کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 
 
 
 

داکتر لطیف طبیبی

 
 

            حکم اعدام پرویز کامبخش،
                          سیاه روز دیگری در اوضاع اجتماعی افغانستان

 
 

  کس نماند است دراین وادی دوزخ بی غم

تو دیگر بس کن وآتش مفشـــــــان ای قاتل

                                                                                  قهار عاصی، کابل ١٣۷٦

 

 صدور حکم اعدام آقای پرویز کامبخش محصل دانشکده ژورنالیزم دانشگاه بلخ و روزنامه نگار از طرف محمکه بلخ، ضد قانون اساسی افغانستان و خلاف تمام قوانین بشری است. چنین حکمی تنها و تنها از یک محکمهء صادر میشود که هنوز در چنبر ساختار یک جامعه قبیلوی و قرون وسطائی است. صدور چنین حکمی خلاف اصل آزادی بیان و عقیدهء انسانی است.

حکم اعدام کامبخش سرآغاز مرحلهء دوباره از سیاست استبدای مذهبیون افغانستان است. اگرچه استبداد و آدم کشی در پروسه سه دهه اخیر در افغانستان همیشه عملی شده است و ملیون ها انسان بیگناه به خاطر قدرت طلبی نظام های استبدادی بر پایه ایدئولوژی، جان خود را از دست داده اند، لاکن اکنون این استبداد نوین دارد شکل تازهء را بخود می گیرد.

 

فرق نظام ریاست جمهوری اسلامی استبدادی کنونی افغانستان با مقایسه نظام های استبدادی کمونیستی و مذهبی پیشین این سرزمین دراین است، که این نظام در لفافه مشروعیت سیاست بین المللی جامعه جهانی سرپا شده است. مصارف صدرنشینان چپاولگر نظام ریاست جمهوری افغانستان از خارج پرداخته می شود. بدبختی مردم وادی های هندوکش در این است که بلیون ها دالر پول مالیات زحمتکشان کشورهای صنعتی برای احداث افغانستان ویران در این کشور سرازیر می شود ، اما این پول ها به جیب یک گروه از چپاولگران دولتی و جنایتکاران جنگی و مذهبی و مافیای مواد مخدره ریخته می شود.از همین خاطر این گروه ها برای حفظ قدرت خود از ناآگاهی توده های عظیم مردم استفاده می برند. این گروه ها، مذهب را وسیلهء برای سرکوب صدای حق طلبانه گزارشگران مطبوعات و برخی از شبکه های تلویزیون ها قرار داده اند.

 

در حالیکه در افغانستان اسلام خراسانی که چندین صد سال پیش توسط عیاران این سرزمین گسترش یافته بود، آمیختهء از فرهنگ و شادابی سرزمین های ماورالنهر بود که عقاید و فرهنگ های گوناگون و نژادهای متنوع طی قرن ها در پهلوی هم  زیست با همی داشتند؛ لاکن اکنون در افغانستان گروه های اسلامیست با تبلیغ و گسترش روش اسلام سیاسی آرایش یافته دیوبندی هندی و پاکستانی و یا سلطه گرائی مذهب شیعه ایرانی، مقبولیت و شکیبائی اجتماعی پیشین این سرزمین را به باد فنا داده اند. سایه سیاه این سلطه گرائی قشری به جای کشیده است که حتی یک محصل با خواندن یک مضمون از شبکه انترنت جهانی به مرگ محکوم می شود.

 

روشنفکران افغانستان باید آگاه باشند، که محکومیت پرویز کامبخش سرآغاز استبداد نوین مذهبی در افغانستان است. حتی با آزادی کامبخش که موجب خوشی همه عناصرآزادیخواه خواهد بود، بازهم نباید فاجعه کامبخش را بدست فراموشی سپرد. برای اینکه سرزمین وادی های هندوکش یکی از گذرگاه های ناآرام  کنونی جهان است. اکنون این حوزه دوباره جذابیت سیاسی و اقتصادی خود را در میدان رقابت های سوداگری جهانی پیدا کرده است. از یک سو سرنوشت بی بند و بارانه پاکستان و از سوی  دیگر سیاست سرکوبگری و توسعه طلبی آخوند های ایران و بالاخره پیشروی اقتصادی دولت های روسیه وچین " پایه گذاران قرارداد شانگای"، مسلهء عمده برای دولت های کشورهای اروپائی شده است.

 

دولت امریکا و همفکران او که تا امروز در حدود صد بلیون دالر در افغانستان به مصارف جنگ و نظام اداری افغانستان پرداخته اند، از عدم موفقیت سیاسی خود در منطقه ناراحت اند. اگرچه دولت امریکا در تاریخ امپراتوری از ناآرامی های حوزه ای  بهره برده است، لاکن کنترول حوزه وادی های هندوکش و کشورهای همجوار پروسه طولانی  را در بر گرفته است. به ویژه که مصارف بی جای جنگ افغانستان و عراق، امپراتوری امریکا را به بزرگترین بحران سرمایه مالی گرفتار کرده است.

 

شکست سیاسی امریکا و پیمان ناتو در افغانستان باعث شده که امریکا نظر به تجربه سیاسی که از روش سیاست خود در جهان محروم دارد، در افغانستان به آن روش سیاسی شدت بخشد. روش سیاست امریکا در جهان محروم سربکوب روشنفکران و آزادیخواهان توسط گروه های مذهبی و حکومات دست نشانده است. اکنون این روش سیاسی در افغانستان توسط دولت و نظام حقوقی مذهبی آن در حالت شکل گرفتن است.

 

از این جهت حبس و صدور حکم اعدام پرویز کامبخش هدیه تلخ سال نو 2008 میلادی برای آنعده از روشنفکران قدرت طلبی است که علمبردار دموکراسی امریکائی شده اند. اکنون این عده شرمنده، بر اریکه دولت دست نشانده افغانستان و شرکای مذهبی و مافیای آن نشسته اند و عاری از قدرت اجرایی، به آینده خود اشک ندامت می ریزند.

 

باعرض حرمت. تورنتو جنوری 2008

 

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٦٦                        سال سوم                          جنوری 2008