کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برگهـاي گمشــده و بازيافـته چـنار

صبورالله سياه سنگ
hajarulaswad@yahoo.com

 

 

اشـک

 

"بسياري ازافغانهايي که با من در اين پروژه کار ميکردند، با شنيدن چنين ترانه ها روزگار کودکي شان را به ياد آوردند و نتوانستند جلو اشکها شان را بگيرند. به اين ميماند که ما [امريکاييها] چندين دهه "Twinkle Twinkle Little Star" (چشمک بزن ستاره) يا "Eentsy Weentsy Spider" (جولاگک، جولاگک) را نشنويم. آنگاه فراموش خواهيم کرد که آيا چنين ترانه هايي نيز در زندگي گذشته خود داشتيم يا نداشتيم. همينکه کسي آنها را به زبان آورد، همه يادهاي پاکيزه روزگار کودکي در ما زنده خواهد شد."

 

نوروز سيزده هشتاد و شش

 

با آغاز سال نو خورشيدي، سه هزار سي دي داراي ترانه هاي کودکان، و گزينه اين سروده ها به نام "قوقوقو، برگ چنار"، از روزنه وزارت آموزش به دسترس شاگردان آموزشگاههاي کابل گذاشته شدند.

 

گزينه "قوقوقو، برگ چنار" کتابيست داراي شانزده ترانه پرآوازه کودکان افغانستان که در امريکا به چاپ رسيده و پيوست آن سي دي زيباي آهنگها نيز در پشتي سوم گنجانيده شده است.

 

هر برگ کتاب با متن نوشتاري، ساز_نگاري (Music Notation) آهنگها و نگاره هاي رنگين کودکان آراسته شده و در آغاز عکسهايي از استاد بزرگ موسيقي کشور غلام حسين در 1945، Louise Pascale در 1967، و هنرمـــند نامور افغانســــــتان وحيد قاسمي با کودکان در 2006 به چشم ميخورند.

 

ترانه هاي ياد شـده به فارسـي، پشـتو، هزارگي و ازبيکي از سوي کودکان و نوجوانان ثبت و اجرا گرديده اند. در نيمه دوم سي دي، هر ترانه به شيوه "ساز بدون آواز" (Instrumental) نيز نواخته شده تا کودکان بتوانند يکايک آنها را جداگانه نيز تمرين و ثبت کنند.

 

پيشـينه چهل ســاله

 

خم و پيچ گزينه ترانه هاي کودکان، دست به دست گرديدن و گم و پيدا شدن آن از افغانستان تا امريکا و از آنجا واپس تا افغانستان افسانه بلندي دارد.

 

گردآوري بيست آهنگ آشنا، از هر گوشه و کنار افغانستان، چهار دهه پيش از سوي وزارت اطلاعات و فرهنگ و چند تن از سرودپردازان، نوازندگان و آهنگسازان به کمک بانو Louise Pascale که در آن سالها در نقش آموزگار کودکستانهاي کابل کار ميکرد، آغاز گرديده بود.

 

در نيمه پسين دهه 1960 که لوييز جوان به آموزشگاههاي پايتخت سر ميزد تا به شاگردان ساز و آواز بياموزاند، ميديد که آنها "کتاب ترانه" ندارند. به اينگونه، او به هنرمندان افغان روآورد و به کمک آنها ترانه و ساز_نگاري را نيز رويدست گرفت.

 

در فرجام، کتابي به نام "ترانه هاي اطفال" در ماه جون 1967 در "مطبعه دولتي" کابل چاپ شد و در بسياري از رسانه هاي آنروزي، از آن ميان در Kabul Times, November 26, 1967 بازتاب گسترده يافت.

 

در نخستين برگ "ترانه هاي اطفال" عکس بزرگي از استاد غلام حسين با سه دختر هفت هشت ساله در ستديوي راديو و يادداشت زيرين ديده ميشد: "اهداء به استاد غلام حسين مرحوم که عمري را در راه آموزاندن موسيقي به اطفال صرف کرد."

 

لوييز پاسکال پروفيسور برنامه هنرهاي آفرينشي و آموزشي Lesley University، در يکي از روزهاي آفتابي سال 2003، به گردگيري کتاب هـايي که از چهل پنجاه سال به اينسـو در قفسـه منزلش چيده شده بودند، ميپرداخت و آنها را زير و رو ميکرد؛ ناگهان چشمش به برگهاي کهنه، رنگ و رو رفته و زمـان_فرسـود يادگار کابل دهـه 1960 افتاد. در آن سـالها، او از نخسـتين کارمندان Peace Corps در افغانستان بود.

 

لوييز که اينک به آميزش هنرها در روند آموزش ميپردازد، و موهايش رنگ ديگر گرفته، به عکسي از بيست و دو سالگيش در ميان چهار دختر و پنج پسر در يکي از کوچه باغهاي کابل 1966 نگاه ميکند، و به خود مي گويد: "اين کتاب را بايد واپس به کودکان افغانستان بسپارم. بودنش در ميان قفسه کتابهاي من چه هوده يي خواهد داشت؟"

 

چهار دهه از آن روزگار گذشت. او نياز به بازچاپ آن گزينه و فراهم آوردن آنها در سي دي داشت و به دنبال کسي که بتواند در زمينه موسيقي نيز کمکش کند، ميگشت.

 

وحـيد قاســمي

 

مارچ 2006 بود و وحيد قاسمي هنرمند شناخته شده افغانستان در نيويارک کنسرت داشت. گزارش هنرنمايي او از سوي Lorraine Sakata که خود يکي از پژوهشگران گستره موسيقي افغانستان است، به لوييز رسانيده شد. اين آشنايي تازه، براي بازشگوفايي و بارمندي هرچه بيشتر پروژه يادشده شگون نيکي بود.

 

در آغاز از وحيد قاسمي خواسته شده بود که ترانه هاي پيشگفته را بازسرايي و بازخواني کند. او که خواندن ترانه ها به آواز کودکان را درستتر و ارزشمندتر از خوانده شدن آنها از سوي خودش، ميدانست، به آهنگسازي، گردانندگي و کارگرداني اجراي آنها پرداخت.

 

وحيد قاسمي در اين پروژه نقش فراتر از ديدباني و رهنمايي موسيقي ترانه ها داشت. بازبيني و تازه سازي برخي سروده هاي کهن، افزودن چند ترانه نو براي بازنمايي فرهنگ مردمي گوشه هاي گوناگون کشور، گزينش شايسته ترين سرودها و آهنگهاي داراي پيامهاي باهمي و برابري، صلح، ميهندوستي، ارزشهاي انساني و ساخته هاي گوشنواز، آرام و يادماندني بخشهاي برازنده دستاورد هنري او را مينمايانند.

 

به پندار بسياري از شنوندگان، به ويژه خانواده هاي افغان در برونمرزها اين کار ستودني آقاي قاسمي به خاطر ارزش آموزشي و هنريش ماندگار خواهد ماند.

 

نامبرده پروژه گسترده تر و فراگيرتري براي کودکان افغانستان را رويدست دارد و سختکوشانه ميخواهد ترانه هاي هر شهر و روستاي کشور را گردآوري کند.

 

به باور وحيد قاسمي، هنگام بازسازي/ بازسرايي اين آهنگها به کمک سازابزارهاي کهن و نوين و آواز کودکان/ نوجوانان، هرگز نبايد اصالت و پاکيزگي راستين آنها آسيب بينند.

 

يادها و يادگارها

 

روزنامه Boston Globe در واپسين روز 2006 نوشت: "اگر برداشت و برخورد افغانهاي باشنده امريکا بتواند سنجش_نما باشد، ميتوان درخشش اين آهنگها در افغانستان را نيز پيشبيني کرد."

 

لوييز پاسکال بود که به گزارشگر همان روزنامه گفته بود: "بسياري ازافغانهايي که با من در اين پروژه کار ميکردند، با شنيدن چنين ترانه ها روزگار کودکي شان را به ياد آوردند و نتوانستند جلو اشکها شان را بگيرند. به اين مي ماند که ما [امريکاييها] چندين دهه "Twinkle Twinkle Little Star" (چشمک بزن ستاره) يا "Eentsy Weentsy Spider" (جولاگک، جولاگک) را نشنويم. آنگاه فراموش خواهيم کرد که آيا چنين ترانه هايي نيز در زندگي گذشته خود داشتيم يا نداشتيم. مگر همينکه کسي آنها را به زبان آورد، همه يادهاي پاکيزه روزگار کودکي در ما زنده خواهد شد."

 

شناسه کتاب و سي دي

 

_ عنوان: قوقوقو، برگ چنار

_ شمارگان: 3000

_ تعداد صفحات: 24

 

ترانه ها

الفبا، علي بابا باغ ميروه، سلام سلام آپه جو، دويدم دويدم، توپک من خالخالي، بودي بودي تال راکه، گيژگيژ دان، از بالا او ميايه، قوقوقو برگ چنار، غچي غچي بهار شد، بابه زنجيرباف، سالنگ کوه و دريا داره، مژده که آمد بهار، من دوست طفلکانم، ستاره جان ستاره، و ما مردم افغانيم

 

سرايندگان

بهزاد فرخاري، غزل فرخاري، مسعود فرخاري، رامز حميدي، شبير حميدي، عابد حميدي، هارون عطايي، امين عطايي، سوسن عطايي، يوسف عطايي، الهه رمزي، ولمه رمزي، تهمينه وحدت، کاوه وحدت، نبيله عبدالله، حبيب عبدالله، هلينا حسين زاده، کاينات حسين زاده، رامين سلطانزاده، نورين بندعلي، منصور افضلي، پرويز ولي، معصومه ايوبي، عمران جاجي، مروه و تميم نهان

 

شاعران

غيب علي دانش، محمد آصف مايل و ياسين فرخاري

 

آهنگسازان

استاد غلام حسين، وحيد قاسمي و صفدر توکلي

 

سازماندهندگان

_ گرداننده پروژه: Louise Pascale

_ گرداننده و کارگردان موسيقي: وحيد قاسمي

 

کارمندان تکنيکي

_ آرايه ها و چاپ: TriVision Studios (بخشي از کابل فلز جهاني)

_ گرداننده ستديو: خوشحال کهنه

_ کارگردان فلم: سيد داود احمدي

_ ساز نگاري: John Roberts

_ عکسها: Jim Soules & Susan Fisher

 

پشتيبانان پولي

_ بانو شميم جواد (دستيار و بنيانگذار "آينده": نهاد کمک به کودکان افغان)

_ National Geographic Society Mission Programs

_ Richard Pascale

_ Jason Soules

 

همکاران

_ ياسين فرخاري

_ ارسلان لطفي

_ تبسم لطفي

_ Victor Cockburn

_ Susan Fisher

_ Fred Hiebert

_ Lorraine Sakata

 

نشاني ها

_ www.troubadour.org

_ www.facone.org

 

[][]

 

آويزه ها

 

1) "قوقوقو برگ چنار" نوشته محمد آصف بره کي

www.farda.org/articles/07_updates/070106/qou-qou-barge-chenar_Asef_Baraki.htm

 

2) "موسيقي کودکان کابل واپس به آنها داده ميشوند"

"Kabul's kids given their music back", by Samantha Henig

Boston Globe (Newspaper), December 31, 2006

www.boston.com/news/local/articles/2006/12/31/kabuls_kids_given_their_music_back/

 

3) آگاهي بيشتر از اينجاها به دست آمده اند: داد و گرفت ايميلها و گفت و شنودهاي تلفوني با آصف بره کي، لوييز پاسکال و سيد داود احمدي

 

4) برخي از آهنگها مانند "الفبا" و "مردم افغان" به کارگرداني سيد محمد داود احمدي در ستديوي Creative Vision به شيوه هنرمندانه ويديويي نيز آماده شده اند.

 

5) در پشتي چهارم "ترانه هاي اطفال" اين يادداشت به چشم ميخورد: "جوزاي سيزده چهل و هفت/ تعداد طبع 3000/ دولتي مطبعه". به گمان زياد "سيزده چهل و هفت" (1968) نادرستي تايپي و درست آن همانا "جوزاي سيزده چهل و شش" (ماههاي مي يا جون 1967) خواهد بود، زيرا بازتاب چاپ کتاب در جريده Kabul Times برميگردد به 26 نوامبر 1967.

 

6) "ترانه هاي اطفال" با اين ديباچه آغاز مييابد (براي پاسداري از متن اصلي، شيوه نگارش و نادرستيهاي دستور زبان همانگونه که استند، آورده ميشوند):

 

مقدمه: اين کتاب يکي از پروژه هايي بود که در سال 1967 در شهر کابل افغانستان شروع شد. مقاله پايين در جريده "کابل تايمز" که به تاريخ 26 نوامبر 1967 چاپ گرديده بود از نوشتن اين کتابچه موسيقي يادآوري ميکند. تاليف دوباره اين کتاب از طرف مردم افغانستان و آناني که در موسيقي شوق دارند به دست رسيد. آرزو داريم که ايشان هميشه به موسيقي علاقمند باشند.

 

"دفتر کلتوري کوشش دارد که موسيقي اصلي را نگهباني کند" (از جريده کابل تايمز 26 نوامبر 1972)

 

وزارت اطلاعات و کلتور اطلاع داد که يک کتاب موسيقي اطفال با تمام رسمهايي که با هر بيت و غزل نوشته شده به چاپ رسيد. اين کتاب که شامل از بيست غزل با رسمهاي مختلف که در هر غزل نمايندگي ميکند يک پروژه بود که بعد از نه ماه به کمک اعضاي وزارت کلتور و شاعرين افغانستان و دو نفر مشاورين امريکايي به تکميل رسيد. اين کتاب از بيت و غزل و داستانهايي که به اطفال خوشايند معلوم ميشود نمايندگي ميکند. با اينکه اين کتاب براي اولين مرتبه موسيقي را براي اطفال خوشي ميسازد اما پلان بزرگتر اين است که در آينده نوشتن موسيقي خصوصاً موسيقي ملي پيشتر برود. آناني که در اين پروژه مصروف بودند، فکر ميکنند که بهترين راه اين است که به اطفال افغان کمک کنند و ايشان را از موسيقي ملي با خبر سازند.

 

وزارت کلتور و آقاي انتوني فريمن که به حيث مشاور کار ميکرد با کمک يکي از کارکنان "Peace Corps" به نام لوييز پاسکال سوليس کوشش کردند که اين کتاب تمام موسيقي اطفال که در افغانستان نواخته ميشد بههمان صورت اصلي نگه دارند. دخالت موسيقي غرب را کار غلط دانسته و ايشان گفته که دخالت موسيقي از ممالک ديگر کار خوب نيست و بايد از استقلال موسيقي افغانستان دفاع کنند.

 

اولين قدم در اين پروژه اين بود که بايد موسيقي ملي شروع از آن غزل بيتهايي که در بين اطفال افغانستان رايج بود استفاده کنند. يک قسمت زياد اين غزلها و خواندنها بيتهاي طفلي از طرف آقاي حفيط الله خيال کمپوز شد. ايشان در اين زمان به حيث معاون وزارت معلومات و کلتور کار ميکردند. آقاي خيال با شاعرين فارسي و پشتو زبان کار کردند تا بتوانند که بعضي غزلهايي را کمپوز نمايند.

 

آقاي خيال با شاعر پشتو زبان آقاي سيلاب و همچنان خانم حميده حميد که چندين اشعار جديد خاص براي اين پروژه نوشته کردند. خانم حميده حميد يک معلمه در مکتب حميده پشتون است. بعد از جمع آوري اشعار يک خواندن زيبا به نام "داستان طفل و گرگ" کمپوز شده. همچنان يک خواندن ديگر به نام "قله کوههاي ما" نيز کمپوز گرديده.

 

اين خواندنها همه تيپ شده. اما در شروع از تيپ ريکاردر استفاده گرديده تا بتوانند صداهاي اطفال خصوصاً آناني که در اطراف افغانستان زندگي ميکنند به صورت صحيح جمع آوري شوند. اطفال خصوصاً در شهر بغلان، پلخمري و بست به بسيار خوشي آن غزلها را سراييدند. همچنين خانم لويي پاسکال سوليس به چندين مکاتب در شهر کابل اين غزلها را براي اطفال خوانده و به زودي اطفال کابل نيز شروع به خواندن اين غزلها نم.دند. حتا که بعضي اوقات شاگردهاي خانم سوليس در خارج منزل او جمع ميشدند و شروع به خواندن اين بيتها مينمودند.

 

احمد فريد رييس دفتر کلتور در وزارت کلتور و معين وزارت همچنين آقاي عبدالحق واله ناشر اين کتاب از اول خيلي کمک کردند. آقاي واله خصوصاً رسامي اطفال با اين غزلها را خيلي خوش کرده بود. به کمک خانم لوييز سوليس اطفال حکايت اين غزلها را ياد گرفتند و دسته جمعي به خواندن آن شروع کردند. در ضمن خانم سوليس از ايشان تقاضا کردند که هر غزل بايد تصويري داشته باشد. اطفال در اين قسمت کمک زياد کردند. يک طفل که سه سال داشت به نظر خود رسمي را با غزل ارتباط داد. تمام تصاوير که در اين کتاب است اطفال افغانستان آنها را رسم کرده اند. اين رسمها به رنگهاي مختلف نمايندگي محيط افغان را ميکنند. زيربغلي يکي از آلات موسيقي افغانستان از طرف مردم است و از براي اطفال ساخته شد.

 

اين کتاب براي استاد غلام حسين که در قسمت انکشاف موسيقي در افغانستان خلي کمک کرده اند، تقديم شده. وزارت اطلاعات و کلتور نشر موسيقي را اولين قدم در انکشاف موسيقي ملي در افغانستان ميداند.

 

7) گزينه "ترانه هاي اطفال" نيز در هر برگ در کنار سروده ها داراي ساز_نگاري و نگاره هاي رنگين از سوي کودکان است.

 

سرنامه ترانه ها : ما مردم افغانيم، ترانه کهسار، علي بابا، ترانه گل، بز و گرگ، وقت بازي، توپک من خالخالي، غچي قاصد بهار، گنجشکک طلايي، ترانه بهاري، غوا، شاپيرکي، اي رفيقان، ترانه سالنگي، و درس ما درس کوشش و کار است.

 

8) عکس سياه و سپيدي که در آن استاد غلام حسين هارموينه مينوازد و اندکي آنسوتر از دخترها چهار يا پنج طبله نيز ديده ميشوند، شايد در ستديوي راديو گرفته شده باشد. در کتاب "قوقوقو برگ چنار" در زير بازچاپ همين عکس نگاشته شده است: کابل 1945

 

9) با سپاس از خانواده وحيد قاسمي که به همه پرسشهاي نگارنده با شکيبايي پاسخ گفتند. تا کنون که نوشتن "برگهاي گمشده و بازيافته چنار" به پايان ميرسد، آقاي قاسمي در افغانستان است.

 

[][]

ريجاينا،

25 مارچ 2007

 

 

 

************

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٤۷                سال سوم                      اپریل۲۰۰۷