کابل ناتهـ،

کابل ناتهـ kabulnath

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گزارشی از وضعیت آوارگان نزاع کوچیها و اهالی حصه دوم بهسود

 

تهیه کننده: محمد ظاهر نظری

 

 مقدمه:

بدنبال ورود دهها خانواده کوچی به ولسوالی حصه دوم بهسود ولایت میدان وردک  در ماه ثور امسال، بتاریخ 15 و 19 جوزای 1386 بین اهالی منطقه "لادو بدآسیاب" این ولسوالی و کوچی ها درگیری هایی رخ داد.

پس از این درگیری مناطق بیشتری در اختیار کوچی ها که مسلح به سلاحهای سبک و نیمه سنگین می باشد، قرار گرفت و صدها فامیل از اهالی منطقه "ده نشین " از خانه های خود در این ساحه آواره شدند.

این گزارش ماحصل سفر به این منطقه و بازدید از مناطق درگیر و مصاحبه با مقامات و افراد کلیدی تهیه گردیده است.

گزارشگر سعی کرده است  واقعیت های این کشمکش و غائله را  که خود از نزدیک مطالعه نموده بدون توجه به سمت گیری قومی و سیاسی در اختیار افکار عمومی بگذارد.

آنچه بیشتر مایه نگرانی فعالان حقوق بشر می باشد، اولا"  ابعاد وسیع فاجعه انسانی این قضیه می باشد که عبارتند از جابجایی بیش از 500 فامیل که با توجه به جمعیت زیاد اهالی منطقه هر خانواده را ده نفر فرض کنیم بیش از 5000 نفر که متشکل از زنان، اطفال، کهنسالان و مردان که تماما" دهقانان و زارعین فقیر می باشد آواره شده اند.

و ثانیا"  بیم جنگ و نزاع هایی است که ممکن است در آینده شروع گردد، زیرا مردم سنگر گیری مسلحین کوچی ها را بالای ارتفاعات قریه جات شان و گزمه های شبانه و فیر های اخطاری آنها را دلیل جنگی تمام عیار می دانند و آنها از پاسخ دولت و مقامات محلی مایوس اند، به همین سبب عده ای از مردم و جوانان منطقه نیز علی رغم شکایت از خلع سلاح شدن در صدد پیدا کردن اسلحه و آمادگی ها برای نبرد دیده می شدند. اگر اقدامی سریع برای حل این مشکل روی دست گرفته نشود امکان فاجعه بشری دور از تصور نخواهد بود.

اینک گزارش این سفر:

- ملاقات با مقامات دولتی ولسوالی:

بتاریخ 28 جوزا با محرم علی فهیمی ولسوال این ولسوالی در محل کارش ملاقات صورت گرفت.

وی از آرامش و آتش بس بین طرف های درگیر ( کوچی ها و ده نشین ها ) خبر داده و نیز از دستاورد هیئت نظارت بر آتش بس که متشکل از 7 نفر ریش سفید ده نشین و 7 نفر ریش سفید کوچی می باشد در زمینه تبادله بیش از 200 مواشی طرفین نیز ما را مطلع ساخت.

فهیمی یاد آور شد که یکی از وظایف این هیئت دعوت مردم به بازگشت به قریه جات و صلح و آرامش می باشد.

وی افزود: این هیئت را کمیسیون حل دایمی مشکلات کوچی ها که تحت ریاست محترم وحید الله سباون، وزیر مشاور رئیس جمهور می باشد در سفری که هفته گذشته به این ولسوالی داشت تعیین نموده است.

ولسوال در مورد تلفات انسانی این منازعه گفت: قبلا" اعلام شده بود یک نفر از اهالی کشته شده که بعدا" معلوم میگردد زخمی شده است و بنا به ادعای کوچی ها، از آنها هم یک نفر زخمی شده است. وی در مورد تلفات مالی علاوه کرد: در قریه جات سلطالی و سرقول پنجی که جزء منطقه "جنگی" به حساب می آید فقط سه دی هیزم آتش گرفته و از قریه خارقول نیز تاکنون کسی دیدن نکرده است. او افزود 11 قریه در حوادث فوق الذکر خساره مند شده است.

وی از میزان خسارت های رسیده به زراعت مردم که نتوانسته اند به محل درگیری بروند و آنها را آبیاری کنند چیزی نگفت.

این مقام دولتی که ریاست هئیت فوق الذکر را هم بر عهده دارد گفت: کوچی ها هم  گپ ها و گفتنی های زیاد دارند.

- بازدید از منطقه درگیری جدید، کوچ اهالی و مصاحبه با آوارگان:

بعد الظهر 28 جوزا وارد منطقه "سموچک و گیرو پاطی بد آسیاب ولسوالی حصه دو بهسود" شده و مشاهده گردید که اهالی این قریه کوچک در حال تخلیه آنجا میباشند.

در گفتگویی که با تعدادی از آنها داشتم، دلیل این کوچ را ترس از درگیری سه ساعته ای که حوالی چاشت در کوههای پشت سر این منطقه وجود داشته بیان کردند.

آنها به شدت نگران حمله و جنگ احتمالی بودند و پیرمردی بنام داراب که سراسیمه به نظر می رسید، آخرین اثاثیه اش را جمع کرده و قرآن هایی را پشت درهای خانه اش گذاشت و به همراه همسرش محل را ترک کرد.

آنها متذکر شدند که تیر اندازان کوچی ها بر فراز تپه ها و کوههای پشت سر آنها موضع گرفته و با فیر تفنگ آنها را مجبور به ترک خانه و دیار شان می کنند.

به آنها یاد آور شدم که ولسوال از قول کوچی ها می گوید اهالی به قریه های شان برگردد و ما به آنها کاری نداریم، چرا محل را ترک می کنید؟

آنها در جواب گفتند که این گپ فریب و "پر خاو دادن" است و کسانی که رفته اند با تهدید و صدای فیر روبرو شده اند و بعلاوه چی تضمینی وجود دارد که آنها به ناگاه به ما حمله نکنند و کی از ما حفاظت به عمل آورد؟

این پیام آنها را روز بعد با قومندان امنیه این ولسوالی در میان گذاشتم و وی نیز گفت: هیچ کس نمی تواند امنیت آنها را تضمین کند!!

تمام ساکنان اصلی این قریه و نیز کسانی که بر اثر شدت درگیری های دو هفته پیش به این قریه پناه آورده بودند در حال ترک مشاهده گردیدند، هرچند که از مقصد سفر و آینده زمین و زرع شان که تمام دارایی شان می باشد خبر نداشتند.

در هنگام بازدید و مصاحبه با اهالی که در حال ترک بودند، چند صدای فیر از کوههای مقابل شنیده شد و اهالی، تهیه کننده این گزارش را از رفتن بسوی آن تپه ها به علت در تیر رس بودن و خطر جانی بر حذر داشتند.

در قریه سه قلاع (سه قلعه) که قریه اول بعد از خط جنگ بود، با آوارگان  قریه جات محل منازعه که در آنجا پناهنده شده بودند، ملاقات صورت گرفت.

این قریه که ساکنان اصلی آن را 35 فامیل تشکیل می دهد حدود 25 فامیل را در خود جای داده بود.

شماری از آنان در پس خانه ساکنان قریه و شماری در خانه های قدیمی و متروک و تعدادی در اتاق های مکتب آن قریه که چندی است بر اثر این حوادث تعطیل شده زندگی می کردند.

در بازدید از زندگی آواره ها آنها مدعی بودند که مصارف یومیه شان را از اهالی به عاریه می گیرند و نزدیکترین کلینک بیش از چهار ساعت پیاده با آنها فاصله دارد ( سرتاله بد آسیاب ) و هم چنین نزدیکترین بازار هم بیش از پنچ ساعت فاصله است ( بازار هلمند و پل افغانان حصه دو بهسود ).

در این بازدید دو زن مشاهده گردید که در بستر بیماری بودند یکی شان از ترس دچار اضطراب و استرس و دیگری از ناحیه چپ بدن دچار فلج شده بود.

هم چنین آنان اظهار می داشتند که اطفالشان بر اثر این مهاجرت دچار بیماری اسهال و سینه بغل شده و تاکنون هیچ کسی به آنها نه کمک کرده و از آنها احوال گرفته  است.

آنان در یک گفتگوی جمعی خواهان سرپناه، دارو، غذا و امنیت برای بازگشت حد اقل برای آبیاری زراعت شان بودند.

آنان مدعی بودند که دولت آنها را فراموش کرده و حتی ادعا داشتند که دولت کوچی ها را حمایت می کند.

یکی از آوارگان بنام "محمد سالم از قریه سرقول پنجی" ( قریه آنان به شمول هفت قریه دیگر: گرد جنگل، خارقول، لادو، بوم سلطالی، کهنه ناور، قلعه خلک و دم گیرو، جزء مناطق خط اول درگیری یا در دیر رس تیر اندازان کوچی قرار دارد)  مدعی بود که دو روز پیش برای آبیاری زراعت اش به قریه رفته از سوی کوچیها مورد لت و کوب واقع شده و تهدید به "ذبح با چاقو ( حلال کردن ) شده است.

هم چنین فردی دیگر بنام "محرم معروف به بلوچ" مدعی شد که صبح امروز به قریه سلطالی برای آبیاری زمین هایش  رفته و از ترس تیر اندازی مجبور به بازگشت شده است.

پیر زنی بنام "هوس گل از ساکنان سموچک" که در  اتاق یک مکتب پناه گزیده بود گفت: قبلا" به " منگسگ" که حدود ده کیلومتر با قریه اش فاصله داشته رفته  و روز گذشته دوباره برگشته بود اما حالا دوباره آواره شده است وی در توصیف درگیری امروزی گفت:" ترقس، هوش از سر مو برد، در خانه خمیر کده بودم، وقت امدو باچه خوده گفتم که خمیر ره بیار، گفت: ده گور خو پخته مونی؟" وی در ادامه گفت: " د فکر امشو استم که کجا بوری و چیز بوخری؟"

پیر زن دیگری که خود را زن داراب از قریه سموچک معرفی کرد، ابتدا با کنایه گفت که سلام مرا به حامد کرزی برسان و در ادامه گفت: "پدر ای طور پاچا ره لانت که از رعیت خو خبر ندره، او ره بگویید د امو قصر خو بشی و تخت خوده ماکم بگیر".

نوجوانی بنام محمد علی که در حال بردن کوچ خانه شان روی مرکب بود گفت: متعلم صنف دوم مکتب متوسطه "بند سرای بد آسیاب" است و دو هفته است که مکتب نرفته چون مکتب شان بخاطر جنگ تعطیل شده است.

با زن جوان و  آواره ای که صاحب سه فرزند خردسال بوده و اطفالش به شدت مریض بود در قریه "نوقلعه مرکز بهسود" ملاقات شد.

وی دو هفته پیش از قریه " کوتی خالی، سلطالی" مهاجر شده  و 6000 افغانی یک فلانکوچ را  کرایه کرده و به کابل رفته بودند. وی گفت : " ده کابل چند روز د خانه قوما بودیم و د اونجو پرده مو نشد و دیروز د اینجی پس آمادیم"، او به شدت نگران بود در موقع گفتگو از موتروان همراه من که  از اهالی محل بود راجع به جنگ آینده می پرسید.

حیات الله پیرمردی است از اهالی خارقول او از دولت می خواهد:" یا ما را به جایی دیگر ببرید و کوچی ها را جای بدهید یا کوچی ها را از اینجا بکشید."

- ملاقات با قومندان امنیه ولسوالی:

سه شنبه 29 جوزا با محترم "سمونوال میرزاحسین جمال" در دفتر کارش که جنب ولسوالی در یک قلعه مخروبه قرار داشت ملاقات کردم.

وی سنگر های هر دو طرف ( کوچی ها و مردم ده نشین ) را بطور آشکار تأیید نکرد و گفت که خود به چشم آنها را ندیده است اما وجود سلاح را در بین کوچی ها تایید کرد و گفت: "یکبار که  برای مذاکره رفته بودم  با کمین کوچی ها روبرو شده و نزدیک بود آنها مرا بکشند."

در این ولسوالی به تعداد 15 الی 20 عسکر و دو موتر رنجر سبز رنگ مخصوص پلیس مشاهده گردید، هر چند که قومندان مدعی بود که بیش از 60 نفر پرسونل دارد و این عساکر توان تامین آرامش و جلوگیری از نزاع بین کوچی ها و مردم را ندارند.

سمونوال جمال در این باره گفت: چندین بار شفر جدی داده ام که جلوگیری از درگیری، از توان و وسع ما بیرون است، اما تاکنون کسی توجه نکرده است.

رئیس پلیس این ولسوالی که از اهالی ولایت غزنی و دارای سابقه چندین ساله در وزارت داخله بوده، مدعی بود که دست هایی پر قدرت برای شعله ور ساختن این درگیری از بیرون در کار است به این دلیل وی نمی تواند جدی برخورد کند!!

وی از این افراد را معرفی نکرد.

- ملاقات با یک عضو مدیریت معارف ولسوالی:

محمد امین انوری عضو نظارت مدیریت معارف این ولسوالی در باره سوختاندن اسناد اداری، قرطاسیه و بیرق مکتب سربولاغ کجاب حصه دوم بهسود توسط چوپانان کوچی ها دو روز قبل خبر داد.

وی هم چنین گفت: 5 مکتب ( ابتدائیه خارقول، ابتدائیه دامرده کجاب، متوسطه محمدیه، ابتدائیه خاتم الانبیاء و لیسه میر هزار) در مناطق مورد منازعه بیش از 15 روز است که نیمه فعال یا به کلی تعطیل گشته و بیش از 1000 طفل از حق تعلیم و تربیه باز مانده است.

- ملاقات با یک کارمند صحی:

از تاریخ 27 الی 29 جوزای کمپاین سراسری واکسین فلج اطفال در این ولسوالی جریان داشت.عبدالخالق واکسیناتور قریه سنگ شانده حصه دوم بهسود که مسئولیت هماهنگی تیم های واکسین را در این ساحه برعهده داشت، از تخلیه قریه جات لادو، سرقول پنچی، گردجنگل و خارقول خبر داد.

وی گفت: تیم های سیار ما به این مناطق رفته اند ولی کسی را نیافته اند که واکسین نمایند.

این کارمند صحی از مراجعه روزانه دهها تن از آوارگان ساحات یاد شده که در منطقه آنها آمده نیز یاد آور شده و از کمبود دارو  شکایت کرد.

 

 

 

پیشنهادات:

 

توجه به وضعیت آوارگان:

با توجه به آوارگی تعداد زیادی از ساکنان قریه جاتی که مستقیما" ساحه منازعه بوده و آوارگی صدها فامیل در دیگر ساحات همجوار که روزانه در حال افزایش می باشد( حدود 500 فامیل )، و نیز احتیاجات این بی جا شده گان به سرپناه، دارو و غذا، لازم است که موسسات خیریه دولتی و بین المللی برای ارزیابی و کمک به این منطقه مراجعه نمایند.

پیشگیری از جنگ:

با توجه به سنگر گیری تیر اندازان کوچی ها در تپه ها و کوههای منطقه درگیری و نیز آمادگی عده ای از جوانان منطقه برای مقابله با آنها و ایجاد سنگر، انتظار می رود که در آینده ای نزدیک نزاع خونین  شروع شود؛ برای حفظ امنیت و پیشگیری از درگیری، پیشنهاد می گردد که مقامات ذیربط هرچه سریعتر تدابیر وقایوی را روی دست گیرند.

عدم واکنش موثر و فعال دولت:

ولسوال و قومندان امنیه ولسوالی، دست هایی قدرتمند را از بیرون منطقه در موضوع دخیل می دانند و به این دلیل خود را عاجز از تأمین حقوق بشری شهروندان ( امنیت و صلح ) می دانند.

ولسوال این ولسوالی از سوی عده زیادی از اهالی منطقه به حمایت از کوچی ها متهم می باشد، وی سال گذشته به مدت شش ماه به علت شکایات مردمی از جمله عملکرد ضعیف اش در مقابل کوچی ها در سال 1385 از کار برکنار شد اما با حمایت مقامات بالاتر دوباره به ولسوالی فرستاده  شد.

فهیمی، دلیل موضع گیری های منفعل ولسوالی را قرار گرفتن در مسلک  نماینده دولت بودن و توقعات مردم می داند!

در جریان ملاقاتی که بتاریخ 29 جوزا با ولسوال داشتم، زنگ تلفن به صدا درآمد از آن طرف خط کسی از ولسوال راجع به وضعیت آوارگان می پرسید وی در جواب با خونسردی، کوچ مردم را به میله و مهمانی رفتن مردم به کابل تشبیه نمود و مدعی بود که نمی تواند مانع سیر وسیاحت مردم گردد.

بعد از این تلفن به وی متذکر شدم که در جریان مصاحبه نمونه ای که با چند فامیل از آوارگان داشته ام و فیلم ویدیویی آن نیز موجود می باشد، مردم بی جا شده دچار مشکلات جدی  هستند و باید مقامات اگر توان حمایت مستقیم از آنها ندارند از دیگر مراجع دولتی و غیر دولتی کمک مطالبه نمایند.

قومندان امنیه در یک صحبت غیر رسمی گفت: تاکنون چندین شفر از قومندانی امنیه ولایت برایش آمده که امنیت کوچی ها را تامین کنید.

عبدالجبار نعیمی والی میدان وردک در مصاحبه ای با رادیو بی بی سی ( شامگاه روز 23 جوزا ) موضوع را کم اهمیت جلوه داد. وی درباره وضعیت صدها فامیل آواره و بی جا شده سکوت اختیار نمود.

هیئت کمیسیون دایمی مشکلات کوچی ها که بتازگی از سوی رئیس جمهور تعیین شده در سفری یکساعته و هوایی که در منطقه داشته اند به درستی مشکلات و خسارات وارده را برآورد نکرده و موجب نارضایتی مردم نیز گردیده است. و هم چنین طرح آتش بس این هیئت با در نظر داشت سنگر گیری تیر اندازان  کوچی ها بر فراز تپه های مشرف بر بیش از یازده قریه، طرحی ناقص بوده که موجب سرخوردگی ساکنان قریه شده و آنان را به اقدامی تلافی جویانه وادار کرده است.

جلسات این کمیسیون در مرکز ولایت تا کنون نتیجه ای ملموس نداشته و نتوانسته است ساکنان و کوچی ها را متقاعد به ترک منازعه و سنگر نماید.

بعضی از اهالی منطقه معتقد شده اند  که عده ای  در دولت  از کوچی ها حمایت می کند و باعث ایجاد   نا امنی در هزاره جات می شوند وباید خود از منطقه، خانه و ناموس شان دفاع نمایند.

حمایت از حقوق کوچی ها:

اگر چه گزارشگر  نتوانست به علت عدم امنیت و حالت جنگی بودن منطقه با کوچی ها نیز ملاقات نماید اما با توجه به پاسخ استعلامی که قومندان امنیه از کوچی ها گرفته است، آنها تاکید  بر نداشتن میله جای قانونی کرده اند و یاد آور شده اند که در دیگر ساحات دارای ملکیت قانونی می باشند.

لازم است که حق سفر، حق کار آزادانه و حق مسکن کوچی ها به عنوان شهروندان افغانستان نیز بدون ایجاد درگیری و جنجال از طرف مقامات مسئول حمایت گشته و آنان را تا مقصد قانونی و ملکیت های دولتی و کوههای عام همراهی شود.

 

 

محمد ظاهر نظری

بامیان

3 سرطان 1386    

***************

دروازهً کابل

 

سال سوم                  شمارهً ۵٢          جولای       2007