کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 
 
در سوگ هنرمند توانا
زنده یاد رحیم مهــــریار

 

 
 
 

 

 

 

احسان لمر

مهریار عزیز بی مهری کرد و رفت

 

با عمیق ترین تاثر و تاسف همین لحظه خبروفات رحیم مهر یار یا پیوست ویرا به جاودانه گی گرفتم ، رحیم جان لیسه حبیبیه ،رحیم جان عاشق موسیقی وهنر، رحیم جان که در تفریح و دهلیز و حتی پائین و بالا شدن زینه های مکتب  زمزمه میکرد و از هنر از موسیقی از دل شادی مردم حرف میزد امروز از نزد ما سفر نمود . از جانب خود و فامیل به خانم پرستو، فرزندان و همهء فامیل محترم شان و همه جامعه هنری ما و علاقه مندان شان عرض تسلیت مینمایم.

 

دستم توان و یارای آنرا ندارد که در مرگ هنر مند جوان ما چیزی بنویسم صرف خاطرهء دارم از سالهای دوم دهه چهل شمسی  که  تازه به لیسه حبیبیه شامل شده بودیم ، رحیم جان آنوقت  که  نو جوان دوازده یا سیزده  ساله بیش نبود آهنگ های را زمزمه میکرد و با نهایت شوق میگفت «  کاش یک روزی برسد که با اکوردیون یک آهنگ  در رادیو ثبت کنم »، که این آرزو او با  ضبط  صد و چهل و پنج آهنگ در رادیو و تلویزیون  کشور، و هزاران هزار  کست  و ریکاد های برقی نشانه محبوبیت و علاقه هموطنانش به او میباشد .

خاطرش جاودان و گرامی باد.    

 

 

 

مسافر

کجا میروی  مسافر منزلت کجاست

****

ستا په هجران کی جانانه

 سهار ماشام ز اوشکی تویه ومه

 

صدای زیبا و گیرای هنر مند خوش صدا و شهیر ،هنرمندی که  بیشتر از سی سال عمر عزیزش برای مردمش زیست و بیشتر از صد چهل آهنگ در آرشیف رادیو کابل  از خودش بیاد گار گذاشت . در گوشهایم طنین انداز شد  و غم بزرگی قلبم را سنگین ساخت. تا خواستم گریه کنم او چنین گفت . گریه نکن با گریه ها چی  کسی دوستش را به دست آورده است ؟ به این معنی که دیگر گریه هم  فایده نداشت . او دیگر نبود و من بعد مرگش آمده بودم  دنبال و کار های هنری اش  بگردم .  در همه سایت ها  دیدم همه مردم مرگش را ضایع بزرگ خوانده اند . این است رسم روز گار نامرد ما تا هستیم کسی از ما یاد نمی کند وقتی رفتیم  برای همه عزیز میشویم . باز  یک مرده خوب دیگر از پیش  میلیون ها زنده  بد که بار تن میکشند و ناخود آگاه در انتظار رسیدن روز رفتن شان استند به ابدیت پیوست  . روح  این هنر مند را شاد میخواهم و وفات  نا به هنگام و زود رس او را برای جامعه فرهنگی  و هنری وتمام  ملت هنرپرور سر زمینم تسلیت میگویم . خداوند بهشت برین را جایش گرداند و به تمامی بسته گان شان صبرجمیل عنایت بفرماید .

و اما  آهنگی که از ایشان همیشه دوست دارم و مرا بیاد صبح  بهاران کابل  در سالهای دور می اندازد این است .

عمری دلم به ناوک نازت نشانه بود

جان دادنم برای رهت رایگانه بود

 

یکدم وصال یار و ندیدم به عمر خویش

با ان که آرزوی دلم جاودانه بود

 

رفتم که وام خویش بگیرم ز روی گل

افسوس که روی دلبر من در میانه بود

 

ناگفته نباید گذاشت که اولین اهنگ شان آهنگ بوده به زبان پشتو .

ستا په هجران کی ای جانانه

 و اخرین آهنگ شان مسافر میباشد که شعر این آهنگ از سروده های   شاعر گرانقدر حشمت امید  می باشد .

کجا میروی  مسافر منزلت کجاست

 

ساغر شفا

سرطان1389

 

 

 

خواهر گرامی پرستو جان

 

آگاهی یافتن از درگذشت دوستی خیلی اندوهناک است و آنگاه که با این دوست سالهای زیاد همکار بوده باشی و با آن در تال، لیی و سٌر همراه.

با زنده یاد رحیم مهریار، در بسا محفل هنری یکجا بوده ام و برای هموطنان شریف سرور و شادی با محبت پیشکش کرده ایم.

 

چنین پنداری که تنها خانم پرستو و خانواده اش بی مهریار شد، درست نیست، بلکه خانواده ی موسیقی افغانستان و مردم هنردوست و هنرمندپرور افغانستان بی مهریار گردیدند.

 

پرستو جان، درین اندوه با شما شریک هستم. رحیم جان مان بهشت را مسکن گزید. روانش شاد باشد. چیت رام سانی

 

 

رحیم مهریار هنرمند مشهورکشورخموش گردید

 

امروزمردم هنردوست وهنرمندان افغانستان بمرگ نا به هنگام حیم مهریار هنرمند معروف کشورسوگداراند.

مهریاردارای صفات بس عالی انسانی بود، وی منحیث کارمند رسمی رادیوتلویزیون افغانستان برای مدت طولانی درشعبات مختلف وبخصوص مدیریت موسیقی ایفای خدمت نمود، درکنارماموریت رسمی عاشقانه سرود ودرحراست موسیقی افغانستان صادقانه رزمید. اومدت چهل درخدمت هنرقرارداشت ومدت بیست سال دردیارغربت هنرش را بازاری نساخت، بلکه بخاطرتوسعه وانکشاف موسیقی افغانستان خدمت شایان نمود. وی رامیتوان ازجمله خوبترین غزل خوانان درجمع هنرمندان افغان حساب کرد.

 رحیم مهریاردرای شخصیت خیلی عالی،اخلاق خوب هنری بود. وی انسان آرام، متواضع، رفیق خیلی صادق ووفاداروهنرمند پرتلاش بود.

رحیم همسرخوب و پدرمهربان وبا افتخاربرای فرزندانش بود. صدای او طنین لحظات شاد و نوازشگرگوشهای هموطنان ما بود.

وی درانتخاب شعروکمپوزهایش سلیقه خیلی عالی داشت. با آنکه هنرمندان ارجمند کشوربرایش کمپوزمیساختند. خودش نیزدست بلند درتهیه آهنگهای خود وهمسرش بانو پرستو " ترنم " موسیقی افغانستان داشت.

بنده درآغازماه جون سال روان سفری به اروپا داشتم،ازآقای مهریا وخانم پرستودیدن کردم. آقای مهریاربه استقبالم آمد. لحظات مسرتباربا آن زوج هنری کشورداشتم، خموشی صدای گیرای اورا پذیرفته نمیتوانم. نشاد لحظه ها کوتاه وزود گذراست. مهریاردیگردرجمع ما نیست.

خانم پرستوعزیز:

تو که جامه سوگ برتن داری وفرزندان عزیزت درماتم پدر شان میگریند، تنها نیستید من وجمله هموطنان ما درسوگ شما شریک هستیم.

 بدین وسیله تسلیت خویش را به "بانو پرستو وفرزندان عزیزش" تمام هنرمندن و هنردوستان افغانستان بمناسبت این ضایعه بزرگ عرض میدارم وبرای مرحوم مهریاربهشت برین آرزومیبرم. 

 

تورفتی مگرروح تو باماست   

آن خصلت نیکوی تو با ماست     

شبها که دربزم غزل چنگ میزدی

حنجره الماس وغزل گوی توبا ماست

 

" این  صداست که میماند"

ماریا دارو

 

 

 

خانم پرستو نازنین سلام برشما

 

با شنیدن خبردرگذشت زنده یاد رحیم مهریار هنرمند فزون مرتبت خیلی اندوه گین شدم. مهریار گرامی شخصیت والای بود و به هر هموطنش مهر می ورزید. شما هردو در کنارهم و باهمنفسی صمیمانه افزون بر شریک زندگانی دو هنرمند مردمی در فراز و فرود لحظه های زندگی نیز همگام بوده اید. سنگینی این نبود نسبت به دیگران برشما بیشتر و ژرفتر است مگر در مقابل رضای خداوند بدون صبر چی میتوان کرد.

من به صفت همکار دیرینه و صمیمی شما در رادیو افغانستان، درین اندوه خویشتن را شریک حس میکنم و از یزدان پاک آرزو میخواهم که این غم نا به هنگام آخرین مصیبت در زندگانی شما و خانواده ی نجیب مهــــــریار عزیز باشد. فردوس برین جایش بادا.

رجنی کمار ( پران)

 

 

 

ما ز بالا ئیم و بالا  می رویم  

ما ز دریائیم و دریا می رویم

خوانده ایم  انا الیه را جعو ن  

تابدانی که کجاها می رویم

 

   پرواز ملکوتی و نا بهنگام هنرمند بی بدیل کشور روانشاد  ( رحیم مهریار)  نه تنها قلب جامعه ی فرهنگی و هنری افغانستان سربلند را بلکه قلوب همه ی مردم آ زاده ی کشور را داغدارساخت.

   کانون فرهنگی افغانستان – آلمان این ضایعه بزرگ هنری را به پیشگاه ملت آزادۀ افغانستان  ،   جامعه ی فرهنگی  و هنری  کشور و خانوادۀ گرانقدر آن عزیز  بویژه همسر گرامی اش  ( مشعل ترنم )  سرکار خانم پرستوتسلیت گفته و از بارگاه  یزدان لایزال  برای آن  عزیز  از دست رفته   غفران و رحمت  واسعه  الهی  را  و  برای بازماندگان عزیزش صبری جمیل و اجری جزیل آرزو نموده وبر این باور است  که:

 

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت  است  در  جریدۀ   عالم  دوام   ما

 

کانون فرهنگی افغانستان- آلمان

هامبورگ 27/06/2010

 

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ۱٢٢          سال شـــشم              جوزا / سرطـــــــــان ۱۳۸٩  خورشیدی           جون ٢٠۱٠