کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 
 
در بارۀ چند رویداد
 

نصیرمهرین

 
 

 ۱- وزیران قربانی شده

 

بعضی اوقات شنیدن یک خبر، تنها بارآورندۀ تأثر نیست. با خود زنجیره یی از خبرهای پیشینه را نیز میاورد وبه نگرانی ها برای آینده می افزاید.

شنیدن خبر رد دو وزیر پیشنهادی رئیس جمهور حامد کرزی و تایید پنج تن دیگر، از آن خبرهای تأثر بار ونگران کننده است. دو تن از وزیران پیشنهادی او را اکثریت اعضای پارلمان افغانستان رد کردند.

وقتی به موضوع با تأثر نگاه می کنیم، به این دلیل  پذیرفته نشدن آنها نیست. نمی شود گفت که باید وزرایی پیشنهادی به پارلمان، حتما ًرأی اعتماد بیاورند. نمی شود گفت که بدون بحث وجدل و بررسی و وارسی پشینه های آنها، بدون توجه به شایستگی های کاری و تخصصی آنها دست به تایید ویا رد زد. این موضوعات از بدیهات اند. برخلاف، کارکرد رئیس جمهور و پارلمان افغانستان ، ازین معیار ها فاصله داشته اند. تأثردست داده از راه  ورسم دیگری برخاسته است . رئیس جمهور کرزی طی چندین سال، بیشترین توجه خویش را به کاربرد شیوه های قوم مدارانه معطوفنمود، نه به کاربرد شایسته سالاری .

 شنیدن خبر رد وزیر پیشنهادی، به پیشینه های بحث پیرامون این موضوع ره می برد. گذشته از آن راه های حکومت سازی وحکومتداری او با معیار های غلط،  استفاده های اورا برای کسب مقام ریاست جمهوری نیز نشان میدهد. رئیس جمهور حامدکرزی، هنگام فعالیت های انتخاباتی خویش، گزینش افراد را با وعده و وعید های همراه نموده بود که صبغۀ استفاده جویانه داشت که حاکی از فرهنگ نا شفاف و زیانمند بر حال جامعه است. آنانی که در آن بازی دل فریفتند و کسب مقام را بالاتر از هر نیاز حل اساسی مسایل کشور دیدند، در روز گار بعدی یا هنگام مراجعه به پارلمان تنها ، باشکست دیده گی و دست نگری  به بالا دستان  نظاره خواهند کرد. سرنوشت چند تن از وزیران وکارمندانی بالا مقام پیشینه که جانب کرزی را به امید دریافت بازهم مقام دولتی الزام نمودند، ازین بازی متأثر از فرهنگ سیاسی فریبکارانه وتعصب بارجدا نیست .

جانب دیگر، نبود ظرفیت های لازم سنجشگری دربخشی از وکلای پارلمان افغانستان میتواند، موجد چنین پیامدها شود. آنانی که از وعده های کرزی به همکاران وزارت طلب آگاهی دارند، به رغم بستگی های با کرزی، از ابراز مستقلانۀ تعصبات واختلافات خویش خود داری  نمیکنند.

 این است که پارلمانی با چنان سر و وضع، تأسف وتأثربر می انگیزد و کار روایی های اشتباه آمیز کرزی در برابرچالش های موجود درجامعه ، گونه یی از دوری گزینی ره به تزاید را بارمیاورد. فرهنگ فریبکاری و برخاسته از راه ورسم قوم مدارانه، نه شایسته سالارانه را مردود میداند.

این راه ورسم اشتباه آمیز قربانی هایی برجای نهاده است. به دست نیاوردن رأی اعتماد دو تن از پارلمان، ادامۀ قربانیان پیشینۀ معامله گری هایی نیز است که جناب کرزی در میدان به استهزا وتمسخر گرفتن غیر مسؤولانۀ مسایل افغانستان، فرستاده بود.

 

درس دیگری  نیز شاید بتواند گوش آویز جامعۀ ما باشد  وآن را میتوان در پند گرفتن قربانیان مقام جو، دوری گزینی از راه ورسم موجود در وجود کرزی وهم اندیشان وی، فراگیری ورواج فرهنگ احترام  و طرد تعصب از افکار واحساسات وکارکردهای پارلمان نشستگان، آرزو داشت .

 

٢- فرماندۀ ناتودرافغانستان، گستاخی کرده بود

 

روزهای  پیش ، تغییرفرماندۀ نیروهای  ناتو وائتلاف  درافغانستان، در صدر سخنان تبصره آمیز و سرخط بسا از جراید داخلی وخارجی نشسته بود. استنلی .م. کریستال ، به دستور شخص رئیس جمهور اوباما، برکنار شد و جای او را جنرال دیوید پترویوس، فرماندۀ ارشد نیروهای امریکایی درشرق میانه اشغال نمود. ظواهر انگیزۀ برطرفی او از صحبت های ناشی شده است که با مجلۀ رولینگ استون نموده و در آن برخی از رهبران نشسته در کاخ سفید را ریشخند کرده و دولت امریکا را به نداشتن استراتیژی روشن متهم نموده است. در نتیجه، آن سخنان گشتاخی القی شد واسباب نارضایتی رئیس جمهور اوباما را فراهم کرد تا او را برطرف نماید.

 

 شاید بتوان همان انگیزۀ ظاهری را پذیرفت. اما در هرحال یک نکته روشن است که سخنان جنرال کریستال از ندانم کاری، از حضور بحران و راه گمی های سیاسی ونظامی امریکا ومتحدینش نیز حکایت دارد.

 

نکتۀ جالبتر هنگام بروز  واکنش ها، موقف جناب حامد کرزی بود که از جنرال کریستال جانبداری نموده وحتا خواهان آن شد که دوباره به وظیفه اش ادامه بدهد.  این موقف و در خواست از رعایت آن عرف معمولی وتشکر آمیز که در پایان خدمت به عمل میاورند، نبود. نطاق کرزی پا را فراتر نهاد وبه تصمیم کاخ سفید مداخله یی را نیز روا داشت. موقف کرزی یادآور مناسبات زمان حضور قوای شوروی در افغانستان نیز است. گویند که در ان هنگام ، کارمندان بلند رتبۀ دولتی ورهبران فرکسیون های حزبی با جنرالهای قوای شوروی ، متحدین خاص خود درا داشتند.

 

در بارۀ جنرال پترویوس گفته شده است که در عراق پیروزی ها ی مهمی را به دست آورده است. او در زمینۀ مسایل اقتصادی، اداری، نظامی و رابطه گیری با سران متنفذ محل های که شورشیان فعالیت داشته اند، فعال بوده ودارندۀ دستاورهایی است از آنها در افغانستان نیز استفاده میکند.

  اما معلوم نیست که آیا میان دو عقبگاه رهبردی در عراق وافغانستان ، یا میان کار کرد ایران وپاکستان ، تفاوتی را ندیده است. اگر تحکیم دولت در عراق، پای مداخلۀایران را کوتاه تر میکند، واین یکی از نیاز های اسراییل وامریکا است، آیا در بارۀ نقش زیانمند پاکستان که متحد امریکا نیز است، طرح کارسازی داشته است؟ آیا برای امحای کشت مواد مخدره که بیشترین اراضی را در مناطقی می بینیم که قوای امریکایی حضور دارند، برنامه یی دارد.؟ آیا پیشرفت پروسه دولت سازی وتحکیم نسبی دولت در عراق از برکت مراجعه به " طالبان میان رو" بوده است ؟! و ده ها پرسش دیگر که خود حاکی از تفاوت ها میان اوضاع عراق وافغانستان اند. ازین روگزینش فرماندۀ جدید ناتو وائتلاف با تصویر چنان تابلویی از پیروزی های پیشین او، نمی تواند، برای چنان نقش مثبت  در افغانستان پذیرفته شود.

 

۳- از قرغزستان میتوان آموخت

 

چندیست که جمهوری قرغزستان روی آرامش را نمی بیند. دیدن صحنه های دلخراش آتشوزی، مهاجرتها ودیدن اجساد جوانان وکودکان وپیرمردانی که طعمۀ جنگ داخلی شده اند، حواس را به چرایی پیدایش بحران وسرنوشت آن کشور جلب می کند. اینکه چرا چنین بحرانی خونین در قرغزستان پدید آمده است، دولت قربان بیگ باقی اوف که در ماه آپریل سال جاری برکنار شد، از مداخلۀ خارج صحبت نموده است. البته چنین پاسخی به پدیدۀ بحران ویژه قرغزستان نیست . در بسا از کشورهای جهان ، به ویژه آنجا که دولت بر سر اقتدار مخالفی در همسایگی دارد ویا با کشورهای نیرومند و دورترمناسبات مختالفت آمیز دارد، همواره شنیده شده است. که چنان واکنشی از دو حالت بیرون نبوده است . 1- موجودیت مداخله و اعمال برهم زنندۀ امنیت ویا ایجاد شورشهای مسلحانه وکودتا ها؛ و 2- ادعای مداخلۀ خارج سرپوشی بوده است بر تنش وناهنجاری های متعدد اقتصادی ، اجتماعی وسیاسی. در صورت دوم ، دولت ها برای اینکه نا توانی وبی کفایتی خویش را پنهان بدارند، زمینه ها وعوامل داخلی ابراز نارضایتی را به بیگانگان پیوند میدهند. چه بسا که هر دوعامل را درشورشهای برخی کشور ها میتوان یافت. و مواری کارکرد یک عامل را تشخیص داد.

 

قرغزستان، از جمله کشورهایی ست که در آن تنشهای مختلف اجتماعی وجود دارد. کشور دارای 5 ملیون نفوس با مسایل قومی روبرو بوده است. قانون اساسی آن که در سال 1993 تصویب شد، نشان میدهد که در حوزۀ آزمایش دمکراسی هنوز مانند کودکی ره می پیماید. در انتخابات آن کشور موضوع تقلب حضور چشمگیر داشته است. فساد اداری آنجا مشهور است. هر چند گویند که در سطح فساد اداری افغانسنان نیست. واین موضوع چندین بار است که منجربه زدو خوردهای خیابانی وبحران های شدید دولتی شده . با موجودیت مشکل اقتصادی،  وقتی بطور مثال  قیمت برق بالا رفته است، کافی بوده است که فریاد مردم بلند شود. 

 

برمبنای چنین واقعیت موجود در داخل جامعۀ قرغزستان، معاملات سیاسی ونظامی، و رقابت های آشکار وپنهان از آن ناهنجاریها وبحران ها بهره میگیرد. سعی امریکا برای نفوذ به جمهوری های پیشین شوروی، اسباب نارضایتی ماسکو را تقویه کرد.نزدیکی گرجستان به امریکا وناتو، ماسکو را به رقابت ها در منطقه بار دیگر وارد مرحلۀ جدی تری نمود. تصور میشود که چین با همنوایی روسیه با انگیزه های اقتصادی ونفوذ طلبانه ، رقابت ها ومداخلات را شدیدتر نموده است. پیمان بشکک بین روسیه وچین در سال  2008 از چنین همکاری ها خبر میدهد.

 اکنون وعده داده شده است که دولت موقت ، انتخابات را درماه اکتبر دایر نماید. اینکه آیا رهبران سیاسی آن کشور در سطحی خواهند بود که به حل بحران بدون زمینه دادن به مداخلات سؤخارجی، کشور خویش را در شاهراه ارامش سمت بدهند ویانه، سرنوشت قرغزستان رابرای مدتی رقم خواهد زد.

هنگام  عطف به مسایل قرغزستان، نمی شود غافل بود که بروز بحران در آن کشور وهرکشور دیگری که با افغانستان ، مشابهت هایی  دارد ، میتواند آموزنده باشد.

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ۱٢۳          سال شـــشم               سرطـــــــــان ۱۳۸٩  خورشیدی           جولای ٢٠۱٠