کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 
   
سردی

فرشته ضیایی
 
 

میگویی حرف بزن

 با هزار سوال در ذهنم سکوت میکنم

آنگاه که حرف زدن با تو

 کوبیدن پتکیست بروی آهنی که هیچ گاه داغ نبوده است

واژه ها و تن صدایم

در میان ارقام معادلات ریاضی ات گم میشوند

و در محاسباتت معادلی برایم باقی نمیماند

میگویی حرف بزن

ذهنم دنبال جملات روزمره اند:

سویدن سردترین زمستان خود را تجربه میکند

هوا برفی و تاریک است...

و من همچنان احساس سردی میکنم

 

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ۱۳۵       سال شـــشم           جــــدی ۱۳۸٩  خورشیدی        اول جنوری ٢٠۱۱