|
نوشته جالب و خنده داری را خواندم که شخصی به نام خلیل سکندری نوشته کرده است. مخاطب او هموطن محترم عتیق الله نایب خیل میباشد. نوشته ها وسویه ها را مقایسه کردم. به قراری که از نوشته های محترم نایب خیل معلوم است، نویسنده ای می باشد که شکنجه دیده ودرمحبس پلچرخی هم بوده است. خلیل سکندری که باید در "دستگاه امنیتی " چیز کاره ای بوده باشد، حرف های نوشته که آدم حیران میماند چه کند وچطور وبا کدام عبارات جواب او را بدهد. مثل اینکه شب ها در شکنجه دادن مشغول بوده و روز ها خواب شده است.
باید در برابر اوخاموشی اختیار کرد؟ زیرامطالب نوشته اش ارزش خندیدن و خاموشی را دارد.
باید تکثیرش کرد که مطالب داخل آن را همه بخوانند وبخندند؟
تمام این عکس العمل ها را میتوان قبول کرد. اما برای وی ( چون تنها نیست و مثل وی صدها نفر دیگر هم هستند که همینطور فکر وقضاوت میکنند)، یک مقدار توضیح ، توصیه و دلسوزی لازم است .
از جملۀ ارشادات وتوصیه های قیمتدار این مداح سازمان جنایت پیشۀ خدمات اطلاعات دولتی این ها میباشند:
« در آن زمان( که کارمل و نجیب بر تخت نشسته بودند) با وجود یکه لشکر اتحاد جماهیر شوروی مانند امروز که لشکر عظیم قوای آمریکا ومجموع کشورهای غربی و حتی اروپای شرقی در حاکمیت ملی افغانستان وجود داردموجود بود . اما فرق آن قواه با این قواءاین بود که انها مطابق اصول و موازین قبول شده ای حقوق بین المللی و حقوق بین الدول با در نظر داشت قراداد دو جانبه و تقاضای رژیم قانونی افغانستان که در آن زمان از طرف همه کشور های جهان به شمول آمریکا و اروپای غربی به رسمیت شناخته شده بودجهت دفاع از سرحدات افغانستان در مقابل توطه های پاکستان و همکاری بی دریغ جهانی آمده و جاگزین شده بودند ، اما حاکمیت مستقل افغانستان در آن زمان دارای قدرت اجرایی عام وتام بوده از امور ملی و بخصوص عدالت اجتماعی حفاظت و پاسداری می نمود و احدی را اجازه نمی داد که به چنین خود سری ها
اقدام نمایند. » نام خدا!
ازتبصره بالای این ارشادات صرفنظر کردیم.
". . . اداره سا رنوالی اختصاصی و محکمه مشخص قضایی و ریاست تحقتق با کفایت و در آیت که همه اشخاص مسلکی بوده در درجه تحصیلات عالی از کشور های غربی و شرقی را به اکمال رسانیده ، از دانش حقوقی و فقه اسلامی بهره کامل داشتــند و در رژیم ماقبل خود،( در وقت حفیظ الله امین ) خود نیز تحت ظلم شکنجه رژیم و اشخاص قرار گرفته و از عواقب آن آگاه بودند بناٌ تحقیق و تدقیق قضایا مطابق مواد مندرجات قانون جزا و سایر قوانین مو ضوعه با در نظر داشت حق دفاع متهم از اتهام وارده، بدون حب، بغض و مجریان قضایا باید عملی میگردید و اقرار متهم بدون کدام انگیزه ی جبر و اکراه گرفته می شد . . »
آقای سکندری! دلسوزانه یک توصیه دارم . اینکار راتو میتوانی وتمام اشخاصی که مثل تو لج کرده اند
با این زحمتی که کشیده ای، یک زحمت دیگر هم بکش. توصیه میکنم که برعلیه کل اشخاصی که گفته اند در وقت و زمان نیروهای شوروی و سلطۀ حزب تان، بیعدالتی بود، دعوا کن.! کل کتابها یی را که در بارۀ ظلم ها واعدام ها و خونریزی های قوای شما وشوروی شده، بگو که دروغ بوده است.!
تو را بخدا قسم اینکار را بکن! تنها یعقوبی و ازهر را متقی وعادل یاد نکن. برو بگو که نام اصلی خدمات اطلاعات دولتی، " مراقبت از فقه اسلامی" بود !
با وجود این توصیه وپیشنهاد، یک پرسش: در طول یک هفته ویا یک ماه، حینیکه با رفقا سر وکار داری،غیر از خاطرات و داستان های شکنجه دادن ، قصۀ دیگری هم دارید؟ |
