کابل ناتهـ، Kabulnath
این یک واقعیت است یا رویا
این موجود ناشناخته
چقدر شبیه من است
یا خود من است
در این سالها
که موجهایی بود
بر هم زننده
توفنده
و چنگ زدن به ساحل
بیهوده
و این من_ من
گیج و موجی
سردر گم
سرخورده
مانند نقش یک خاطره
در من
ایجاد شده
بی هیچ هدف
بیهوده است او
بیهوده است من
این عمر ما
بی هدف
این راه پیموده
شکست خورده
این خود اوست
همرادِ من.
قاسم قاموس
بالا
دروازهً کابل
شمارهء مسلسل ۱٢۸ سال شـــشم سنبله/میزان ۱۳۸٩ خورشیدی سپتمبر ٢٠۱٠