زمانشاه در دورهء کوتاه
٩
ساله سلطنت خود با اینکه
گرفتاری های زیاد در داخل خاک افغانستان و در خاک های مفتوحه قلمرو
درانی و در سرحدات شرقی و غربی و شمالی کمتر به وی فرصت میداد که در
کابل بماند بازهم هر وقت مجالی یافته به آبادی و احداث باغ
ها و طرح و بنای برخی عمارت ها در بالا حصار و شهر کابل پرداخته امت.
در قطار این آبادی ها اول تر از همه باید طرح بنای قصر چهل ستون را
حساب کرد که در حصص شرقی بالاحصارکابل بنا نهاد(*) تنها ماخذ معاصر
زمانشاه که در این باب معلومات کافی میدهد منظوهه ایست از میرزا لعل
محمد عاجز افغان شاعر و طبیب معروف کابلی که در عصر تیمور شاه و زمانشاه می زیست و در دربار حیثیت طبیب و شاعر را داشت و قبل برین در ذیل
واقعات عصر تیمور شاهی از او نام بردیم. این شاعر نامور در دورهء سلطنت
زمانشاه هم درکابل حیات داشت و قصیده ها و پارچه هایی در مدح شاه
مذکور و در توصیف برخی از آبادی های زمان وی دارد که از نظر تاریخ
بسیار مغتنم است.
چون یگانه ماخذ مهم در باب تعمیر قصر چهل ستون که در حصص شرقی
بالاحصارکابل به امر زمانشاه و به توجه جان نثار خان آباد شد همین
منظومه است اینک اول به نقل آن از دیوان
غزلیات شاعر مرحوم می پردازیم:
بعهد دولت خورشید و سایهء
یزدان
مه سپهر کرم شاه ملک خــــــــسرو دوران
یگانه گـــــــــوهر اکلیل یاری شاهی
خراج و باج گرفته ز ملک قیصر و خــاقان
اگر ز موج گهرپاشی کفش بنگارم
بروی بحر زند پشـــت دست پنجهء مرجان
سپهر مرتبه شاه زمان کزو بزمان شد
بسیط روی زمین از بساط عدل درخـــشان
دمیکه دست عطایش رواج جود به بخشد
به نیم حبه نیرزد مــــــــتاع
قلزم
امـــــکان
بقهر وخشم عتابش زدست رفته عدو را
دل و طرب جگر و تاب و جرئت و سامان
زجود و بخشش او کرده است پرسائل
بنقد درو زر و لعل، جیـــب وکیسه و دامان
بخلق و مشرب و تدبیر او زمانه ندید
کسی به کشور هند و بلاد روم و خــراسان
بامرشاه
همان خانه زاد خاص
قدیمی
که جان نثار خطابش بود بــــسلک غلامان
بسمت شرقی بالاحصار قلمهء کابل
بنا نمود بنائی که ســــــــــرکشیده به
کیوان
عمارتی چه عمارت چهل ستون رفیعی
که بیستون بود آنجا زجـــــــمع سأیه
نشینان
چهل ستون که بود هر ستون او به لطافت
چوسرو دلکش جانبخش همچو قامت خوبان
چهل ستون که به تعظیم پایتخت شهنشه
زچهارسمت ستونها کشیده صف جو غلامان
سریرشاه بود اندر وجود دیدهء روشن
بدور دیده ستون ها کشـــیده حلقه جو
مژگان
از آن به منزل چارم یقین منزل شه شد
که آفتاب ز چــــــــــــرخ چهار مست
نمایان
بزخم چشم عدو بر سرش نهاده زمانه
یکی کلاه فرنگی جو خود رستم
دســــــــتان
چه طرح ریخته دلکش چه نقش راست فتاه
بسمت مشرق از ین قصر عکس رنگ خـیابان
تمام حسن و همه نور چون ریاض متجلی
مگر زمین خیابان بگو جــــــــــــبین
نکویان
زمین صاف، نهالان سبز هر طرف آن
دوانده ریشه به دورش چوخط عارض خوبان
نهالها همه سر سبزگشته اندر آبش
سز است گر بد هم نســـــبتش به بخت
جوانان
هر آنکه دیده در آن روز این عجیبه تماشا
زخویش رفت ولیکن نبات شــــــــاه ثنا
خوان
توهم به ختم سخن کوش(عاجز)
ازره خواهش
برار دست و بخواه این دعا ز حضرت یزدان
که یارب از اثر چشم بد دهی تو امانش
به ظل رحمت خویـــــشش بدار خرم و شادان
زمانه تا بود او را بقا بده به زمانه
به جام دار می عشرتش همـــــــیشه به
دوران
کسیکه روی بگرداند از اطاعت
امرش
بروی شاهد عیشــــــــــش دودیده باز
مگردان
بسی ز فکرت تاریخ بود دل متردد
سروش هاتف عیبم به غیب گفت که بر خوان
به جیب شرم کشیدند آسمان و
زمین سر
بود جو سال ظهورش (چهل ستون خیابان)
چهل ستون رفیع جان نثار
خان، سمت شرقی بالاحصار قلعهء کابل،
سریرشاه در منزل چهارم کلاه فرنگی به شکل
خود رستم دستان خیابان، نهال های سبز ماده تاریخ چهل ستون خیابان ١٢١٠
حالا که این منظومه شیوای
عاجز کابلی را راجع به قصر چهل ستون که یکی از قصر های مجلل عصر
زمانشاهی بود خواندیم، باید در خلال کلمات آن بیشتر دقت کنیم تا کمی
موقعیت نمای خارجی عمارت و برخی از خصوصیات داخلی آن روشن تر شود.
عاجز کابلی درین منظومه خود
این قصر را به نام (چهل ستون) یا (چهل ستون خیابان) و به صفت (چهل ستون
رفیع) یاد کرده راجع به موقعیت آن یکی مصرع واضح میگوید: به سمت شرقی
بالا حصار قلعهء کابل (سمت مشرق) در یک مصرع دیگر هم تکرار شده ولی
آنجا چنین آمده:
«بسمت مشرق از این قصر عکس رنگ خیابان» در مقطع قصیده که شاعر مادهء
تاریخ سال ظهور قصر را از چهل (ستون خیابان) استخراج میکند، این سوال
بیشتر بخاطر می آید که (خیابان) بدینجا چه معنی دارد. همان که در کا بل
از زمانه های مغل ها منطقه یی بنام (خیابان) یاد میشد.
در جلد اول بالاحصارکابل و
پیش آمدهای تاریخ (صفحه
244)
تذکر دادم که روز پنجشنبه سوم صفر1016
به امر جهانگیر اسپ
دوانی در (خیابان) بعمل آمد. خیابانی که امروز در لب رودخانه کابل
داریم گوشهء از آن خیابان وسیع آن وقت را نشان میدهد. آیا از جمله (سمت
مشرق بالا حصار قلعه کابل) چه مفکوره صحیح گرفته میتوانیم. قصر چهل
ستون زمانشاه در حصص شرقی داخل بالا حصار بنا شده بود یا به سمت مشرقی
بالا حصار در خارج حدود قلعه چه حصه ئی که امروز به خیابان مشهور است
نه به سمت مشرق بالا حصار بلکه به طرف شمال شرق آن افتاده خیابان بدین
وسعتی که در زمان جهانگیر اسپ دوانی در آن بعمل می آمد طبعا وسعت زیاد
داشت. بدین مفهوم دامنه آن تا مشرق بالا حصار هم امتداد یافته میتواند
بهرحال قصر چهل ستون یا در
سمت شرقی داخل بالا حصار یا در سمت شرقی خارج قلعه از بالا حصار بسیار
دور نبوده قراریکه میرزا لعل محمد خان عاجز تعریف میکند چهل ستون
زمانشاهی عمارتی بود بلند و رفیع و مشتعل بر چهار منزل و در یکی از
اطاق های منزل چهارم سریر پادشاهی گذاشته شده بود، پوشش قصر بشکل گنبد
بزرگ صورت گرفته بود چنانچه آنرا (کلاه فرنگی) میخواند و به (خود رستم
دستان) تشبیه میکند.
زمین های اطراف قصر صاف و
خیابان ها همه مشجر بود و دیدن قصر و جدول های آب و صفوف درخشان آن
مجموعهء زیبا و دیدنی تشکیل داده بود . این قصر به امر زمانشاه و به
سعی جان نثار خان در سال
١٣١٠ به پایهء
اتمام رسید.
تاریخ اتمام این قصر به نظر
شاغلی ابراهیم خلیل از جمله (چهل ستون خیابان) بدست می آید به این
ترتیب که عدد خود این جمله (١٢١٨)
میباشد و (سر) زمین و آسمان که عبارت از حروف (الف) و (زا) باشد به
حساب ابجد مجموع آن (٨)
میشود که باید از رقم بالا کم شود و بدین ترتیب سال
١٢١٠هجری قمری بدست
می آید.
*- صفحهء 351 و 352 درة الزمان مولف
محترم عزیزالدین وکیلی پوپلزایی ملاحظه شود.
**- نقل از از صفحه 296 تا 298
دیوان غزلیات و مخمسات و رباعیات میرزا لال محمد عاجز شاعر و طبیب
کابلی که از طرف ورثهء آن مرحوم ذریعهء محترم محمد ابراهیم خلیل بدسترس
اینجانب گذاشته شده است.
|