کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 
   

             نصیرمهرین 

      چند سخن در بارۀ چند رویداد هفتۀ پیش

 
 

  افتتاح مجلس شورا

 

 پس ازابلاغ نتیجۀ انتخابات وکلای شورای ملی، گونه یی از نارضایتی جناح رئیس جمهورو بخشی ازشکست دیدگان را فرا گرفت. بدون اینکه گمانه یی در پذیرش رضایت و خوشی راه یافتگان به شورا وجود داشته باشد، ادعای ناراضییان شکست خورده، این بود که پیروزمندان با توسل به تقلب واعمال غیر قانونی به مجلس راه یافته اند. با توجه به میزان اعمال متقلبانه که درانتخایات پیشین شورای ملی وگسترده وآشکارا درانتخایات ریاست جمهوری نیز مشهود بود، با توجه به عدم موجودیت لازم فرهنگ قانونمداری درجامعه، و دشواری های کلیی که افغانستان  با آن روبرو است؛ نمی توان چنان ادعایی راناموجه تلقی  نمود. اما این که کدام مورد ویا موارد مشخص با ارایۀ کدام مدرک سند مشخص توضیح می شود، کاری بود که کمیسیون شکایات به آن پرداخت. نتیجۀ کمیسیون شکایات که صحه گزاری برنتایج ابلاغ شده جز چند مورد را با خود داشت، توضیح کرد که نه تنها ناراضییان به ابرازمخالف ادامه بدهند بلکه مقام ریاست جمهوری نیزدست به چنان موضعگیری زد که می توانست تائیدی بر ادعای ناراضیان ورویکردی برای بی اعتباری کمیسیون انتخابات وکمسیون شمع شکایات باشد.

 اینکه آیا واقعاًانگیزۀ رئیس جمهور دریافت حقایق بود، ویا نگرانی ازراه یابی و نفوذ مخالفین سیاست های اودرشورا وگونه یی از کازشکنی،قابل مکث است. زیرا نتیجۀ بررسی انگیزه ها وادعا های که در مورد انگیزۀ رئیس جمهور وجود دارد، سرشار از تناقض است. ولی چیزی را که نمی شود در نظر نگرفت، راه و روشی است که جناب کرزی  طی چند سال با پارلمان افغانستان داشت. کرزی در برابر آن فیصله های پارلمان افغانستان که در تقابل با لزوم دیدهای وی قرار داشت ویا آن را مخالفت ومانعی درسر راه اجرای سیاست خود می دید،به گونه های مختالف به مخالفت می پرداخت ویا اینکه آن را با بی اعتنایی استقبال می کرد.

هرچه بود، چندی کوشید که با تعویق گذاشتن افتتاح ولسی جرگه ( شورای ملی)، و تعیین " دادگاه ویژه"، راهی را انتحاب نمابد که دل خود وناراضییان وادعای قانونیت را در دست گیرد.اما نباید فراموش ما شود که در آن جامعه دیریست که سرو دل و دست و قدم هایی که مصلحت های اداره کنندگان اصلی را رعایت نه نمایند، با موانع  روبر و می شوند. این بار مصلحت نیرو های خارجی این بود که جناب کرزی بیشتر تعلل نورزد. به سخن دیگر مصالح گروهی خود را بسیارهم جدی وبی لزوم درمعرض خطرننگرد. زیراآنها هستند وحضور دارند.انها دیدند که ناراضییان نیروی خویش را چندین بار به نمایش نهادند، هراس از نمایش نیرویی بود که به پارلمان راه یافته بودند.

سرانجام جناب کرزی با اتخاذ سیاست مبتنی بر"هم سیب به دست آید وهم یار نرنجد"، با دل پر شکایت وتایید کار" دادگاه ویژه" رسمیت کار این دور پارلمان افغانستان را اعلام داشت." دادگاه ویژه" امیدی بر دل چند تن شکست خورد ه گان وهراسی بر دل چند از پیروزمندان برجای خواهد ماند.

 باید دید کهرعایت عدالت با تکیه بر مدارک حق را به حقدارخواهد رساند ویا سیاست بهره جویانه از " دادگاه ویژه " به عنوان وسیله فشارو شمشیری بالای سر وکلایی استفاده خواهد کرد. وکلای که پای ازگلیم  لزوم دیدهای های قوۀ اجرائیه ویا منابع معتبر تر فرا تر بگذارند،در اوضاع بی بازخواستگری وبیر قانونی  ازین درد سر در امان نخواهند بود.

 

وکلا کارخود راآغاز نمودند. چه بسا وکلایی که ندانند کارشان چیست. شاید بزرگترین رنجی که ازین بابت بردوش جامعۀ ما سنگینی می کند، برای همه روشن نباشد وابعاد آن که بیش از همه نگرانی آوراند، جدی تلقی نشوند.کاش این دورنیز به عنوان تجربه ازین ناحیه نیز در نظر آید وکمبود ها ونارسایی هایی که وکلای بی خبر از وظیفه در شورا حمل می کنند، نتیجه یی شود که در آینده برا ی رفتن به سوی شورا چشم نه دوزند.

 

چند روز است که رقابت برای دست یافتن ریاست پارلمان جریان دارد. این رقابت شاید درنگاه نخستین و سطحی از نوع رقابت های معمولی درتصورآید. اما رقابتی که میان نامزد ها به ویژه دوتن آقایان عبدالرب رسول سیاف ومحمد یونس قانونی تا لحظۀ نوشتن این سطرها درگرفته است، به تنهایی از نوع قدرت جوی هایی نتواند بود که حیات سیاسی ونظامی شان با آن عجین بوده است.ازجریان شکل گیری و قطب بندی وچهره یابی عامل قومی سخن بسیار وسزاوارتأمل وشناخت دارد. چه آنها این موضوع را برزبان بیاورند وچه نه. قانونی که صدها باردرعقب سیاف نمازبرجای آورده است، سعی دارد با تکیه برآن عنصر،بخشی ازپارلمان رابه سپاه خود فرا خواند تا سیاف رابه زیرکشد. و سیاف که دربندهرگونه سنت وابزاراعمال سنتی سیاست است،  بیش از او نقش این سلاح را می داند.

چه خوب است روز ی که درآن جامعه، شایسته سالاری و باورمندی به اساسات دموکراسی، با اتکأ به خود حاکم شود .

 

انفجارهای انتحاری بیشتر شده اند

 

پیش ازافتتاح پارلمان،فروشگاهی درمنطقۀ وزیراکبرخان،شاهد تیر اندازی ومتعاقب آن انفجارانحاری بود که جان چند تن هموطن ما وچند تن خارجی را گرفت. خارجیان برای خرید به انجا رفته بودند. بازتاب آن گسترده بود ونفرت انگیز. رئیس جمهور جناب کرزی  که ان عمل را " ضد اسلامی و ضد انسانی نامید" مانند هر باردیگری، این بارهم نگفت که چرا به میزان اعمال تروریستی افزوده می شود. او توضیح نمی دهد که کدامین پشت گرمی ومشوق ها وسیاست های تمکین آمیز مسبب این همه جنایات اند.

جالب این است که دو گروه " افتخار" آن عمل تروریستی را از آن خود معرفی کردند. طالبان وحزب اسلامی ( حکمتیار). طالبان نام انتحار کننده را عطالله گفت و حزب اسلامی  رفیع الله.

محتمل است که دونقشه وطرح از طرف دو گروه وبا نام دو تن وجود داشته تا آنجا را مورد حمله قرار بدهند . اگریکی ازآنها درین عمل انسان کشی توفیق یافته، شاید عمل  آن دیگری نیز در راه باشد. به این ترتیب هر دو درست می گویند.

 

اما ازجریانات وکاکردهای حکمتیارهویدا است که دست از سرافغانستان بر نمی دارد.او درهر حالی سعی ورزیده که خود را مطرح کند. چه سؤ استفاده و قربانی نمودن جوانان ناآگاه باشد که جای تأسف بسیاردارد و چه در سطوح سیاسی.همین حدود دوماه پیش بودکه پس ازابلاغ موافقت نامۀ خط گاز ترکمنستان، افغانستان، پاکستان وهند، گفت، که ما محافظت آن را به عهده می گیریم. او دردولت افغانستان در ارکان های مختلف آن افراد خود را تعبیه نموده است. برای بهره گیری ازاختلافات وتضادهای داخلی دولت  استفادۀ لازم می نماید. قدرت نمایی می کند. ازهرامکانی که جمهوری اسلامی ایران ویا پاکستان وهر جای دیگری برای او فراهم نمایند، بهره می گیرد.

پنداشته می شود که با آن سیر زنده گی  و تشبثات مختلف سیاسی و خونریزانه، آرزو دارد که بالاخره روزی درمقام شخص اول  در ادارۀ امور افغانستان هم خون بسیار بریزد.

حکمتیار تا  زنده است، تــــازنده ویورشگرقهار وخونریز باقی خواهد ماند.

 

سخن صادقانه

 

هفتۀ پیش، و.اوزاکاس نمایندۀ اتحادیۀ اروپا در امور افغانستان با توجه به نقطه نظرات مختلف ودغدغۀ خاطری که د ر رابطه با خروج قوا از افغانسنان وجود دارد گفت:

" ما باید با خود مان صادق باشیم که راه حل سریع برای این کشور ( افغانستان ) وجود ندارد."

این سخنان او در زمانی ابراز شد که تعیین وقت برای خروج عساکر کشورهای حاضر در افغانستان همه روزه مطرح می باشد. سران وبقیه مسؤولین سیاسی ونظامی هیچ یک از دولی که پای نیروی شان در افغانستان کشانیده شده است، نیستند که ازین دغدغۀ خاطر درامان باشند. همه دریافته اند که با حضور قوا در افغانستان زیر فشار های مخالف داخلی اند. وبا خروج بی دستآورد، چه پاسخی خواهند گفت. درنتیجه شاهد تناقضات و بحران آنها در رابطه با "سیاست افغانستان "هستیم. آن چه مسلم به نظر میاید این است که آنها می توانند راهی برای بیرون رفت خود جست وجونمایند. اما وای برحال جامعه ومردمیانی که خود قادر نبوده ونیستند بدون حضور قوای خارج روی پای خود ایستاده شوند. افغانستان زخمین و مظلوم جای پذیرش چنین تأسف و تأثر را دارد. کشوری که با آفرینش توهم وخوشباوری ها، به دروغ مدتی عده یی از مردم  آن را متتقاعد نمودند که ازکشورتان ،کشور پیشرفته ومدرن ایجاد میشود،اینک درچهارراهی اندوهبارندانم کاری و سیاست های روزمرگی به سر می برد.

کشوری که سیاستمداران آن درخلال  ده سال با دریافت امکانات و زمینه های مساعد، نه توانسته اند، مشکلات ابتدایی مردم را حل کنند، نتوانسته اند، مسؤولیت امنیتی را به دوش خود بگیرند، . . . با مشکلات تراکم کرده ومعضلات بیشتر نیز مواجه شده است. ازین رو خارج  از نیاز نیروهای حارجی ، از منظر نیاز غلبه مردم بر مشکلات نیز باید تن به پذیرش زمان بیشتر داد.

 

۳٠/٠۱/٢٠۱۱

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل    ۱۳۷       سال شـــشم           دلو ۱۳۸٩  خورشیدی        فبوری ٢٠۱۱