در سه و نیم دهه ای اخیر ما شاهد دهها خبر تکاندهنده و باور ناکردنی هستیم، کودتای سرطانی داود خان که با اشتراک سرداران طرد شده از اجتماع یا عده ای افراد " بیسواد، جاهل وعقده ای" صورت گرفت با اخراج اجباری یهودیهای افغان ( یا بخشی از نیرو فعال اقتصادی کشور) شروع شد، شهادت بهترین فرزندان وطن چون میوندوال ، مرستیال و
دیگران توسط این رژیم و دهها کارنامه ی سیاه دیگر تا فاجعه ای قلعهء زمانخان ادامه یافت،بعد از کودتای ثور1357 و جنایات ریشه کن کننده ووحشتزای حفیظ الله امین ورژیم خونین آنها، تجاوزشوروی وقت صورت گرفت، پروژه های شریرانه ای مشترک سیا، ای اس ای (جنرال ضیا و اختر عبدالرحمن)از یک جانب و جانشینهای ساواک در ایران از
جانب دیگر،منجربه بزرگترین فاجعه ای قرن یعنی تشکیل دولت وسپس جنگهای تنظیمی گردید. " ازسالها پیش از وقتی که نیروهای شوروی سابق از افغانستان خارج شدند واین کشورشاهد بدترین درگیری ها میان گروه های مجاهدین بود، با نام ژنرال حمید گل آشنا بودم؛ ژنرالی که نقش " پدر معنوی " را برای مجاهدین افغان بویژه گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی بازی کرد. عنوانی که حتی امروز آصف علی زرداری، رئیس جمهوری پاکستان به این ژنرال بازنشسته ارتش پاکستان می دهد.
"1 برادران مجاهد ما هر که مثل خودشان نبود به تنظیم شان ربط و یا دوستی نداشت و یا به زبان، نژاد، دین و مذهب دیگر تعلق داشت، به سرنوشتی دهشت آوری گرفتارنمودند بهمان گونه ای که والی رژیم امین در بغلان گفته بود « هرکی با ما نیست ازما نیست، هر کی ازما نیست دشمن است و دشمن باید محو و نابود شود» 2
افغانستان کشور کثیر الملل بود و است ، و غنا و سرمایه ای بزرگ آن در اختلاط کلتوری و فرهنگی آنها است. تمدنهای بزرگ باختری با یونانی ره آوردی گریکو بودیک را خلق نمود. در دوره های بعد دردوران فتوحا ت اعراب باخترزمین به ریاضی، نجوم ، طب و الهیا ت دسترسی کامل داشته با علوم یونا ن، هند و چین کاملاً آشنا بود.که این عوامل باعث ادامه تمدن و کلتورغنی در دوره های بعد از آنهم بوده چنانچه میخوانیم که :" اما خراسان بیش از تما م ممالک دارای مدرسه و کتابخانه شد و از آنرو بدیارعلم و ادب معروف گشت... در سال 616هجری در مروشاه جهان از شهر های نامی خراسان ، ده کتابخانه عمومی دیدم که مانند آن در هیچ جای دنیا یافت نمی شود کتابهای بسیا رعالی درآنجا بود وتنها دریکی ازآن کتابخانه ها دوا زده هزار جلد کتاب
موجود بود." 3
"افغا نستان که تا قرن دوازدهم ازنظر فرهنگ یکی از برجسته ترین ممالک جها ن بود درقرن سیزدهم (میلادی) در زیرهجوم مغل بخرابه ترین کشورهای دنیا تحول یا فت، ا زآ ن ببعد افغا نستا ن تا قرن چهاردهم برای بهبود و پیشرفت زندگی خویش حرکاتی مذبوحی می نمود، اما در قرن چهاردهم بشکل حیرت آ وری قد علم کرد و تمدن و فرهنگ از دست رفته را مجداً احیا نمود، استعداد مردم ـ در طول دوره تاریخ ـ توانا ئی آ نرا داشت که تما م مها جمین چادر نشین را در خود بتحلیل برد و قوه آنان را مدافع تمدن و فرهنگ خویش قراردهد.چنانچه عنصر ترک و از آنجمله گورگانیها درافغانستان و هم درآسیای وسطی ـ درساحه هنرو ادب خدمات درخشا نی انجا م دادند." 4
جرجی زیدان در ـ تاریخ تمدن اسلام ـ با تذکار از زهد، تقوا، عدالت و پاکدامنی خلفا حضرات ابوبکر صدیق،عمر فاروق وعلی (رض) درمورد رهبری صدراسلام مینویسد :" این طبیعی است که مامور به آمر خودنظر میکند و همینکه خلیفه شخصاً درستکار و پرهیزگار بود و همه چیز خود را در راه صلح عمومی فدا کرده بود والیان و عمال او هم باو اقتدا میکنند اگر چه قلباً مایل به آن عمل نباشند بخصوص اگر خلیفه مراقب جریان باشد." 5
این میرساند که مردم در تعصب و یا عدم تعصب از بزرگان خویش پیروی میکنند و اگر بزرگان وفرمانروایان آزاد منش باشد سایرین نیز از آنان تبعیت دارند و معکوس آن هم همانگونه است. نظر به تدقیق و پژوهش جرجی زیدان یکی ازعواملی که در پیشرفت اسلام در آنوقت موثربود این که ــ مردم را بحال خود میگذاشتند ــ و نوشته بود : " عربها همینکه کشوری را میکشودند ، متعرض دین و معاملات و عادات و رسوم آنها نمیشدند و آنها را بحال خود میگذاشتند و همینکه عمرو عاص مصر را کشود کار قبطی ها را بخود آنها واگذارد. بقسمی که قضات قبطی، میان قبطیها مانند گذشته حکومت میکردند."6
هندو و سیکهای افغان براصل اسناد ازهزاران سال،" مانند اهالى منطقه لباس مى پوشيدند؛همه مصروف کار بوده و به لهجۀ مردم منطقه حرف مى زدند، پابندعنعنات خود بوده و مطابق عقيدۀ شان عبادات انجام مى دادند."
مصیبت و واژگونی بخت هموطنان خوستی ما از آنوقت آغاز شد که بقول بگوان داس هموطن 64 ساله ای ما " با واژگون شدن حکومت داکتر نجيب (سال ١٣٧٠)، تمام دارايى هاى آنها غارت شد. داس افزود: ((هندوهاى خوست، از اثرمشکلات اقتصادى مجبور شدند که به پاکستان، هندوستان و کشورهاى ديگر بروند.))
به گفتۀ نامبرده؛ درمسال آنها زمانى از سوى باشندگان محلى تخريب گرديد، که در ٦دسامبر سال ١٩٩٢ميلادى، برخى هندوهاى افراطى،مسجد بابرى را ويران نمودند.
بگوان داس علاوه کرد که ازهندوهاى خوست، صرف ٣٣خانواده در کابل بسر میبرد و متباقى آنها در دهلى جديد هندوستان و فريدآباد، در مهاجرت زندگى مى کنند.
موصوف افزود که طى سالهاى اخير، تعدادى هندوها درخوست میزيستند و مصروف کارهاى شان درشهرخوست بودند؛ اما به سبب ناامنى ها و خودسرى هاى اخير، تمام آنها بکوچيدن مجبور شدند.
قراراظهارات موصوف، بيشترين زمينهاى شان توسط زورمندان غصب شده و غصب کردن منازل آنها نيز دوام دارد."
اینگونه اخبار تکان دهنده که به هزاران آن در جامعه امروزی ما ملاحضه میشود بر اصل آنچه در بالا مطالعه فرمودید نه در گفتار و نه در عمل اسلامی است ، ای میرساند که مردم در تعصب و یا عدم تعصب از بزرگان خویش پیروی میکنند ، آنچه را ما در وطن خود دیدیم سبب آن « خت » بودن آب از سر چشمه است، فرموده های سر محقق سيد امين مجاهد مشاورعلمى اکادمى علوم، درمورد تاريخچۀ هندوهاى افغان هم ازهمین منابع الهام میگیرد و از ریشه غلط است. لطفاً درآرشیف اکادمی علوم درپهلوی آثاراستادان سترگ احمدعلی کهزاد ،غلام محمدغبار وعبدالحی حبیبی مقاله ای « آسه ماهی و آتش جاودان » نوشته Gurinder Randhawa ترجمه دکتور صبور سیاه سنگ در شمارهً 14 سال اول اکتوبر 2005 کابل
ناتهـ ، گزارش بنیاد بیات www.bayatfoundation.org ترجمه آقای سیاه سنگ کابل ناتهـ شماره 44 سال 2 مارچ 2007 و رساله ای ارزشمند ــ ما باشندگان دیرینه این سرزمین ــ نوشته محترم ایشورداس را هم افزود نمایند تا همه مطالعه نموده و آگاهی یابند که ایشان اسیران جنگی یا برده های سلطان محمود غزنوی و احمد شاه بابا نبودند که همچو سیاهان امریکا از نیمقاره هند جبراً آورده شده باشند .
درلابلای اخباردیدیم مردم عام بگونه "حاجى جمعه نور٧٢ساله يکتن ازساکنين ولسوالى صبرى " خاطرات خوبى از هندوها به ياد دارند، و در محبت و دوستی زيادى با آنها به سر مى بردند.
نامبرده افزود : (( اى کاش هندوهاى متذکره، دوباره به قريۀ ما برگردند ؛ مردم بسيار خوب و بى آزار بودند.))
حافظ حسام الدين رحيمزى استاد پوهنځى شرعيات پوهنتون شيخ زايد درخوست، به پژواک گفت که اذيت و ضرر رساندن به هندو ها، نه تنها سر پيچى از حقوق بشر ميباشد، بلکه دين مقدس اسلام نيز سر ومال آنها را محفوظ دانسته است. موصوف گفت: (( در گذشته هر چيزى که شده؛ اما اکنون تمنا دارم که هندوهاى کوچيده ازخوست، دوباره بيايند و خوست را رها نکنند.))
کميسيون مستقل حقوق بشر در ولايات جنوب شرق، حکومت را مسوول مساعدت با هندوها مى داند.استاد يوسف ملاتړ يکتن از مسوولين اين دفتر، به پژواک گفت که هندوها اتباع همين کشوراند، و جلو رفتن آنها بايد گرفته شود و براى کسانيکه رفته اند، زمينۀ برگشت دوباره و زندگى خوب، مساعد شود."7
مانند هزاران هزار « حاجى جمعه نور» خودم هم خاطره های نهایت نیکی ازهموطنان سیک و هندو تبار ما در داخل وبرون کشورمثل دهلی جدید، المان و لندن دارم که ذکر خیراز محبت و وطن دوستی آنها مینماید . که دو نمونه ای را میخواهم بنویسم . در دهلی جدید با وطندارخوستی ما که جبراً ترک وطن نموده بود برخوردم، بدین گونه که روزی با فامیل از منزل دوستی در یکی از کارته توسط اسکوتر بطرف منزل خود میرفتیم چون به در دری صحبت مینمودیم راننده روبطرف ما نموده پرسید ازکجا و کدام کشورهستید تا گفتیم افغان نهایت خوشی نشان داده با زبان شرین پشتو و لهجه ای زیبای خوستی گفت که من افغان میباشم در طول راه از وطن و زادگاه مشترک ما یاد نمودیم در اخیر بعد از تجدید رسم احترام بشکل افغانی (بغل
کشی) به هیچ وجه حاضر نشد کرایه را بگیرد و با نهایت محبت گفت من افغان میباشم و از هموطن خود پول نمیگیرم .
در دهلی و نزدیکی کارته ای ساکت منطقه ای بنام « افغان کلونی » میباشد روزی گذرم به آنجا شد با گذشت از دروازهء قلعه مانند به مودل افغانی در قدم اول با محبت اطفال ما که هریک با گفتن « سلام » از من استقبال نمودند بر خوردم ،بعد از سراغ نمودن منزل دوستم فامیل شان با نهایت محبت و گرمی و مهمان نوازی از من استقبال نمودند و تا زمانی که چای ننوشیدم نگذاشتند ازخانه بروم، درحالی که رسم و رواج مردم نازنین هند اینگونه نیست. هموطنانی که درسوتحال Soute halle لندن یا سر تاسر بریتانیه ،المان و دیگرکشورهای اروپا،امریکا،کانادا واسترلیا تشریف دارند، هر یک از برخورد نهایت پرمحبت، وطنپرستانه و عالی هموطنان هندو تبار و سیکهای ما آگاه میباشند که این گونه است گوشه ای
از کرکتر و عادت ایشان که با وحشت بربریت ظلم وغارت عده ای دزد وچپاولگر قرار گرفتند. در پایان با تکرار سخن پیرمرد دنیا دیده گفتنی خویشرا بپایان میرسانیم که گفت: « ایکاش هندوهاى متذکره، دوباره به قريۀ ما برگردند ؛ مردم بسيار خوب و بى آزار بودند.»
************************************
پانوشتها :
1 ـ هارون نجفی ـ ژنرال حمید گل : اوباما با طالبان مذاکره کند ـ بی بی سی سه شنبه 28 سپتامبر 2010
2 ـ جنرال عمر زی ــ شبهای کابل ــ چاپ پشاور سبا کتابخانه ص
3 ـ جرجی زیدان ــ تاریخ تمدن اسلام ــ چاپ هفتم 1372 تهران ص 636
3 ـ غلام محمدغبارــ افغانستان در مسیر تاریخ ــ جلد اول چاپ کابل ص 276
4 ـ زیدان 223
5 ـ زیدان ص 54
6 ـ کابل ناتهـ شماره 130 سال ششم میزان وعقرب 1389 ، اکتبر 2010. |