1- درپیوند با مسایل افغانستان، روزهای اخیر، بیشترشاهد نتایج انتخابات پارلمانی، سخن از تقلبها، و تبارز اختلافات گوناگون دولتمردان افغانستان بود. نتایج انتخابات اعلان شد. ناخوشنودی برحق ویا ناحق تعدادی ازشکست خورده را مردم دیدند وشنیدند. وکلای پیروز تصدیق های وکالت ونماینده گی خود را دریافت نمودند. دادستان کل ( سارنوالی) پیش ازاعلان نتایج انتخابات برای آنکه مخالفت خویش را با نتایج آن اعلان نماید، به زبان پرشکایت گفت که وکلا دردوبی و سرای شازده انتخاب میشوند.
نام بردن ازین دو منبع تردیدی برجای نمیگذاشت که منظور دادستانی، مراکر دارندۀ پول است وبا این یاد آوری خواست بگوید که پول ورشوت و قدرت است که نماینده گان را انتخاب میکند. به این ترتیب نتایج انتخابات را که طرف نارضایتی او بوده اند به نکوهش گرفته زیر سؤال برد. از طرفی هم برای آنکه نشان دهد گامی درجهت
قانون سپاری نیز برداشته است، چند تن از اعضای کمیسون انتخابات و کمیسیون شکایت را معرفی کرد.
با اتکأ برگزارش های مستقل وصحه گذارآن از منابع مختلف ، نمیتوان شک و تردیدی را راه داد که در انتخابات، عنصر تقلب ورشوت، فشاروتهدید ونفوذ دولتمردان سهم ونقش داشته اند. اگرهمه جوانب نامطلوب وناسالم را نیزدرنظر داشته باشیم، تاکید بر یک ضرورت، بیشتردر چشم اندازمیاید :ضرورت دنبال نمودن ادعاها. آنانی که ادعا نموده اند، در انتخابات مداخلاتی وجود داشت، مدارک خودرا به نشریات آزاد به عنوان محل مناسب گزارش دهندۀ رویداد ها بفرستند. تا سیاه روی شود هر که در اوغش باشد.
2- درهرگوشه وکنار وبیش ازهمه درشهر پرنفوس کابل، دست های برای گدایی پیش میایند، در ظاهرشاید نشانذهندۀ حضورعده یی از مردم باشد که بدلیل نبود زمینۀ کار،روی به گدایی آورده اند.امامتأسفانه ملیونهاهموطنی را داریم که توان دست درازکردن گدامنشانه را نیزندارند.ملیونها انسانی که به دشواری میتوانند پارچه نان خشکی رادریکروزبرای فرزندان خویش تهیه نمایند.فرارسیدن زمستان هم یادآورهمان آموزه های اندک درست کتاب مکتب است که زمستان رامرگ آورغریبان می نامید. بی دوایی وبی لباسی در زنده گی شان بیداد میکند. بیشترین رقم مرگ را هم همین ملیون ها انسان می بینند. گزارشی که درین روزها از طرف واحد تحقیق افغانستان منتشر شده است، در حالیکه به درستی به وجود منفی فساد اداری در زمینۀ موقه دهی به عامل فقراشاره میکند، اماعمده ترین عامل را درخشکسالی میابد. در تردیدآن باید گفت که در سالهای که مردم با خشکسالی نیز روبرو
نبوده اند، دست فقرازگلوی ملیونها انسان به دور نبوده است. زیرا آنانی که از داشتن اندک منبع تهیه غذا ومعیشتی محروم هستند، با آبسالی ها نیزرنج فقرراحمل کرده اند.جوابگوی اصلی این وضع غمبار دولتمردانی اند که ملیونها دالربرای خویش اندوخته اند، ولی درغم ملیونها انسانی که زیرخط فقر قراردارند، توجهی نکرده اند.
3- تصورمیشود که شکوه وشکایت ازنا کارآیی رییس جمهورحامد کرزی که به سرعت قوس صعودی پیمود، از چشم مقامات امریکایی به دور نبوده است. همه ازاو می نالند. اگراقای احمدی نژاد را در خارج وگروهی از نزدیکان ومرفه حال شده گان داخل را درقطارافرادی که به گونه یی از اورضایتمندی دارند، در نظر بگیریم، همه جا وهمه کس از او شکایت دارند. شکایت مردم اواین است که هیچ کارخیر ومفیدی برایشان انجام نداده است. درمیان ناراضیان گزارش دهنده گان امریکایی را نیز میابیم .
برخی ازگزارش های پرسروصدای "ویکی لیکس"که ازرئسای جمهور، وصدراعظم ها اوصافی را میاورد که گزارش دهنده گان امریکایی داده اند، رئیس جمهور افغانستان را آدم " ضعیف که دچار مالیخولیاست." یاد میکند. با خواندن این گزارش چه کسی خواهد بود که نگوید: خود کرده را نه درد است ونه درمان !
جناب کرزی که نخست ازطرف مقامات بلند پایۀ ایالات متحدۀ امریکا برای ادارۀ افغانستان انتخاب گردید، گویا از نظر آنها هم نتوانسته است کاری را از پیش ببرد. او را در حالی ضعیف مالیخولیا نامیده اند که رتق وفتق امور را خود در دست دارند. وبا توجه به امکانات ونفوذ خویش به بسیاری آسانی میتوانند او را ازارتکاب بازیگوشی ها مهار کنند وهر نوعی که میخواهند سمت وسو بدهند.اما وای به حال مردم افغانستان که ضعف وحالت مالیخولیای وی را نمی توانند مداوا نمایند. آنچه ضعف وی بار آورده کم مانند ترین فساد اداری، وبی توجهی به حال دردمندانۀ مردم افغانستان است. مردمی که از هر چه شایید آگاه بوده اند اما در آوردن کرزی به افغانستان سهم نداشتند. |