۹۳ سال قبل از امروز محی الدین انیس فرزانه فرزند نهایت
وطن دوست افغان، انسان مردم دوست و بیدارگرسترگ، دیارراحت و زندگی آرام و
حتی تجارت پدری درمصررا بخاطر عشق بی فرجام و شورآفرینش بوطن و بهدف بیداری
وطندارانش ترک کرد و راهی زادگاه پدری شد. او دوسال درمسجد سعدیه (غودال
امروز) که محل و مرکز تدریس مولانا سعد الدین تفتازانی علامه مشهور قرن
هشتم هجری درهرات عزیزبود اقامت اختیارنمود و با اهل فرهنگ و عرفان آنجا
محشور گشت، چنان الفت وی در دلهای مردم جا گرفت که وی را مولوی افندی مخاطب
نمودند." او درآنجا کتابی به شیوه مکالمه و مناظره، در باره مزایای قانون
بنام « ندای طلبه معارف» نوشت که یک قسمت آن چندی بعد بخرچ مرحوم شجاع
الوله وزیر امنیه که نایب الحکومه هرات بود در مطبعه دانش هرات بچاپ رسید"
۱
در رابطه به کار های انیس در هرات میگویند که : روزی
جوان مسگری را .... بجرم اینکه پول یک کفگیر را که شخصی از او خریده بود و
در ادای آن تعلل میکرد و او مطالبه مینمود به تهمت ناسزا گفتن متهم کردند و
همان شخص مدیون دستار خود را در گردن او انداخته او را از دکان پائین کشید
و فریاد نمود که ( الصلوة و سلام علیک یا رسول الله) و این شعاری بود که هر
وقت کسی را تکفیر مینمودند با آواز بلند گفته میشد، بر اثر این صدا عدهُ
کثیری در اطراف آن مرد جمع شدند و او را کشان کشان بطرف محکمه میبردند،
درین اثنا محی الدین که ما او را مولوی افندی میگفتیم با ایشان مصادف شد و
کیفت را پرسید گفتند او حرف کفر آمیززده است، مولوی افندی با فصاحت آن مردم
را آرام ساخت جوان مزبور را از چنگ ایشان نجات داد واو را با خود بمدرسه
برد و نصیحت نمود و سفارش کرد که برای چند ماهی از هرات دور شود."
۲
بدینگونه انیس مصمم تر شد که : " تا زمانیکه از راه قلم
افکار مردم تنویر نشود همیشه تعصب جاهلانه بر این کشور حکمفرما خواهد بود"
دو سال بعد ازآن انیس بکابل آمد و اولین جریده ملی
غیردولتی را در ۱۵ ثور ۱۳۰۶ شمسی تاسیس نمود که اعلیحضرت امان الله خان
روزی بدفتر آن جریده رفته و انیس بیدارگر و فرزانه را تشویق و تحسین نمودند
و گفتند"تصمیم شـما که خدمت در راه بیداری مردم و ترقی مملکت اسـت موجب
رضایت و خوشی ما گردیده با چنین همت عالی که دارید من هم به شـما کمک میکنم
در این راه پیش بروید. انیس در برابر این لطف شاه صرفاً سپاسگزاری می نماید
و وعده میدهد که از طریق نشرانیس در جهت تنویر مردم و آشنائی آنان با دنیای
معاصر تعمیم عدالت و حیات قانونی در کشور و فراهم ساختن زمینۀ ارتباط فکر
آنان با مردم جهان از طریق نشر خبرها مقالات علمی و سیاسی خدمت خواهند
کرد." ۳
روزی انیس به سلسله سایرمضامین اجتماعی و انتقادی
درشمارۀ ۲۷ سال دوم نشراتی خود ( ۲۱ حمل ۱۳۰۷) زیرعنوان« یک نفرپاسبان
بیدارخواب» مضمونی را نشرنمود که دراین مضمون دستگاه پولیس مورد انتقاد
قرارگرفته و درآن از یک تعداد سرقتهای خطرناک تذکر داده شده است. نشراين
مضمون باعث شکایت « مدد خان » مامور پلیس توپچی باغ را فراهم می سازد که به
اثر آن به تاریخ ۲۴ حمل به سـاعت ۱۱ قبل از ظهر انیس به محاکمه کشانیده شد.
پلیس دفترجریده انیس را مهرولاک نمود واین مصادره تقریباً سی ساعت دوام
کرد. بنابرآن نشرشمارۀ بیست و هشتم جریده انیس به تاخیر افتاد. روزی که
انیس از نشربازماند موضوع بغرض آگاهی مشترکین و مشتریان ذریعۀ اعلانی که در
پردۀ سـینما کابل انداخته شـد ابلاغ گردید. با اطلاع ازمصادرۀ انیس ومحاکمه
و توقیف« محی الدین » ازطرف مامورین دولت مظاهرۀ وسیعی سازمان داده شد.
تظاهر کنندگان با شعارهای احتجاج آمیزبه دفتروالی کابل ریختند،رهایی محی
الدین انیس وختم مصارۀ جریدۀ او را تقاضا کردند. والی کابل ناگزیر با
مامورین از در مسـالمت پیش آمده رهایی انیس را وعده داد. چون پافشـاری
مامورین و مظاهره ادامه یافت، ومقامات عالیه دولت ازآن اطلاع یافتند، لذا
محمد ولی خان وکیل سـلطنت « امان الله خان» به اسـتقبال مظاهره چیان شتافت
واز آنان معذرت خواست. به امراو انیس از زندان برآمد. با رهائی انیس از
زندان مضمون مظاهره تغییر یافت و مظاهره چیان در حالی که محی الدین انیس را
روی شانه های خود برداشته بودند، تا دفتر جریدۀ او به دفترش مراجعه
میکردند. همچنین جراید حکومتی نیز در برابر پلیس به حمایت از انیس برخاسـته
بودند، محی الدین انیس نسـبت به خود و جریدۀ انیس در شـماره ۲۸ انیس
ابرازشکران مینماید" ۴ ازین مطلب
در می یابیم که زنده یاد انیس تا چه حد در بیداری و روشنگری مردم نقش داشت
و اهل فرهنگ و عرفان او را دوست داشتند.
نه دهه بعد که عملداران جهل ودهشت ودرندگی تلاشهای
فراوان برای خموشی مشعل عرفان و دانش نمودند و می نمایند، در۲۸ حوت ۱۳۹۳ ش
درمرکزشهر کابل به تحریک مجاور یا متوالی زیارت شاه دو شمشیره، دختر جوان
روشنگر و بیدارگر، جوان تحصیل کرده وبا دانش و جوانی با هزاران آرزو و
ارمان را عده ازارازل و اوباش بشهادت رسانیدند که سراسر وجدانهای بیداروطن
مان را درتمام جهان بشورآورد. تا اکنون هيچکس جواب قناعت بخش نداده است
وهمه متفق الرأي اند که درنده گان قاتلین فرخنده انسان نبودند، به خاطري که
انسان ها قضاوت را در ارتباط به ارتکاب جرايم به قاضي محول مي کنند، انسان
ها عاطفه دارند، وجدان دارند و زنده گي اجتماعي شان قانونمند مي باشد، نه
جنگلي و صرف به امر تعويذنويسي و بدون موجب آدم نمي کشند.
آنچه تشابه این دو حادثه است اولی آدم خسیسی که دین را
وسیله و ابزار منافع خود ساخت وبخاطر پول یک کفگیر، یک انسان را تا درمرگ
سوق داد، ولی مردم احساس و وجدان داشتند و فوراً عمل نکرده او را بسوی
دادگاه میبردند، بعد ازآنهم به مشوره و مداخله انیس بزرگ گوش دادند. ولی
نود سال بعد که اندیشه های خشن و خشونت بشدت پخش و تبلیغ شده بود باز هم
آدمها فرومایه و بیسواد و بی فرهنگ ودین فروش بازهم برای منافع خود زندگی
یک انسان را درنظر نداشته وبه همکاری دوستان اوباش ولچک شان که مجهز با
سلاح کمری وموترها لوکس بوده و کارشان دختر آزاری و زن ستیزی، چورو دزدی و
لومپن گری است که متاسفانه دوستان امنیتی شان ( پلیس) هم انها را حمایه و
سیل بین بودند، یکی ازوحشتناک ترین فاجعه قرون را انجام دادند. ولی اینبار
دیگرمولوی افندی موجود نبود که بر سرراه برسد و مانع شان گرددولی درعوض
نامردان ذلیل تراز قاتلین مصروف عکس و فلم برداری یادگاری در تیلفونهای شان
بودند و بس.
یکبار دیگر در وطنم ضرورت اشد به بیدارگران و روشنگران
احساس میشود که صدا زنند : از خواب گران خواب گران خواب گرن خیز ، از
خواب گران خیز و هم چنان فرموده شادروان انیس
را تکرار و باز هم تکرار مینمایم که:
" تا زمانیکه از راه قلم افکار مردم تنویر نشود همیشه تعصب
جاهلانه بر این کشور حکمفرما خواهد بود"
******
منابع :
۱.
ــ کتاب سال انیس مطبعه دولتی کابل.
۲.
ــ عین مآخذ ص ۴۱.
۳.
ــ آرام ارزگانی ــ هویت انیس ــ سایت انترنی نی شماره
هفتم سال هفتم سنبله ۱۳۸۸ / اگست ۲۰۰۹ .
۴.
عین مآخذ.
|