم
در آنجا عشق دیگر دختر شبگرد کولی نیست
شهبانوی معراجیست
تن با عطر گلهای سپید کوتلی شسته
نگاهش با سرود مهربانی
ناز آزین بسته
دستانش
میان سینهء کوهپایه بذر لطف میکارد</p><p>خدا در آنمقام
از پشت محراب و کتاب و سبحه و سجاده تک لبخند هایش را
بدامانی نمی ریزد
که می آید به هر جای که باشی جیبهایت را
پر از تلخان و توت و گندم و انگور میسازد

در آنجا شعر دیگر لایه بند حرف و ارگان نیست
که چون بیل و کدالی
دستیار روزگاران است
در آنجا گامهای مرد هایش را
زمین و آسمان با یک دهن لبیک میگویند
برید نوریانم
سویتان از کشور خورشید می آیم
من از تبعید می آیم

 

 

لوگر ۵ میزان ۱۳۶۳

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل   ۲۳۹                     سال  یــــــــــــازدهم                      ثـــــور         ۱۳۹۴ هجری  خورشیدی         اول  مَی     ۲۰۱۵