کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

محمد مهدی حبیب زاده

    

 
خاطره‌هایی از رادیو افغانستان

 

 

این کتاب ارزشمند دارای شش بخش است که  از همین شماره به نشر می رسد.

 

جناب دکتر اسدالله شعور، در تقریظ این کتاب همه‌جانبه بر متن کتاب روشنی انداخته اند و در مورد نویسنده کتاب آورده اند که:


«زنده ياد حبيب زاده اين خاطره هايش را در سنين کهولت و در کمال پريشانى افكار و انديشه هايش در سال های مشقتبارِ مهاجرت در پاکستان به منظورِ فرار از فشارهای روانىِ ناشى از بى وطنى بهن گارش درآوردها ست.
چنين حالتى را بسياری از ما تجربه کرده، و ديدهايم که در همچون جَوی، مجالى برای تفکر عميق نه می يابيم؛ و او نيز در نتيجه ی اين وضعيتِ زنده‌گی، تسلسلِ تاريخی رويدادهايى را که باز میگويد؛ نتوانسته آن گونه يى که بوده است به صورتِ دقيق رعايت نموده، سنه های حوادث را قيد نمايد؛ و از جانبِ ديگر چون در جريانِ نوشتن اين يادداشت هايش مقيمِ داخل کشور نبود که از همكاران و همدوره هايش درين زمينه خواستارِ مشوره گردد؛ و اگر در داخلِ کشور هم میبود، وضع جامعه ی ما درآن برهه ی زمان چنان بود که شماری از همدوره ها و همكارانش مدت ها پيش ازو مجبور به ترکِ وطن شده بودند؛ تعدادی هم چشم از جهان پوشيده و جمعی نيز به شهادت رسيده و يا در زندان های رژيم دموکراتيکِ خلق! پوسيده بودند؛ ازينرو درين برهه ی زمانى، امكاناتِ مشورت با اهلِ دل و اهلِ رشته برايش باقى نمانده بود.

 

حبيب زاده که از آغازِ تهداب کنى و لين دوانى شبکه ی فرستنده ی راديو تا ساليان عروج نشراتِ آن در دهه ی دموکراسى؛ از تخنيکری امپليفاير گرفته تا مشاوريت رياست عمومی راديو افغانستان، مسؤوليت های گوناگونى را بر عهده داشت؛ خاطره های بسيار جالب و گفتنى های انبوهی داشت که هم برای شنونده دلچسپ بود و هم برای تاريخِ رسانه های شنيداری کشور برخوردار از اهميتى بزرگ و فوقا لعاده؛ ولى دردا که در محيط هجرت آدم وارد به موضوعِ خاطراتِ او وجود نداشت تا وی را بها هميت آن ها ملتفت می ساخت؛ زيرا او يک كادرِ فنى و تخنيکی راديو بود، نه مؤرخ و نويسنده ی موشگافى که متوجهِ جزئيات مسايلست. پس حبيب زاده نيز مانند همه ی مردم تصور مینمود که سرگذشتِ او چيزی معمولى، شخصى و روزمره است؛ ولى خداوند خير زيادی را نصيب استاد سيدمسعود بگرداند که تشويقِ وی باعث گرديد همين سمنِ رنگين از چمن خاطره های روانشاد حبيب زاده ثبتِ صحايف روزگار گردد.»

 

بخش نخست کتاب را با کلیک کردن بالای عکس می توانید مطالعه کنید

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل   ۲۳۶                      سال  یــــــــــــازدهم                        حوت/حمل         ۱۳۹۳/۱۳۹۴ هجری  خورشیدی         ۱۶ مارچ     ۲۰۱۵