پروانهء رنگ از
رخسار شاخساران پرید
و پاییز،
تمثال زعفرانی برگ را
در پیشواز باد نهاد
در برهنهء ترین باغ،
پرندهء سرگردان
منظومهء بلند سپیداران را
شاعرانه گریست
و فوج مست غرابها
بر شرمساری تاکستان
خندیدند
کدامین دست،
چگونه نویسد؟
مثنوی انبوه شکست را
این روایت پاییز شعله پرست را.