گرامیداشت از جایگاه والای نامآوران عرصۀ دانش و هنر و خدمتگزاران کوشای پهنۀ فرهنگ از مسئوولیتهای عمدۀ فرهیختگان وحقگزاران جامعهاست. بهویژه در روزگاری که عدۀ زیادی از دانشمندان و هنرآفرینان ما یا بهفرمان مرگ، بهتعبیر ابوالفضل بیهقی جان و جامه بهسرایی دیگر بردهاند. یا در کورۀ گدازان بیداد و اختناق سوخته اند، یا در دورترین آفاق گیتی هرلحظه محکوم بهنوشیدن شوکران غربت استند. چه رنجی عظیمتر ازاین که با تلخکامی گواه آنیم که فرزندان ما، غالبآ، در غربت مغرب زبان خویش، ابزار نیرومند تفکر خویش را
از یاد میبرند واز ارزشهای گرانسنگ فرهنگی نیاکان خود تهی میشوند.
گویا زبان حال آنانی هم که با شکیبایی شگرفی در سرزمین اصلی، در آغوش مام میهن ماندهاند، این شعر نادر پور است:
تصویرها در آیینهها نعره میکشند
ما را ز چارچوب طلایی رها کنید
ما در جهان خویشتن آزاد بودهایم
باری فراوان شاد شدم که شماری از دوستان دانا و آگاه ما همت برآن گماشتهاند که برای بزرگداشت دانشمند گرانمایه و نویسنده و پژوهشگر سختکوش و نجیب و فروتن جناب داکتر اسدالله شعور، مجلسی بیارایند.
من سرافرازم که جناب داکتر اسدالله شعور را از چهل و دوسال بدین سو میشناسم. ایشان در این چند دهه همواره عاشق وار در پی گردآوری بخشهایی از فرهنگ مردم و بررسی و تحلیل موشکافانۀ آنها بوده اند.
در روزگارما کارنامهء جناب شعور دراین زمینه از چشم انداز چونی و چندی سخت غنامند است. شایان یادکردست که ما دانشمندان و پژوهشگران دیگری نیز داشته ایم و داریم که گاهگاه در جنب دیگر کارهای آفرینشی و پژوهشی خویش، در گسترۀ فرهنگ مردم نیز آثاری پدید آورده اند. اما جناب شعور، تمام دانش و استعداد کم همال خود را وقف تحقیق در فرهنگ مردم کرده اند و بررسی های ایشان در این رشتۀ ویژه از معرفت بشری، بیگزافه چندین هزار صفحه را دربر میگیرد.
جناب داکتر شعور در بیست واند سال پسین با اسلوبهای علمی و آزمون شدۀ تحقیق در فرهنگ مردم آشنایی ژرف تر یافتهاند و کار ایشان روز تا روز دقیق تر و ارزشمندتر شدهاست. دانشوری که سراسرزندگی آگاهانۀ خویش را وقف کاوش و پژوهش در فرهنگ مردم میکند، عاشق مردم، عاشق سرودهها، افسانهها، روایات، سنن، امثال و حکم، شادینامهها، غمنامهها، موسیقی و دیگر هنرهای آنانست و لابد از شیفتهترین عاشقان میهن خویش نیز هست.
شادمانیم که دوست والا جایگاه من، جناب داکتر شعور، در غربت نیز همچنان جویا و پویا استند، چنانکه مقالات پی در پی ایشان در باب شماری از آوازخوانان و نوارندگان، که گذار روزگار برنام و سیمای بعضی از آنها نقش فراموشی پدید آورده است، شایان سپاس و ستایش بیکرانست. بی گمان این نبشته ها چراغ راه جویندگان و پویندگان نسلهای آینده خواهند بود.
در فرجام برای دوست بسیار گرامی خود، داکتر اسدالله شعور، تندرستی و شادکامی و پیروزی و بهروزی می خواهم. قلم ایشان پر بارتر بادا قدم ایشان در راهی که بر گزیده اند استوار تر!
سپاسمندم از دوستان فرهنگپروری که این محفل خجسته بهکوشش آنان بر گزار شدهاست.
از راست به چپ :
افغانستانشناس فغال روسی پروفیسر ولادیمیر بایکو و شاهدخت هندیه دختر اعلیحضرت امان الله خان و دکتر اسدالله شعور
|