کابل ناتهـ،
|
آرش آذیش
میثاق
تا سفر به صفر
با تو خواهم بود
وسال های ِ سیزده ونیم ماه
غصه را
روی ِ رفی خواهم ماند
در اتاقی که
دیوار هایش
دیو ِ بی عار بودند که افسرده گی میزایید ند
تو آن ِ دیگر ِ منی...
خود ِ دیوانه تر از من!
8 جون
2007
وقتی به تومی اندیشم
همه ی خیالاتم
هویت می یابند
وقتی به تو می اندیشم
زمزمه هایم
تنهایی ام را می انبارند
ـــ پر از ترانه میشوم ـــ
وقتی به تو می اندیشم
تمام ِ جانم
تذهیب و ترصیع ِ
نام ِ تو میشود
جوان میشوم
وقتی به تو می اندیشم.
************ |
بالا
شمارهء مسلسل ۵١ سال سوم جون ۲۰۰۷