آنـجـا
نـه بـود شـرطـه، در عرصه ی آویزش
ویـنـجـا نـه بـود
شحنه، در صحنه ی آمیزش
پـرویـزن آزادی، در دســت عــمـو سـامـم
دایـم بـه سـرم
آنـجـا، در جنبش و در بیزش
غـربـال و چـلـوصافست، اینجای به دستانش
آزادی لـجـن بـارد،
بـی بـیـزش و بی ریزش
آزادی نـفــســانــی، آزادیِ جــســـمـانی
بـر عـشـق مـجـالـی
نی، بر مهر نه انگیزش
دالـر شـده مـعـبـودی، بـالاتـر از هر سودی
وجدان به کف کفشش،
قدرت ته ی مهمیزش
مـرده نـه شـود زنـده، آنـجـا بـه دم عیـسا
نـز کـاوه ی
آهـنـگـر، انـگـیزه شود خیزش
زانـروی یـکـی مـردی، پـیدا نشد از پهناش
نز کـابـل و
کـاپـیـسا، نز بـلخ و نه گردیزش
یکشنبه ٢ ثور ٨٦ = ٢٢
اپریل ٢٠٠٧
*
در تلفظ واژه گان قافیه ی ابیات پنجم و هفتم، زبان گفتاری کابلزمین
مورد نظر بوده است که حرف ز به
کسر
تلفظ می گردد.
|