کابل ناتهـ kabulnath
|
سالار عزیزپور
قطار
قطار تک تک ِ آن تن نوای
تن تن ِ تن
قطارسوگ نوای مسافرانه من
قطار سو ،سوی آن سوزی بیکرانه من
قطارمعبد بی نام و بی نشانه من
قطاروصلت مجموع الا جزایرانه من
ــ برای انسان هیچ چیز هراس آور تر از نبودن پاسخ نیست ــ
می توان زبان را همچون شهری قدیمی تصور کرد ــ
مسافران ِ شهری غریب
مسا فران ِ شهری صلیب
که می داند ؟
سواران نجیبِ آفتاب بر دوش
در راهند !
که می داند ؟
مسافران آمده از بام خا طره ها
قطار ِ پرسش بی انتهای پاسخ هاست !
پانوشت :
ــ ارسطو ــ پور سینا
*************** |
---|
سال سوم شمارهً ۵٢ جولای 2007