کابل ناتهـ، Kabulnath
سرزمین خوب من
افغان زمین من
امید هست وبود من
معبد برین من
* * * * *
دلم تپیده میرود
به یاد سخره های تو
به یاد کوه های تو
که پرغرورو سربلند
افراشته قامت اند
علیه دشمنان ما
حماسه گو بود
بادها و آبشار تو
دارند حکایتی
زگردان رزم تو
سازند ترانه ها
هردم سروده ها
در طول قرن ها
عشق آفریده اند
دردل پیرو جوان تو
دیاردورمن
زدوری ات زبون شدم
ولی چه باک
دانم که بازهم
بعد عمر ما
همیشه زنده یی و
نوای افتخارتو
هردم ، همیش
همچون حماسه های جاویدان
از آبشارمست تو
از پیک صبح تو
در سروده های میهنی
در آهنگ های مردمی
چه زیبا !
چه دلپذیر!
شنیده میشوند
میر عنایت الله سادات
فبروری سال 2006
بالا
دروازهً کابل
شمارهء مسلسل ۱٢۳ سال شـــشم سرطـــــــــان ۱۳۸٩ خورشیدی جولای ٢٠۱٠