شعر از : ل.س. اسیکوف( L. S. ASEKOFF)شاعر امریکایی
آنها گل سپید تسلیم را به ما نشان دادند،
ما شاهد غلطیدن شان در آستانه ی دروازه های شهر بودیم.
توقف ننگ بود، از آنها عبور کردیم.
ما به آنها وعده ی صلح دادیم،
چیزی که از درک شان گذشته بود.
ما به آنها وعده ی آزادی زانو های شکسته را دادیم،
چیزی را که تنها شکست خورده ها می فهمند.
ماهی یی که گپ می زند، زاغ سپید،
و آوازه ی قیام در ولایت های دور،
قربانیان یک دیگر را می کشند، ملا داد می کشد،
خداوند آسمانها، مگر دیگر به زمین کاری ندارد؟
آنهایی که می کشند مگر مرگ را به خطر نمی اندازند؟
مسیر ما را ستاره ها راه نما شد،
در میان دیوار های بزرگ بازار
مجسمه ی از "فابوس" خدای وحشت
همین که ما شاهد شکست خوردن شان بودیم
بعد اینهمه زیستن بین ما بیگانه ها،
|