کابل ناتهـ، نسیم فکرت، خونینترین سال برای روزنامه نگاران افغان

کابل ناتهـ   kabulnath

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

سال سوم شمارهء   ۵٦ جنوری   2008 بروز گرددیده   01/02/2008
 
 

نسیم فکرت

 
 
خونین ترین سال برای روزنامه نگاران افغانستان
 
 

انجمن رسانه‌های آزاد آسیای جنوبی (سفما) در یک کنفرانس خبری‌، سال 2007 را خونین‌ترین سال برای روزنامه‌نگاران افغانستان و جهان اعلام کرد. در گزارش این انجمن آمده است که بیشترین موارد خشونت علیه خبرنگاران را دولت مرتکب شده است و در ضمن در چندین مورد دیگر مانند قتل، ضرب و شتم و بازداشت، دولت را مسئول خوانده است. و نیز در گزارش این انجمن آمده بود که در سال 2007 پنج خبرنگار به قتل رسیده و حدود 60 خبرنگار دیگر مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند.

ضیا بومیا معاون کمسیون این انجمن به رسانه‌ها گفته بود: افزون بر کشته شدن چند خبرنگار، حوادث دیگری نیز اتفاق افتاده است، مثلاً 10 تن از خبرنگاران به دلایل مختلف زندانی شدند. در پنج مورد دیگر به خبرنگاران هشدار داده شده بود که «یا گزارش‌دهی‌شان را متوقف کنند و یا هم نحوه تهیه گزارش‌های خود را تغییر دهند

آقای بومیا می‌گوید: «بر اساس گزارش‌های ما، عاملین چنین تهدیدها، بیشتر افراد وابسته به دولت هستند و هیچ نهادی در دولت نیست که مشکلی برای خبرنگاران ایجاد نکرده باشد. » البته به گفته آقای بومیا، عامل همه این خشونت‌ها تنها دولت افغانستان نبوده؛ بلکه خبرنگاران حتی از طرف نیروهای بین‌المللی مستقر در افغانستان هم مورد خشونت و آزار قرار گرفته‌اند.

قانون جدید رسانه‌های افغانستان
روزنامه‌نگاران افغان و رسانه‌های افغانستان بدترین سال را برای آزادی بیان تجربه کردند. سال 2007 همراه با مشکلات متعددی بود. ابتدا قانون جدید رسانه‌ها سر و صداهای زیادی را برانگیخت. تغییرات در قانون جدید رسانه‌ها، اگر چه در اول با نگرانی‌های زیاد برخی از روزنامه‌نگاران افغان همراه بود، اما بعد از تصویب آن در پارلمان خیلی‌ها امیدوار بودند که تغییرات مثبت زیادی در آن رونما شده است.

 

سرانجام در روزهای آخر سال 2007 میلادی، از رسانه‌ها اعلام شد که رییس‌جمهور کرزی از توشیح قانون رسانه‌ها که در ماه می سال گذشته توسط پارلمان افغانستان تصویب شده بود، خودداری کرده است. دلایل مشخصی در این مورد از طرف رییس‌جمهور کرزی ارائه نشده است. گفته می‌شود رییس‌جمهور تنها به این نکته اشاره کرده است که برخی از مواد این قانون، با قانون اساسی این کشور در تناقض است. این موضوع نگرانی و تشویش زیادی را در میان روزنامه نگاران و نهادهای جامعه مدنی برانگیخته است.

برخورد غیرقانونی با رسانه‌ها
برخورد پلیس و دادستان کل افغانستان عبدالجبار ثابت با تلویزیون خصوصی طلوع به یکی از بحث‌های داغ در رسانه‌ها و نهادهای جامعه مدنی تبدیل شد. این ماجرا زمانی شدت گرفت که پلیس به دستور دادستان بدون داشتن نامه رسمی به تلویزیون طلوع حمله برد و سه تن از خبرنگاران را بازداشت کرد. این موضوع حتی منجر به ریختن طرفداران هر دو طرف به خیابان‌ها شد که شعار مرده باد و زنده باد علیه یکدیگر سر‌ می‌دادند.

ادعای آقای ثابت این بود که خبرنگار تلویزیون طلوع سخنان او را تحریف کرده‌اند. اما به گفته برخی از حقوق‌دانان، راه حل این نبود که پلیس بدون حکم دادگاه وارد حریم خصوصی تلویزیون شود. به ادعای آنان در این مورد، پلیس، خود قانون را صریحاً نقض کرده است.

سه کارمند تلویزیون بعد از گذراندان چند ساعت در بازداشتگاه آزاد شدند؛ اما بلافاصله از طریق تلویزیون ادعا کردند که از سوی نیروهای پلیس مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند. این مسأله اعتراض و خشم گسترده محافل رسانه‌ای را به همراه داشت. این غائله رفته رفته بی‌هیچ نتیجه‌ا‌ی پایان یافت و گویا دادستان کل به قول معروف کوتاه آمد.

سانسور و فشار از طرف دولت
قبل از این‌که تغییرات و تعدیلاتی در قانون جدید رسانه‌های همگانی ایجاد شود، دولت دست به یک تصمیم بسیار جدی و پیش‌بینی ناشده‌ای زد؛ و آن این بود که امنیت ملی، اعلامیه‌‌ای چند فقره‌ای صادر کرد و در آن به طور واضح از وضع کردن محدویت بر کار رسانه‌ای و سانسور سخن گفت و‌ در خیلی‌ عرصه‌ها راه را به روی گسترش آزادی بیان بست.

در این مورد حتی رییس‌جمهور کرزی به رسانه‌ها هشدار داد که وضع به این صورت نخواهد ماند و به زودی تغییراتی خواهد آمد. البته برخی از روزنامه‌نگاران از سخنان رییس‌جمهور کرزی این گونه برداشت کرده بودند که گویا تغییرات تنها در قانون جدید رسانه‌ها نخواهد بود؛ بلکه به نحوی فشار و اعمال محدویت از طرف دولت را نیز به همراه خواهد داشت.

 

از اعلامیه امنیت ملی و سخنان کرزی دیری نگذشته بود که مجلس سنای افغانستان، مصوبه چهار ماده‌‌ای را تنظیم کرد و از دولت صریحاً خواستار سانسور برنامه‌های تلویزیونی شد. در بخشی از این مصوبه بر این نکته تأکید شده بود که باید از پخش فیلم‌های (به تعبیر این مجلس) «مبتذل» و برنامه‌هایی در تضاد با عقاید مردم افغانستان قرار دارد، جلوگیری شود.

در شبکه‌های تلویزیونی خصوصی در ضمن اخبار، کلیب‌های تصویری، فیلم‌ها و سریال‌های هندی پخش می‌شوند که در میان جوانان به گرمی استقبال شده است. اما در یکی از ماده‌های این مصوبه آمده است که پخش برنامه‌های مخدوش‌کننده احساسات مردم شود، به سود امنیت افغانستان نیست.

دو سال پیش درست در همین زمان، وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان، تلویزیون خصوصی افغان را به دلیل آن‌چه نشر تصاویر و صحنه‌های عریان و غیراخلاقی خوانده شده بود، به پرداخت 50 هزار افغانی (معادل هزار دلار) جریمه محکوم کرد. این ترس بر تمام شبکه‌های خصوصی دیگر سایه افکند و امروز صحنه‌های نیمه‌عریان فیلم‌ها کاملاً سانسور می‌شوند.

در ماه‌های اخیر سال 2007 میلادی، وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان به خاطر نشر کلیپ ویدیویی از جریان کنسرت خانم شکیرا، آوازخوان کلمبیایی از تلویزیون خصوصی طلوع، اطلاعیه‌ اخطارآمیزی را نشر کرد.

در این اطلاعیه آمده بود که مسئولان وزارت اطلاعات و فرهنگ معتقدند که پخش کلیپ ویدیویی یاد شده مخالف با احکام اسلامی، قانون اساسی و قانون رسانه‌های افغانستان است و در ضمن به تلویزیون طلوع هشدار داده شده بود که از پخش چنین کنسرت‌ها خودداری کند؛ اما مسئولان وزارت اطلاعات و فرهنگ مشخص نکرده بودند که پخش کنسرت شکیرا با کدام ماده قانون اساسی در تضاد است.

 

در همین حال، وزارت اطلاعات و فرهنگ اعلامیه‌ای را به نشر رساند که در آن از تمام رسانه‌ها خواسته شده بود در مورد رویدادها از نشر شایعات خودداری کنند و برای تهیه و پخش خبر دقیق و صحیح سعی فراوان به خرج دهند. هم‌چنین در این اعلامیه گفته شده بود که از نشر خبرهایی که به وحدت ملی و امنیت ملی آسیب برساند، جداً خودداری شود.

بازداشت خبرنگاران
مدیر مسئول مجله «جرگه امن» و سخنگوی کمیسیون برگزاری «جرگه امن» آصف ننگ همراه با دو تن از همکارانش از سوی اداره امنیت ملی بازداشت شدند. دو همکار ننگ به زودی از بازداشتگاه رها شدند؛ اما آقای ننگ نزدیک به دو هفته را در بازداشتگاه امنیت ملی به سر برد.

ظاهراً دلیل بازداشت آصف ننگ نشر مقاله‌ای برگرفته از کتاب جنگ و جهانی شدن نوشته مایکل چودوفسکی بود که قبلاً ترجمه فارسی آن در سایت‌های اینترنتی منتشر شده بود. در این مقاله از اظهار نظرهای یک دیپلمات آمریکایی سخن رفته بود که وی معتقد بود افغانستان به یک مستعمره نفتی آمریکا تبدیل خواهد شد که برای غرب منافع زیادی به همراه خواهد داشت. ظاهراً این مطلب برای دولت کرزی خطرناک تلقی شده بود. در کنار آن، ننگ متهم به همکاری با سازمان استخبارات پاکستان (ISI) بود.

 

اتحادیه صنفی روزنامه‌نگاران با اعتراض شدید از دولت خواست اگر اتهامات آقای ننگ تخطی مطبوعاتی است، او باید آزاد شود و این موضوع از طریق کمیسیون ویژه بررسی تخطی‌های رسانه‌ای ‌دنبال شود. اما دولت بدون توجه به این اعتراض، روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس دیگری به نام کامران میرهزار را که بیشتر اسناد و مدارک فساد و رشوه‌ستانی ادارات دولتی را در سایت‌ کابل‌پرس نشر می‌کرد، بازداشت کرد.

او بعد از سپری کردن چهار روز در بازداشتگاه امنیت ملی، به دنبال اعتراض گسترده‌ی روزنامه‌نگاران آزاد شد؛ اما پس از 24 ساعت مجدداً توسط امنیت ملی بازداشت شد و سرانجام بعد از هشت ساعت از بازداشتگاه آزاد گردید.

هم‌زمان با این موضوع سه خبرنگار افغان که می‌خواستند به ولسوالی موسی قلعه در ولایت هلمند سفر کنند، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. البته دلیل بازداشت این سه خبرنگار این بود که آنان بدون آن‌که مقامات امنیتی را در جریان بگذارند، اقدام به سفر به آن محل کرده بودند. آنها پس از پادرمیانی مقامات وزارت اطلاعات و فرهنگ آزاد شدند.

دشواری‌های زیاد برای روزنامه نگاران زن


برخی‌ها بر این باورند که زنان افغان، با وجود حضور سمبولیکشان در جامعه و مطبوعات، هنوز راه دشواری برای عبور از محدویت‌های مذهبی، تفکر سنتی و موانع مشابه دیگر در پیش رو دارند. بنیادگرایان اسلامی هنوزهم شدیداً با برنامه‌های تلویزیونی و حضور زنان در پرده‌ تلویزیون‌ها مخالفند و آن را مغایر احکام اسلامی می‌دانند.

در سال گذشته، دو گوینده زن یکی شکیبا سانگه آماج و دیگری ذکیه ذکی، به گونه مرموزی به قتل رسیدند. خانم آماج 21 سال داشت و برای یک شبکه تلویزیون خصوصی موسوم به شمشاد کار می‌کرد. او صبح زود پیش از این‌که برای کار از خانه بیرون رود، در خانه‌اش به قتل رسید.

چند روز بعد از این حادثه، ذکیه ذکی گرداننده و گوینده رادیوی خصوصی صلح در ولسوالی جبل‌السراج از توابع ولایت پروان توسط مردان مسلح به ضرب گلوله کشته شد. خانم ذکی مادر شش فرزند بود و 35 سال داشت. او یکی از خبرنگاران کهنه‌کاری بود که حتی در رژیم طالبان که تقریباً 90 درصد مناطق افغانستان را در کنترل داشتند، در مناطق محدود تحت کنترل ائتلاف شمال، فعالیت می‌کرد.

این دو مورد واقعه مصادف بود با دومین سالگرد قتل شیما رضایی، گوینده معروف تلویزیون خصوصی طلوع در کابل. با گذشت ماه‌ها و سال‌ها از قتل این خبرنگاران زن، پلیس هنوز هیچ نشانه‌ای از علت قتل این خبرنگاران به دست نیاورده است. به گفته برخی‌های دیگر، عاملین این گونه حوادث، بنیادگرایان و افراطیون اسلامی هستند که مخالف آزادی بیان، حضور زنان در اجتماع و کار در رسانه‌ها هستند و خیلی از همین مخالفان سرسخت حضور زنان امروز در پست‌های مهم دولتی مشغول به کار هستند.

خبرسازترین مرگ
در سال گذشته‌ یکی از بدترین موارد خشونت علیه خبرنگاران، قتل تراژیک و تکان‌دهنده اجمل نقش‌بندی خبرنگار آزاد بود. اجمل نقش‌بندی همراه با همکارش دانیل جیاکامو خبرنگار ایتالیایی توسط افراد دادالله یکی از فرماندهان طالبان در جنوب افغانستان ربوده شد. دولت افغانستان در اثر فشارهایی که دولت ایتالیا وارد می‌آورد، مجبور به معامله با طالبان شد.

 

آقای جیاکامو در ازای پنج تن از فرماندهان طالبان آزاد شد؛ اما اجمل نقش‌‌بندی و همکارش چند روز بعد سر بریده شدند. البته خیلی‌ها بر این باورند که نقش‌بندی قربانی سیاست‌های ضد و نقیض مقامات دولتی شد. این حادثه به یک موضوع داغ روز تبدیل شد که عکس‌العمل‌های زیادی را برانگیخت.

فقر در رسانه‌ها
البته با وجود این همه مشکلات که فراروی آزادی بیان و رسانه‌ها در افغانستان قرار دارد و روزنامه‌نگاران افغان آن را حتی با حیات شان تجربه می‌کنند، مشکلات دیگری هم وجود دارد. آن این است که در سال گذشته بعضی مجلات و روزنامه‌ها به دلیل مشکلات مالی از نشر باز ماندند.

 

یگانه منبع و تمویل‌کننده مطبوعات افغانستان، ارگان‌ها و مؤسسات بین‌المللی هستند که در اول با حمایت آن‌ها یک نشریه آغاز به کار می‌کند؛ اما در ادامه از نشر باز می‌ماند. بر اساس یک گزارش آژانس خبری پژواک، در حدود 30 نشریه در نقاط شمالی افغانستان به دلایل مشکلات مالی متوقف شده است.

 

امروز اکثر نشریات چاپی افغانستان دچار فقر مالی‌اند و این باعث شده تا مطبوعات چاپی به میزانی از رشد که در شش سال گذشته انتظارش می‌رفت، دست نیابد. اکثر این روزنامه‌ها، اخبار و مطالبشان را از اینترنت کپی می‌گیرند. بدتر از همه این‌که در برخی موارد، یک مطلب هم‌زمان در چندین روزنامه به چاپ می‌رسد. شاید یکی از دلایل نشر این گونه مطالب (گاهی بدون ذکر منبع) نبود قانون کپی‌رایت در کشور باشد. متأسفانه رسانه‌های افغانستان نه تنها با فقر مادی روبه‌رویند؛ بلکه با فقر معنوی هم دست و پنجه نرم می‌کنند.

 

 

دروازهً کابل

 

سال سوم                  شمارهً ٦۵                                                 جنوری   سال 2008