خیالم را گره بستم به شاخ خوشه ی پروین
فضای خانه ام پیچیددرعطرگل نسرین
غرورتیشه ی فرهاد گل آورده درخونم
توامشب میدوی دررگ رگم شیرین ترازشیرین
بتاب ازماوراء ابرشب برپیکرسردم
که تا بالا روم ازعرض دیواربلند چین
عبورازمرز چشمان شمارا خواب می بینم
ولی چیزی ندارم دربساطم بیشترازاین:
صدای گرم "داودم" که دردوتارمی پیچم
سرود سرخ لبهای شما را میکنم تمرین
تمام عمر، قالیباف چشمان تو میمانم
که تا دیوار چشمان تو زیباتر شود آذین
"جلالی" ام نی افروز خیال شعله پردازت
خدا مرگم دهد بیتو "سیا مو" جان بگوآمین
10 دسامبر 2008 وانشبورگ |