سنبله 1389

اول سپتامبر 2010

در خبر خواندم که :

"  هنريار ميافزايد: "يکي از کانديدان مرا گفته که از هندوستان حمايت ميشوم به اين خاطر که من هندو هستم؛ ولي هندي نيستم، هندوي افغان هستم. بعضي کانديدان ديگر هم براي اين که خود را مطرح کنند فکر کرده اند که از اين طريق موفق خواهند شد "".  

 "پرتپال سنگهـ پال، ديگر نامزد هندوها و سيکهـها در انتخابات پارلماني ميگويد بعضا از طريق تيلفون از او سوال ميشود که يک هندو چگونه خود را در انتخابات پارلماني افغانستان نامزد کرده است؟

او ميگويد: "بسياري از مردم هستند که تيلفون ميکنند که شما از هندوستان هستيد، يا شما هندو هستيد، يا شما کافر هستيد، ليکن مستقيما کسي به ما چيزي نگفته".  "  منبع  دویچه ویلی

چند ی روزی بیشتر به انتخابات دوره ای نامزدان شورا  نمانده است ، تبلیغات همه کاندید ها شروع شده و هریکی به شکل خود و بنوبه خود برای خود رای جمع آوری مینماید.

من میشناسم افرادی را که با خرچ های گزاف میخواهند از مردم رای شان را بخرند تا در شورا راه یابند.

تبلیغات برای خود و برضد مخالفین هم اشکال گوناگون دارد . یکی از اشکال که در این دور انتخابات توسط نتنها برخی از کاندید ها بلکه حامیان شان برگزیده شده است ، گسترش تبعیض است.

با تبعیض قومی ، سمتی و مذهبی و جنسیتی از نوع مرد و زن بسیاری از مردم افغانستان آشنا اند  و برضد و بر طرفداری تبعیض عده ای هم کارهایی انجام داده اند و میدهند  اما اینبار یک نوع تبعیض ویژه ای دامن زده میشود. تبعیض برضد نامزدان هندو و سیکه .

گرچه همه کاندید ها و یا نامزدان خود را وفادار به قانون اساسی افغانستان میدانند اما در عمل بسیاری خود شان قانون اساسی  را نقض می کنند و زیر پا میگذارند.

در قانون اساسی افغانستان میخوانیم که :

  "ماده دوم

دين دولت جمهورى اسلامي افغانستان ، دين مقدس اسلام است . پيروان ساير اديان در پيروى از دين و اجراى مراسم ديني شان در حدوداحکام قانون آزاد مي باشند.

ماده چهارم :

حاکميت ملي در افغانستان به ملت تعلق دارد که به طور مستقيم يا توسط نمايندگان خود آن را اعمال مي کند.

ملت افغانستان عبارت است از تمام افرادى که تابعيت افغانستان را داراباشند.

ملت افغانستان متشکل از اقوام پشتون ، تاجيک ، هزاره ، ازبک ، ترکمن ، بلوچ ، پشه يي ، نورستاني ، ايماق ، عرب، قرغيز، قزلباش ، گوجر، براهوى وساير اقوام مي باشد.

بر هر فرد از افراد ملت افغانستان کلمه افغان اطلاق مي شود.

ماده ششم

دولت به ايجاد يک جامعه مرفه و مترقي بر اساس عدالت اجتماعي ، حفظ کرامت انساني ، حمايت حقوق بشر، تحقق دموکراسي ، تامين وحدت ملي ، برابرى بين همه اقوام و قبايل و انکشاف  متوازن در همه مناطق کشور مکلف مي باشد.

ماده هفتم

دولت منشور ملل متحد، معاهدات بين الدول، ميثاق هاى بين المللي که افغانستان به آن ملحق شده است و اعلاميه جهاني حقوق بشر را رعايت مي کند.

ماده بيست و دوم

هر نوع تبعيض و امتياز بين اتباع افغانستان ممنوع است .

اتباع افغانستان اعم از زن و مرد در برابر قانون داراى حقوق و وجايب مساوى مي باشند.

ماده بيست و چهارم

آزادى حق طبيعي انسان است . اين حق جز آزادى ديگران و مصالح عامه که توسط قانون تنظيم مي گردد، حدودى ندارد.

آزادى و کرامت انسان از تعرض مصون است . دولت به احترام و حمايت آزادى و کرامت انسان مکلف مي باشد. 

همچنان در قانون انتخابات میخوانیم که :

"ماده دوم:

انتخابات از طريق رای آزاد ، عمومی ، سری و مستقيم صورت می گيرد .

اصل تساوی درانتخابات :

ماده سوم:

رای دهندگان درانتخابات با بهره مندی از حق تساوی اشتراک می کنند .

استفاده از حق رای:

ماده چهارم :

رای دهنده درانتخابات دارای حق يک رای بوده و تنها از جانب خود رای می دهد.

رعايت اصل آزادی اراده :

ماده پنجم:

رای دهندگان درانتخابات با اراده آزاد اشتراک می کنند . اعمال هر نوع محدوديت مستقيم يا غير مستقيم بر رای دهندگان ونامزدان به ارتباط زبان، مذهب، قوم، جنس، قبيله، سکونت و جايگاه اجتماعی ممنوع است .

. همکاری ادارات و اشخاص ذيربط:

ماده ششم:

ادارات دولتی ، سازمان های اجتماعی واشخاص مکلف اند با کميسيون مستقل انتخابات همکاری نموده وتصاميمی را که در حيطه صلاحيت اين اداره اتخاذ می شود، اجرا کنند ."

پس بر بنیاد قانون اساسی افغانستان و قانون انتخابات افغانستان هر شهر وند افغانستان با یک دیگر دارای حق مساویست و هر نوع تبعیض گرایی جرم شمرده میشود.

امیدوارم همه انسانهایی که خود را آزاده و دیموکرات میدانند و در افغانستان کارت رای دهی دارند ، رای شا ن را د ر کابل به خانم انارکلی هنریار بدهند و یا کاندید دیگری که از زمره شهروندان افغانستان بوده ودارای اعتتقاد دیگری است و او سردار یا سیکه میگویند . رای دادن به لاله وسردار یعنی رای دادن به دگر اندیش ها.

تحمل دیگر اندیش ها اگر یک گام بسوی دیموکراسی است ، رای دادن به  خانم انارکلی و سردار  ایکه خود را کاندید کرده است ، نمونه بارز دیموکراسی و دیموکرات بودن است. وقتی من از لاله صحبت مینمایم ، این اصطلاحی است که ما کابلی ها برای هموطنان هندوی خود میگفتیم و برابر به لالا و یا برادر است. وقتی من از سردار صحبت مینمایم ، این سردار همان اصطلاح ایست که در جامعه کابل برایهموطنان سیکهه ما  نیز گفته شده است.

من رای خود را به خانم انار کلی هنریار میدهم و  آرزو دارم تا همه نیروهای دموکرات با نوشتن یک فراخوان برای  خانم انارکلی هنریار و سردار ی که خود را نامزد نموده است ، تبلیغات و کمپاین را بیاغازند و برای همه افرادی که طرفداران انواع تبعیض و اپارتاید اند ، در یک گام عملی نشان دهند که مبارزه برای دموکراسی با شعار دادن تفاوت دارد. یک گام عملی برای آزادی  به از صد درجن برنامه های رنگارنگ است وخواهد بود .

یک رای برای خانم انارکلی – یک رای برای آزادی.

من در آینده های نزدیک شناخت  مستقیم خودم را از عده ای ازهموطنان ام که هندو  و سیکهه اند و شهروندان کابل بوده اند و من از پانزدهم حوت سال 1338 –  هفتم مارچ سال 1960یعنی نخستین  روزی که به برای درس خواندن در صنف اول لیسه حبیبیه در پل باغ عمومی رفتم ، با هم صنفی هایم در صنف اول اشنا شدم واز جمله 45 نفر همصنفی هایم فقط   4 نفر در ساعت دروس قران کریم یعنی سلیمان ویعقوب که یهودی بودند و کرتار سنگه و گربت سنگه و مدن وپرکاش که هندو وسیکهه بودند ، از ساعت درسی دینی به خارج صنف میرفتند .

 با نخستین هندویی که وی را کاکا پرانات میگفتم و از روز اول مکتب رفتن یعنی از زمانی که دهنم به اصطلاح بوی شیر میداد وباوی  در سرای میرعلم حیدری واقع جاده مندوی افتخار شناسایی یافتم و برادرش را کاکا سناوپتی میگفتم و پسر کاکا پرنات یعنی موکیش را بچه کاکا میگفتم و تا  یک سال پیش هم از لطف و محبت ماما قند یا - نندکشور برخوردار بودم وتاهنوز خاطراتی از گلدیپ سنگ و کرتار سنگه دارم وهنوز هم  به فکر واندیشه دوستم سردار آزاد میباشم.

من در مورد عبادت گاه ای خواهم نوشت که با مدن لعل ترن در آنجا به  فاتحه رفته بودیم و یا در معبد جوی شیر که آنوقت های در پشت لیسه نجات ( امانی) بود و یا معبد گردنه باغ بالاو بسا مطالب دیگر درمورد دوستانم که هندو سیکه بودند و هستند ، خواهم نوشت. در مورد  دوست گرامی ام سونه رام تلوار یا نخستین فیلمبردار افغاان فیلم و یا پرکاش یکی از بهترین عکاس های چهاراراهی صدرات  در کابل یا در مورد حکم چند یکی از بزرگترین  انسانی که صد ها نفر در بانک ملی افغان فن بانک داری را یاد داد یا در مورد  استاد دکتور بالمکنداس یا همچوموارد  خواهم نوشت، اگر شرایط دشوار به من اجازه بدهد.

من بیشتر از پنجاه وپنج سال شناخت مستقیم با عده ای از شهروندان ما که هندو و سیکهه اند، در کابل داشته ام. من نان و نمک شان را خورده ام ونمک حرام خواهم بود اگر در این کمپاین یا هر کمپاین دیگر  در بین کاندید ها بین  هندو با لاله ما یا سیکه  یا سردار ما  و انسان های متعصب طرفداری از کدام متعصب مذهی و یا دینی نمایم ولو با من دین مشترک هم داشته باشد.

یک رای برای خانم انارکلی

یعنی یک رای برای آزادی.

لطقا در پایا ن خبری را بخوانید که صدای المان به فارسی پخش نموده است

 نامزدان هندوها در انتخابات با مشکلات روبهرو اند